پرش به محتوا

سیر تحول خط در نگارش قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

ابرابزار
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
سير تحول خط در نگارش قرآن چگونه بوده است؟
سیر تحول خط در نگارش قرآن چگونه بوده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
گفته شده، در صدر اسلام، نشانه ي حركات حروف قرآن كريم به صورت نقطه بوده است، يعني نقطه ي اول حروف، علامت فتحه و نقطه ي آخر حروف، علامت ضمه و نقطه ي زيرين حروف، علامت كسره بوده است.
گفته شده، در صدر اسلام، نشانهٔ حرکات حروف قرآن کریم به صورت نقطه بوده است، یعنی نقطهٔ اول حروف، علامت فتحه و نقطهٔ آخر حروف، علامت ضمه و نقطهٔ زیرین حروف، علامت کسره بوده است.


علامت‌هايي كه اكنون براي بيان حركات حروف استفاده مي‌شود، از ابتكارات خليل بن احمد است. به مرور زمان، عنايت و توجه مسلمانان به قرآن بيش‌تر شد. آنان تغييراتي در خط و رسم قرآن ايجاد كردند و در پايان قرن سوم بود كه رسم الخط قرآن به حد اعلاي زيبايي خود رسيد. مردم در نوشتن قرآن با خطوط زيبا و به كار بردن علايم و نشانه‌ها بر يكديگر پيشي مي‌گرفتند و برخي علامت‌ها مانند تشديد و... را اختراع كردند؛ هم‌چنين صنعت خط و حاشيه‌نگاري رو به پيشرفت گذاشت و با ظرافت ويژه‌اي در مصحف‌ها به كار برده شد.<ref>ر.ك: محمد هادي معرفت، علوم قرآني، ص۱۸۴ ـ ۱۸۷.</ref>
علامت‌هایی که اکنون برای بیان حرکات حروف استفاده می‌شود، از ابتکارات خلیل بن احمد است. به مرور زمان، عنایت و توجه مسلمانان به قرآن بیش‌تر شد. آنان تغییراتی در خط و رسم قرآن ایجاد کردند و در پایان قرن سوم بود که رسم‌الخط قرآن به حد اعلای زیبایی خود رسید. مردم در نوشتن قرآن با خطوط زیبا و به کار بردن علایم و نشانه‌ها بر یکدیگر پیشی می‌گرفتند و برخی علامت‌ها مانند تشدید و… را اختراع کردند؛ هم‌چنین صنعت خط و حاشیه‌نگاری رو به پیشرفت گذاشت و با ظرافت ویژه‌ای در مصحف‌ها به کار برده شد.<ref>ر. ک. محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، ص۱۸۴–۱۸۷.</ref>


قرآن كريم، با گذشت زمان، از جهت كتابت و زيبايي خط، سير تكاملي خود را ادامه داد و خطاطان بزرگي در زيبايي و تكميل خط آن تلاش نمودند. نخستين كسي كه در اين راه گام برداشت، «خالد بن ابي الهياج» از اصحاب اميرالمؤمنين و از خوشنويسان و خطاطان معروف آن زمان بود. گفته شده كه سعد، مولا و حاجبِ وليد، وي را براي كتابت مصحف و شعر و اخبار در دربار وليد بن عبدالملك استخدام كرد. عمربن عبدالعزيز از خالد خواست تا مصحفي را براي او بنويسد، او مصحف زيبايي براي او نوشت، عمر بن عبدالعزيز ابتدا آن را پذيرفت، ولي به خاطر اختلاف در دستمزد، آن را به خالد برگرداند.
قرآن کریم، با گذشت زمان، از جهت کتابت و زیبایی خط، سیر تکاملی خود را ادامه داد و خطاطان بزرگی در زیبایی و تکمیل خط آن تلاش نمودند. نخستین کسی که در این راه گام برداشت، «خالد بن ابی الهیاج» از اصحاب امیرالمؤمنین و از خوشنویسان و خطاطان معروف آن زمان بود. گفته شده که سعد، مولا و حاجبِ ولید، وی را برای کتابت مصحف و شعر و اخبار در دربار ولید بن عبدالملک استخدام کرد. عمربن عبدالعزیز از خالد خواست تا مصحفی را برای او بنویسد، او مصحف زیبایی برای او نوشت، عمر بن عبدالعزیز ابتدا آن را پذیرفت، ولی به خاطر اختلاف در دستمزد، آن را به خالد برگرداند.


