پرش به محتوا

گناه سکوت امام علی(ع) در مسئله غصب خلافت: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
امام علی(ع) بعد از جریان غصب خلافت برای حفظ اسلام و جلوگیری از ایجاد تفرقه در جامعه نوپای مسلمان، از راه مبارزه مسلحانه اقدام نکرد. این سکوت امام به معنای سازش با خلفا و غفلت از انجام واجب نیست. امام در مقابل غاصبان حق خود اعتراض و دست به روشنگری زد. بیان دلایل برتری خود بر سایرین در امر رهبری جامعه، خودداری از بیعت داوطلبانه، انتقاد از عملکرد خلفا در امور مختلف و اتمام حجت با انصار و مهاجران در بازپس‌گیری خلافت از جمله فعالیت‌های امام در مقابل غاصبان برشمرده شده است.
امام علی(ع) بعد از جریان غصب خلافت برای حفظ [[اسلام]] و جلوگیری از ایجاد تفرقه در جامعه تازه مسلمان، از راه مبارزه مسلحانه اقدام نکرد. این سکوت امام به معنای سازش با خلفا و غفلت از انجام واجب نیست. امام در مقابل غاصبان حق خود اعتراض کرده و روشنگری نمود. بیان دلایل برتری خود بر سایرین در امر رهبری جامعه، خودداری از [[بیعت]] داوطلبانه، انتقاد از عملکرد خلفا در امور مختلف و اتمام حجت با [[انصار]] و [[مهاجران]] در بازپس‌گیری خلافت از جمله فعالیت‌های امام در مقابل غاصبان برشمرده شده است.


==صبر در برابر غصب خلافت برای حفظ وحدت مسلمانان==
==صبر در برابر غصب خلافت برای حفظ وحدت مسلمانان==
رفتار سیاسی امام علی(ع) در دوران حکومت ۲۵ ساله خلفاء(از سال ۱۱ تا ۳۵ هجری) نشان از هوشیاری و تقوای الهی وی دارد. هر چند برخی مخالفان اسلام از جمله ابوسفیان در صدد برآمدند تا از شرایط بوجود آمده به نفع خود بهره ببرنداما امام دست ردّ بر سینه آنها زد.<ref>ر. ک. الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۹۰، مؤسسه آل البیت(ع) داراحیاء التراث، ۱۴۱۳، هـ و نیز انساب الاشراف، بلا ذری، ج۲، ص۲۷۱، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۷هـ.</ref>
رفتار سیاسی [[امام علی(ع)]] در دوران حکومت ۲۵ ساله خلفاء (از سال ۱۱ تا ۳۵ هجری) نشان از هوشیاری و تقوای الهی وی دارد. هر چند برخی مخالفان اسلام از جمله [[ابوسفیان]] در صدد برآمدند تا از شرایط بوجود آمده به نفع خود بهره ببرند اما امام دست ردّ بر سینه آنها زد.<ref>ر. ک. الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۱۹۰، مؤسسه آل البیت(ع) داراحیاء التراث، ۱۴۱۳، هـ و نیز انساب الاشراف، بلا ذری، ج۲، ص۲۷۱، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۷هـ.</ref>


امام به دلیل رعایت حفظ وحدت مسلمین و جلوگیری از تزلزل عقیدتی تازه مسلمانها، راه سکوت بلکه مدارای با خلفاء را در پیش گرفت، تا آنجا که گمان شد امام(ع) از عمل آنها راضی است.<ref>تصنیف نهج البلاغه، لبیب بیضون، چ۱، ص۳۲۵، مرکز النشر مکتب الاعلام الاسلامی، دوم، ۱۴۰۸.</ref> سکوت امام نه از سر ترس و عافیت طلبی بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵.</ref> بلکه از آن رو بود که قیام و شهادت در آن شرایط خاص، تنها به زیان اسلام بود. امام در دفاع از این روش خود فرموده است:
امام به دلیل رعایت حفظ وحدت مسلمانان و جلوگیری از تزلزل عقیدتی تازه مسلمان‌ها، راه سکوت بلکه مدارای با خلفاء را در پیش گرفت، تا آنجا که گمان شد امام(ع) از عمل آنها راضی است.<ref>تصنیف نهج البلاغه، لبیب بیضون، چ۱، ص۳۲۵، مرکز النشر مکتب الاعلام الاسلامی، دوم، ۱۴۰۸.</ref> سکوت امام نه از سر ترس و عافیت طلبی بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵.</ref> بلکه از آن رو بود که قیام و [[شهادت]] در آن شرایط خاص، تنها به زیان اسلام بود. امام در دفاع از این روش خود فرموده است:


دیدم صبر بر آن بهتر از تفرقه میان مسلمانان و ریختن خونشان است، مردم تازه مسلمانند و دین مانند مَشکی که تکان داده می‌شود، کوچکترین سستی آن را تباه می‌کند و کوچکترین فردی آن را وارونه می‌نماید.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۳۰۸، داراحیاء التراث العربی، بیروت دوم، ۱۳۸۵ هـ.</ref>
دیدم صبر بر آن بهتر از تفرقه میان مسلمانان و ریختن خونشان است، مردم تازه مسلمانند و دین مانند مَشکی که تکان داده می‌شود، کوچکترین سستی آن را تباه می‌کند و کوچکترین فردی آن را وارونه می‌نماید.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۱، ص۳۰۸، داراحیاء التراث العربی، بیروت دوم، ۱۳۸۵ هـ.</ref>
خط ۱۸: خط ۱۸:


===بیان دلایل برتری خویش===
===بیان دلایل برتری خویش===
امام(ع) پس از آن که برخی اصحاب پیامبر با ابوبکر در سقیفه بنی‌ساعده بیعت نمودند، به بیان حق مسلم خود درباره خلافت و نکوهش بیعت آنها پرداخت.<ref>مروج الذهب، مسعودی، ج۲، ص۳۰۷، دارالمعرفه، بیروت، ۱۴۰۳.</ref> و فضایل خود را برای شایسته تر بودن نسبت به خلافت برشمرد.<ref>الامامه و السیاسه، ابن قتییه، ج۱، ص۲۹، انتشارات شریف الرضی، قم، ۱۳۷۱ش.</ref> در نهج البلاغه درباره اولویت امام برای خلافت به سه اصل استدلال شده است:
امام(ع) پس از آن که برخی [[اصحاب پیامبر(ص)]] با [[ابوبکر]] در [[سقیفه بنی‌ساعده]] بیعت نمودند، به بیان حق مسلّم خود درباره خلافت و نکوهش بیعت آنها پرداخت.<ref>مروج الذهب، مسعودی، ج۲، ص۳۰۷، دارالمعرفه، بیروت، ۱۴۰۳.</ref> و فضایل خود را برای شایسته‌تر بودن نسبت به خلافت برشمرد.<ref>الامامه و السیاسه، ابن قتییه، ج۱، ص۲۹، انتشارات شریف الرضی، قم، ۱۳۷۱ش.</ref> در [[نهج البلاغه]] درباره اولویت امام برای خلافت به سه اصل استدلال شده است:
* وصیت و نص رسول خدا (در خطبه دوم نهج البلاغه)
* وصیت و نص [[رسول خدا(ص)]] (در خطبه دوم نهج البلاغه)
* شایستگی علی(ع) و اینکه جامه خلافت تنها زیبنده اندام اوست (در خطبه شقشقیه)
* شایستگی علی(ع) و اینکه جامه خلافت تنها زیبنده اندام اوست (در [[خطبه شقشقیه]])
* روابط نزدیک نسبی و روحی امام با رسول خدا(ص) (خطبه ۱۹۵).<ref>ر. ک. سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، ص۱۴۶، صدرا، تهران.</ref>
* روابط نزدیک نسبی و روحی امام با رسول خدا(ص) (خطبه ۱۹۵).<ref>ر. ک. سیری در نهج البلاغه، شهید مطهری، ص۱۴۶، صدرا، تهران.</ref>


خط ۲۷: خط ۲۷:


===انتقاد از عملکرد خلفا===
===انتقاد از عملکرد خلفا===
انتقادهای امام از خلفا به دو صورت کلی و مشخص در خطبه شقشقیه بیان شده است. انتقاد مشخص از ابوبکر، در دو جمله خلاصه شده یکی اینکه ابوبکر با وجود شایستگی امام، لباس خلافت را بر تن نموده است. و دیگر اینکه چرا در همان حال که خود را شایسته خلافت نمی‌دانسته، زمینه خلافت عمر را فراهم نموده است.<ref>همان، خطبه سوم معروف به شقشقیه.</ref> در جای دیگر از همین خطبه دو خصوصیت اخلاقی عمر را مورد انتقاد قرار می‌دهد، یکی خشونت و سخت‌گیری عمر و دیگری اشتباه و پوزش طلبی وی.<ref>همان.</ref> درباره عثمان نیز مجموعاً شانزده بار از وی سخن به میان آمده که بیشتر آنها درباره حادثه قتل عثمان است.
انتقادهای امام از خلفا به دو صورت کلی و مشخص در خطبه شقشقیه بیان شده است. انتقاد مشخص از ابوبکر، در دو جمله خلاصه شده یکی اینکه ابوبکر با وجود شایستگی امام، لباس خلافت را بر تن نموده است. دیگر اینکه چرا در همان حال که خود را شایسته خلافت نمی‌دانسته، زمینه خلافت عمر را فراهم نموده است.<ref>همان، خطبه سوم معروف به شقشقیه.</ref> در جای دیگر از همین خطبه دو خصوصیت اخلاقی عمر را مورد انتقاد قرار می‌دهد، یکی خشونت و سخت‌گیری عمر و دیگری اشتباه و پوزش طلبی وی.<ref>همان.</ref> درباره عثمان نیز مجموعاً شانزده بار از وی سخن به میان آمده که بیشتر آنها درباره حادثه قتل عثمان است.


===اتمام حجت با انصار و مهاجرین===
===اتمام حجت با انصار و مهاجرین===
امام جهت بازگرداندن خلافت به مسیر اصلی و احقاق حق خود، با بهره‌گیری از شخصیت والای حضرت زهرا همراه وی شبانه به در خانه مهاجران و انصار رفته و پس از جلب نظرشان، از آنها می‌خواست تا سرهای خود را به نشانه بیعت و از جان گذشتگی تراشیده و سحرگاهان آمادگی خود را آشکار نمایند، امّا جز چند نفر انگشت شمار، کسی به پیمان خود وفا نکرد.<ref>ر. ک. کتاب سلیم بن قیس هلالی، به تحقیق علماء الدین موسوی، مؤسسه البعثه، ۱۴۰۷ هـ و این واقعه با اندکی تفاوت در تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱ و الامامه و السیاسه، ابن قتییه، ج۱، ص۱۲، آورده است.</ref>
امام جهت بازگرداندن خلافت به مسیر اصلی و احقاق حق خود، با بهره‌گیری از شخصیت [[حضرت زهرا(س)]] همراه وی شبانه به در خانه مهاجران و انصار رفته و پس از جلب نظرشان، از آنها می‌خواست تا سرهای خود را به نشانه بیعت و از جان گذشتگی تراشیده و سحرگاهان آمادگی خود را آشکار نمایند، امّا جز چند نفر انگشت شمار، کسی به پیمان خود وفا نکرد.<ref>ر. ک. کتاب سلیم بن قیس هلالی، به تحقیق علماء الدین موسوی، مؤسسه البعثه، ۱۴۰۷ هـ و این واقعه با اندکی تفاوت در تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۱ و الامامه و السیاسه، ابن قتییه، ج۱، ص۱۲، آورده است.</ref>


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
خط ۴۷: خط ۴۷:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
۷٬۲۳۰

ویرایش