|
|
خط ۲۵: |
خط ۲۵: |
| صحیح ترمذی هم این روایت را به دو طریق نقل میکند، یکی از طریق سعید بن المسیب عن سعد أبی وقاص و دیگری از جابر بن عبدالله که پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: «أنت منی بمنزله هارون من موسی الا لا نبی بعدی».<ref>صحیح ترمزی، مطبعه بولاق، ۱۲۹۲ق، ج۲، ص۳۰۱؛ مسند ابی داود، همان، ج۱، ص۲۹؛ مسند احمد حنبل، همان، ج۱، ص۱۷۹، و ج۳، ص۳۳۸.</ref> | | صحیح ترمذی هم این روایت را به دو طریق نقل میکند، یکی از طریق سعید بن المسیب عن سعد أبی وقاص و دیگری از جابر بن عبدالله که پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: «أنت منی بمنزله هارون من موسی الا لا نبی بعدی».<ref>صحیح ترمزی، مطبعه بولاق، ۱۲۹۲ق، ج۲، ص۳۰۱؛ مسند ابی داود، همان، ج۱، ص۲۹؛ مسند احمد حنبل، همان، ج۱، ص۱۷۹، و ج۳، ص۳۳۸.</ref> |
|
| |
|
| * '''حدیث ثقلین''': این حدیث از دلایل بر جانشینی علی ابن ابی طالب(ع) است، و در تواتر آن بین علمای شیعه و علمای اهل سنت اجماع وجود دارد. صحیح مسلم در کتاب فضائل الصحابه در باب فضائل علی ابن ابی طالب(ع) به سند خود از یزید بن حیان روایت میکند، که من و حصین بن سبره و عمر بن مسلم نزد زید بن ارقم رفتیم پس حصین به او گفت: همانا ای زید تو پیامبر(ص) را بسیار دیدهای و حدیثش را شنیدهای و در غزوات همراه او شرکت داشتی و پشت سر او نماز خواندی، برای ما بگو که از پیامبر(ص) چه شنیدی؟ پس زید گفت: روزی که از مکه برمیگشتیم در محلی به نام خم بین مکه و مدینه در حالی که خطبه میخواند وحمد وثنا بر خداوند مینمود و موعظه میکرد، گفت: «الا ایها الناس، فانما انا بشر یوشک آن یاتی رسول ربی فاجیب وانی تارک فیکم الثقلین، أولهما کتاب الله فیه الهدی والنور، فخذوا بکتاب الله واستمسکوا به، فحث علی کتاب الله ورغب فیه؛ ثم قال: واهل بیتی أذکرکم الله فی اهل بیتی، اذکرکم الله فی اهل بیتی، اذکرکم الله فی اهل بیتی فقال له حصین: ومن أهل بیته یازید؟ الیس نساؤه من اهل بیته؟ قال: نساؤه من اهل بیته ولکن اهل بیته منحرم الصدقه بعده، قال: ومن هم؟ قال: وهم آل علی وآل عقیل وآل جعفر وآل عباس، قال: کل هؤلاء حرم الصدقه؟ قال نعم».<ref>مسند احمد حنبل، همان، ج۴، ص۳۶۶؛ سنن بیهقی، مطبعه مجلس دائره المعارف النظامیه حیدرآباد دکن، ۱۳۲۱ق، ج۲، ص۱۴۸ و ج۷، ص۳۰؛ و سنن الدارمی مطبعه الاعتدال، ۱۳۴۹ق، دمشق، ج۲، ص۴۳۱؛ و متقی هندی، کنز العمال، همان، ج۱، ص۴۵، و ج۷، ص۱۰۲، والطحاوی، مشکل الاثار، مطبعه مجلس دائره المعارف النظامیه حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳ق، ج۴، ص۳۶۸.</ref> ترجمه: «ای مردم آگاه باشید، بدرستیکه من انسانی هستم که گمان میرود که مرگم نزدیک باشد پس باید فرستاده پروردگار را اجابت کرد و همانا من در میان شما دو شیء گرانبها باقی میگذارم، اول از آن دو کتاب خداست که در آن هدایت و نور میباشد، پس بگیرید کتاب خدا را و به آن تمسک جویید؛ زید میگوید: پس پیامبر(ص) برانگیخت (مردم را) به سوی کتاب خدا و آنها را به سوی آن دعوت نمود؛ سپس فرمود: ودیگری اهل بیت من است که تذکر میدهم و یادآوری میکنم خدا را به شما در مورد اهل بیت خود، (این جمله را سه مرتبه تکرار فرمود). پس حصین از زید پرسید: اهل بیت پیامبر(ص) چه کسانی هستند؟ آیا زنان پیامبر هم از اهل بیت او محسوب میشوند؟ گفت: زنان او از اهل بیت او محسوب میشوند، اما اهل بیت او کسانی هستند که بعد از او صدقه بر آنان حرام میباشد. حصین پرسید: ایشان چه کسانی هستند؟ زید گفت: آنان آل علی(ع) وآل عقیل وآل جعفر وآل عباس میباشند. حصین پرسید: صدقه بر تمام اینان حرام است؟ زید گفت: بله». | | * '''حدیث ثقلین''': این حدیث از دلایل بر جانشینی علیابنابیطالب(ع) است و در تواتر آن بین علمای شیعه و علمای اهل سنت اجماع وجود دارد. صحیح مسلم در کتاب فضائل الصحابه در باب فضائل علی ابن ابی طالب(ع) به سند خود از یزید بن حیان روایت میکند، که من و حصین بن سبره و عمر بن مسلم نزد زید بن ارقم رفتیم پس حصین به او گفت: همانا ای زید تو پیامبر(ص) را بسیار دیدهای و حدیثش را شنیدهای و در غزوات همراه او شرکت داشتی و پشت سر او نماز خواندی، برای ما بگو که از پیامبر(ص) چه شنیدی؟ پس زید گفت: روزی که از مکه برمیگشتیم در محلی به نام خم بین مکه و مدینه در حالی که خطبه میخواند و حمد و ثنا بر خداوند مینمود و موعظه میکرد، گفت: «ای مردم آگاه باشید، بدرستیکه من انسانی هستم که گمان میرود که مرگم نزدیک باشد پس باید فرستاده پروردگار را اجابت کرد و همانا من در میان شما دو شیء گرانبها باقی میگذارم، اول از آن دو کتاب خداست که در آن هدایت و نور میباشد، پس بگیرید کتاب خدا را و به آن تمسک جویید؛ زید میگوید: پس پیامبر(ص) برانگیخت (مردم را) به سوی کتاب خدا و آنها را به سوی آن دعوت نمود؛ سپس فرمود: و دیگری اهل بیت من است که تذکر میدهم و یادآوری میکنم خدا را به شما در مورد اهل بیت خود، (این جمله را سه مرتبه تکرار فرمود). پس حصین از زید پرسید: اهل بیت پیامبر(ص) چه کسانی هستند؟ آیا زنان پیامبر هم از اهل بیت او محسوب میشوند؟ گفت: زنان او از اهل بیت او محسوب میشوند، اما اهل بیت او کسانی هستند که بعد از او صدقه بر آنان حرام میباشد. حصین پرسید: ایشان چه کسانی هستند؟ زید گفت: آنان آل علی(ع) و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس میباشند. حصین پرسید: صدقه بر تمام اینان حرام است؟ زید گفت: بله».<ref>مسند احمد حنبل، همان، ج۴، ص۳۶۶؛ سنن بیهقی، مطبعه مجلس دائره المعارف النظامیه حیدرآباد دکن، ۱۳۲۱ق، ج۲، ص۱۴۸ و ج۷، ص۳۰؛ و سنن الدارمی مطبعه الاعتدال، ۱۳۴۹ق، دمشق، ج۲، ص۴۳۱؛ و متقی هندی، کنز العمال، همان، ج۱، ص۴۵، و ج۷، ص۱۰۲، والطحاوی، مشکل الاثار، مطبعه مجلس دائره المعارف النظامیه حیدرآباد دکن، ۱۳۳۳ق، ج۴، ص۳۶۸.</ref> |
|
| |
|
| ابن حجر هیثمی در کتاب الصواعق المحرقه همین مضامین را از پیامبر(ص) میآورد که در مرضی که منجر به فوت آن حضرت شده است، آنجا فرموده است.<ref>ابن حجر هیثمی الصواعق المحرقه، مطبعه میمنیه مصر، ۱۳۱۲ق، ص۷۵.</ref> | | ابن حجر هیثمی در کتاب الصواعق المحرقه همین مضامین را از پیامبر(ص) میآورد که در مرضی که منجر به فوت آن حضرت شده است، آنجا فرموده است.<ref>ابن حجر هیثمی الصواعق المحرقه، مطبعه میمنیه مصر، ۱۳۱۲ق، ص۷۵.</ref> |
|
| |
|
| در مورد سند این حدیث: باید گفت این حدیث را بزرگان صحابه پیامبر(ص) روایت کردهاند مثل: علی(ع)، ابی ذر، جابر بن عبد الله انصاری، و زید بن أرقم، وأبی سعید الخدری و زید بن ثابت وحذیفه بن اسید الغفاری و…؛ که مناوی در فیض القدیر<ref>المناوی فیض القدیر، مطبعه المصطفی مصر، ۱۳۵۶ق، ج۳، ص۱۴.</ref> و ابن حجر هیثمی در الصواعق المحرقه،<ref>ابن حجر هیثمی، مطبعه میمنیه مصر، ۱۳۱۲ق، ص۱۳۶.</ref> بیشتر از بیست طریق برای این روایت نقل کردهاند که این خود دلیلی است بر تواتر آن.
| | این دلایل گوشه ای از دلایل خلافت و جانشینی امام علی(ع) در منابع شیعه و اهل سنت میباشد. |
| | |
| اما در مورد دلالت این حدیث: با رعایت قرائن قطعیه و شواهد آشکار که دو متن روایت پیچیده شده است، میتوان این روایت را در اعلی مراتب قوّت دانست؛ قرائنی مثل: «انما انا بشر یوشک آن یأتی رسول ربی فاجیب» و «این تارک فیکم الثقلین او خلیفتین<ref>مسند احمد بن حنبل، همان، ج۵، ص۱۸۱.</ref> او فانظروا کیف تخلفونی فیهما<ref>حاکم، مستدرک الصحیحین، مطبعه مجلس دائره المعارف النظامیه حیدر آباد دکن، ۱۳۲۴ق، ج۳، ص۱۰۹.</ref> او کیف تخلفونی فیکم الثقلین» یا قول پیامبر(ص): «ولا تقدموهما فتهلکوا ولا تعلموهما فهم اعلم منکم»<ref>متقی هندی، کنز العمال، همان، ج۱، ص۴۷.</ref> دلالت بر این دارند که پیامبر(ص)، کتاب و اهل بیت را جانشین خود قرار داده و امّت را ترک کرده است، پس همانا افضل و اعلم از اهل بیت پیامبر(ص) علی(ع) میباشد. ابن حجر هیثمی که کتابی در ردّ شیعه نوشته است به نام «الصواعق المحرقه علی البدع و الزندقه ـ یعنی بهم الشیعه ـ» در مورد این حدیث اینگونه میآورد که: «تنبیه، سمی رسول الله(ص) القرآن وعترته، ثقلین لان الثقل کل نفیس وخطیر مصون، وهذان کذلک اذ کل منهما معدن للعلوم الدینیه والاسرار والحکم العلیه والاحکام الشرعیه ولذا حث رسول الله(ص) علی الاقتداء والتمسک بهم والتعلم منهم وقال: الحمد لله الذی جعل فینا الحکمه اهل البیت».<ref>هیثمی، الصواعق المحرقه، همان، ص۹۰.</ref>
| |
| | |
| ترجمه: تنبیه و آگاهی: رسول خدا(ص) قرآن وعترت خود را ثقلین نامید: برای اینکه هر شی نفیس وگرانبها وبزرگ مصون و در امان است، و این دو (قرآن و عترت) هم این چنین هستند؛ برای اینکه هر کدام از آنها معدن علوم دین و اسرار و حکمتهای الهی و احکام شرعی هستند و به همین خاطر پیامبر(ص) بر پیروی و تمسک و آموختن از آنها دستور فرمود و تحریک نمود؛ و فرمود: حمد مخصوص خدایی است که در ما حکمت اهل بیت را قرار داد.
| |
| | |
| نهایت اینکه این ادّله گوشه ای از دلایل خلافت و جانشینی بلافصل امام علی(ع) میباشد و همه مورد تأیید علمای اهل سنت است.
| |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
|
| |
|