خطاطان تا اواخر قرن سوم هجري، مصحف‌ها را با خط كوفي مي‌نوشتند، اما از اوايل قرن چهارم، خط زيباي نسخ، جاي خط كوفي را گرفت. نخستين مصحف به خط نسخ، توسط خطاط معروف، محمد بن علي بن الحسين بن مقله در سال (۲۷۲ ـ ۳۲۸ هجري قمري) نوشته شد. گفته شده اولين بار، او به خط ثلث و نسخ نوشت.
خطاطان تا اواخر قرن سوم هجری، مصحف‌ها را با خط کوفی می‌نوشتند، اما از اوایل قرن چهارم، خط زیبای نسخ، جای خط کوفی را گرفت. نخستین مصحف به خط نسخ، توسط خطاط معروف، محمد بن علی بن الحسین بن مقله در سال (۲۷۲–۳۲۸ هجری قمری) نوشته شد. گفته شده اولین بار، او به خط ثلث و نسخ نوشت.


خط نسخ عربي، در قرن هفتم هجري، به دست ياقوت بن عبدالله موصلي به حد اعلاي كمال رسيد. تا قرن يازدهم هجري قمري همه ي مصحف‌ها به شيوه ي خط ياقوت نوشته مي‌شد. از ابتداي قرن دوازهم، به خصوص پس از فتح مصر به دست سلطان سليم، خط عربي اسلامي مورد توجه ترك‌هاي عثماني قرار گرفت و به كمك خطاطان فارسي كه در امپراطوري عثماني خدمت مي‌كردند، در پيشبرد اين خط كوشيدند.
خط نسخ عربی، در قرن هفتم هجری، به دست یاقوت بن عبدالله موصلی به حد اعلای کمال رسید. تا قرن یازدهم هجری قمری همهٔ مصحف‌ها به شیوهٔ خط یاقوت نوشته می‌شد. از ابتدای قرن دوازهم، به خصوص پس از فتح مصر به دست سلطان سلیم، خط عربی اسلامی مورد توجه ترک‌های عثمانی قرار گرفت و به کمک خطاطان فارسی که در امپراطوری عثمانی خدمت می‌کردند، در پیشبرد این خط کوشیدند.


سلطان سليم، همه ي خطاطان، نقاشان و هنرمندان را در پايتخت جمع كرد و آنها انواع جديدي از خطوط عربي، مانند خط رقعي، خط ديواني، خط طغرايي و خط اسلامبولي را پديد آوردند كه هم‌چنان در نوشته‌ها متداول‌اند.
سلطان سلیم، همهٔ خطاطان، نقاشان و هنرمندان را در پایتخت جمع کرد و آنها انواع جدیدی از خطوط عربی، مانند خط رقعی، خط دیوانی، خط طغرایی و خط اسلامبولی را پدیدآوردند که هم‌چنان در نوشته‌ها متداول‌اند.


چاپ مصحف‌ها نيز مانند خط آن، در دوره‌هاي مختلف پيشرفت نمود. براي نخستين بار در حدود سال ۹۵۰ هجري مطابق با سال ۱۵۴۳ ميلادي، قرآن در «بندقيه» به چاپ رسيد. ابتدا دولت اسلامي و سپس از سال ۱۲۹۴ هجري قمري، تركيه ي عثماني به چاپ‌هاي زيبايي از قرآن اقدام نمودند... .<ref>ر.ك: همو، تاريخ قرآن، ص۱۳۶ ـ ۱۳۹؛ پژوهشي در تاريخ قرآن، ص۱۵۸ ـ ۲۱۳.</ref>
چاپ مصحف‌ها نیز مانند خط آن، در دوره‌های مختلف پیشرفت نمود. برای نخستین بار در حدود سال ۹۵۰ هجری مطابق با سال ۱۵۴۳ میلادی، قرآن در «بندقیه» به چاپ رسید. ابتدا دولت اسلامی و سپس از سال ۱۲۹۴ هجری قمری، ترکیهٔ عثمانی به چاپ‌های زیبایی از قرآن اقدام نمودند….<ref>ر. ک. همو، تاریخ قرآن، ص۱۳۶–۱۳۹؛ پژوهشی در تاریخ قرآن، ص۱۵۸–۲۱۳.</ref>


در زمان پيامبر اكرم كتابت قرآن توسط صحابه و تابعين و مطابق با اصول و قواعد نگارش مربوط به آن زمان انجام مي‌گرفت، بعدها دانشمندان كوفي و بصري قواعد املا و رسم الخط را به وجود آوردند. اگر چنين گرايشي از سوي تمام قبايل صورت مي‌گرفت مشكل‌ساز بود، از اين‌رو دانشمندان مسلمان از همان ابتدا، رسم الخط عثماني را توقيفي و تغييرناپذير دانستند.
در زمان پیامبر اکرم کتابت قرآن توسط صحابه و تابعین و مطابق با اصول و قواعد نگارش مربوط به آن زمان انجام می‌گرفت، بعدها دانشمندان کوفی و بصری قواعد املا و رسم‌الخط را به وجود آوردند. اگر چنین گرایشی از سوی تمام قبایل صورت می‌گرفت مشکل‌ساز بود، از این‌رو دانشمندان مسلمان از همان ابتدا، رسم‌الخط عثمانی را توقیفی و تغییرناپذیر دانستند.


امروزه نيز در ايران و غالب كشورهاي اسلامي، قرآني كه با رسم الخط عثماني به دست خطاط سوري «عثمان طه» نوشته شده، مقبوليت همگاني دارد.<ref>ر.ك: بهاء الدين خرمشاهي، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهي، ج۱، ص۱۱۰۶ ـ ۱۱۰۷.</ref>
امروزه نیز در ایران و غالب کشورهای اسلامی، قرآنی که با رسم‌الخط عثمانی به دست خطاط سوری «عثمان طه» نوشته شده، مقبولیت همگانی دارد.<ref>ر. ک. بهاء الدین خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۱، ص۱۱۰۶–۱۱۰۷.</ref>


بنابراين علامت و نشانه‌گذاري قرآن كريم از صدر اسلام شروع و به تدريج زمان در دوره‌هاي مختلف به صورت فعلي درآمد.
بنابراین علامت و نشانه‌گذاری قرآن کریم از صدر اسلام شروع و به تدریج زمان در دوره‌های مختلف به صورت فعلی درآمد.


 با توجه به آن‌كه در زمان پيامبر اكرم رسم الخط و قلم و كاغذ نبوده، رسم الخط فعلي چگونه به دست ما رسيده است؟
 با توجه به آن‌که در زمان پیامبر اکرم رسم‌الخط و قلم و کاغذ نبوده، رسم‌الخط فعلی چگونه به دست ما رسیده است؟


بعد از نزول وحي، تمام توجه رسول خدا و يارانش به گردآوري و حفظ قرآن در سينه‌ها و نظارت بر كتابت آن بود، هر چند كه شمار كاتبان و ابزار كتابت قرآن هم اندك بود. گرچه اطلاع دقيقي از نوع خط مورد استفاده ي زمان حيات رسول خدا در دست نيست؛ اما مي‌دانيم كه در آن زمان به دو خط نسخ و كوفي آشنايي داشتند و معمولاً نامