automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۱۰۵
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۵: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[مدرنیته]]؛ بیش از هر چیز، دورهای از تاریخ اروپاست که از زمان پس از [[نهضت اصلاح دینی]] تا آخر قرن بیستم امتداد یافت. از سوی دیگر، مدرنیته، وضعیتی فرهنگی است که باعث شد جامعه اروپا در عصر مدرن، از ویژگیهای مرتبط و خیرهکنندهای در عرصههای گوناگون برخوردار باشد. در این عصر، جامعه اروپا، به لحاظ اقتصادی از اقتصاد کشاورزی به اقتصاد صنعتی تغییر یافت؛ از نظر سیاسی، نهاد دولت ـ ملت (دولتهای ملی) جایگزین حکومت سلطنتی شد و [[لیبرالیسم]] و [[سکولاریسم]] در برابر قدرتهای همپیمان اشراف و مذهب توسعه یافت؛ از نظر اجتماعی، فردگرایی و سیالیّت اجتماعی بر خانواده و جامعه برتری یافت و فناوری در حوزههای شخصی و عمومی نقش بسیار مهمتر، روزافزونتر و غیرقابل تصوری پیدا کرد؛ از نظر فلسفی، عقلگرایی و تجربهگرایی روشنگری، غالب شد؛ در علم، روشهای جدید اندازهگیری و ریاضیات کاربردی توسعه یافت؛ در عرصه هنر، هنر شمایلی و نمادین جای خود را به طبیعتگرایی و احساسگرایی داد؛ و در الهیات، شیوههای تاریخی و تأکید بر تجربه دینی غالب شد. میتوان گفت مدرنیسم همه ابعاد زندگی بشر را درنوردید و به گونهای تغییر داد که پیشتر قابل تصور نبود.<ref>Muhammad Legenhausen; Why I am not a Traditionalist, P.۶.</ref> | |||
== وجوه نیک و بد مدرنیته == | == وجوه نیک و بد مدرنیته == | ||
از جمله پیامدهای نیک و مثبتی که از ره آورد مدرنیته نصیب انسان عصر مدرن شد، میتوان به بالا رفتن رفاه در زندگی بشر، پیدا شدن سازمانها و نهادهای مردمی، رشد آگاهی و سواد بشر، حاکمیت مردم، ایجاد نهادهای قدرتمند قضایی، رشد بینظیر علم، کمتر شدن حکومتهای مستبد، شفافیت در دولتها، آگاه شدن انسان به حقوق خود و داشتن آزادی و... اشاره کرد. | |||
اما مدرنیته، پیامدهای منفی و وجوه تاریک متعددی نیز به بار آورد که برخی از آنها عبارتند از: «نسبیت انگاری و بحرانهای معرفتی، | اما مدرنیته، پیامدهای منفی و وجوه تاریک متعددی نیز به بار آورد که برخی از آنها عبارتند از: «نسبیت انگاری و بحرانهای معرفتی، پوچانگاری، بحرانهای روانی و خلاءهای عاطفی، فروپاشی نهاد خانواده، گسستهای اجتماعی، بحرانهای اقتصادی و تقسیم انسانها و کشورها به دو طبقه فرادست و فرودست، بحرانهای جدی و نگرانکننده زیستمحیطی، ناسازگاریها و بحرانهای سیاسی، جنگهای جهانی، فجایع و کشتارهای عمومی (و به تعبیر برخی از مورخان «قتلعام درمانی»)، تهدید و رویارویی هستهای، از خودبیگانگی،<ref>بیات، عبدالرسول و دیگران، فرهنگ واژهها، ص۵۴۶.</ref> گسترش اندیشههای مادیگرایانه و انسانمحور، ایجاد خودباختگی در کشورهای فرودست، رواج مصرفگرایی و سقوط و کمرنگ شدن ارزشها. | ||
=== نگاه تیلور به مدرنیته === | === نگاه تیلور به مدرنیته === | ||
تیلور، فیلسوف برجسته معاصر، و منتقد مدرنیته به سه پیامد، به عنوان نقطه ضعف بسیار متداول مدرنیته یاد میکند: فردگرایی افراطی (Excessive Individualism)؛ غلبه عقلانیّت آلی (Instrumental Rationalism) و استبداد آرام (Soft Despotism).<ref>The Ethics OF Authenticity; P.P.1-12.</ref> | |||
فردگرایی افراطی به احساس | فردگرایی افراطی به احساس بیمعنا بودن زندگی و کمرنگ شدن افقها و حدود اخلاقی میانجامد. این آزادی نوین، مبتنی بر ردّ نظامها و سلسله مراتبی است که در گذشته تعیینکننده نقش و وظایف افراد بود. تمرکز بر فرد، که در دموکراسی بسیار برجسته و مشهود است، باعث کمشدن هر چه بیشتر نگاه و توجه فرد به دیگران و در نتیجه به وجود آمدن خودبینی میشود.<ref>Ibid.</ref> | ||
غلبه عقل آلی وقتی است که ساختار مقدس جامعه رخت بربندد و برنامهریزیها و نظام اجتماعی و شیوههای عمل بر اساس نظام جهانی یا قصد الهی نباشد؛ اقتضائات توسعه و رشد اقتصادی برای توسعه نابرابریها، ویرانی محیط زیست و دیگر انواع | غلبه عقل آلی وقتی است که ساختار مقدس جامعه رخت بربندد و برنامهریزیها و نظام اجتماعی و شیوههای عمل بر اساس نظام جهانی یا قصد الهی نباشد؛ اقتضائات توسعه و رشد اقتصادی برای توسعه نابرابریها، ویرانی محیط زیست و دیگر انواع بیعدالتیها به کار رود؛ و کیفیت فدای کارایی و سود بیشتر شود. این در واقع زوال و افول اهداف عالی بشری است؛ اما گرایشی است که برای بازار، دولت، بوروکراسی نوین و شیوه تولید نوین امری ذاتی محسوب میشود و «وبر» (Weber) از آن به قفس آهنین (Iron Cage) تعبیر میکند.<ref>Ibid.</ref> | ||
استبداد آرام، که نخستین بار «توکویل» (Tocqueville)، متفکر فرانسوی، در کتاب خود دموکراسی در آمریکا<ref>Dela Democracie En Amerique (1835 - 1840).</ref> برای اشاره به دموکراسی موجود در آمریکا به کار برد، هنگامی رخ میدهد که شهروندان مصرفکننده به قدری مشغول و غرق در خود و زندگی خود باشند که به خود زحمت دخالت در امور سیاسی و مزاحمت نسبت به دولت را ندهند.<ref>The Ethics Of Authenticity.</ref> | استبداد آرام، که نخستین بار «توکویل» (Tocqueville)، متفکر فرانسوی، در کتاب خود دموکراسی در آمریکا<ref>Dela Democracie En Amerique (1835 - 1840).</ref> برای اشاره به دموکراسی موجود در آمریکا به کار برد، هنگامی رخ میدهد که شهروندان مصرفکننده به قدری مشغول و غرق در خود و زندگی خود باشند که به خود زحمت دخالت در امور سیاسی و مزاحمت نسبت به دولت را ندهند.<ref>The Ethics Of Authenticity.</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۲: | ||
تیلور پس از بیان این سه پیامد مدرنیته، سعی میکند هم از طرفداران پروپاقرص مدرنیته و هم از مخالفان شدید آن فاصله بگیرد و به نوعی انصاف و میانهروی در نقد روی آورد. از نظر وی، باید از اشکال پست و انحراف یافته مدرنیته دور شده، به وجوه خوب و عالی مدرنیته اولیه و اصیل روی آورد.<ref>برای نقد و بررسی دیدگاه تیلور و دفاع او از مدرنیته اصیل و نخستین، ر.ک. محمد لگن هاوزن، اخلاق اصالت (نقد و بررسی کتاب اخلاق اصالت از تیلور)، ترجمه منصور نصیری. در: نقد و نظر، ش ۲۹.</ref> | تیلور پس از بیان این سه پیامد مدرنیته، سعی میکند هم از طرفداران پروپاقرص مدرنیته و هم از مخالفان شدید آن فاصله بگیرد و به نوعی انصاف و میانهروی در نقد روی آورد. از نظر وی، باید از اشکال پست و انحراف یافته مدرنیته دور شده، به وجوه خوب و عالی مدرنیته اولیه و اصیل روی آورد.<ref>برای نقد و بررسی دیدگاه تیلور و دفاع او از مدرنیته اصیل و نخستین، ر.ک. محمد لگن هاوزن، اخلاق اصالت (نقد و بررسی کتاب اخلاق اصالت از تیلور)، ترجمه منصور نصیری. در: نقد و نظر، ش ۲۹.</ref> | ||
یکی از رخدادهایی که در دوران مدرنیته روی داد، | یکی از رخدادهایی که در دوران مدرنیته روی داد، دینگریزی مشهودی بود که پس از قرون وسطا و در عصر روشنگری و مدرن پیش آمد. از این رو، برخی دینداری را با کهنگی و عدم پیشرفت برابر دانستند. همچنان که پیشتر اشاره شد، این امر اثرات خود را در سایر کشورها نیز برجای گذارد و شیفتگان تمدن مادیگرای غرب، پیشرفت و توسعه را در نفی احکام دین جستجو کردند. به همین لحاظ، باید به رابطه دینگریزی و پیشرفت علمی غرب نیز پرداخت. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |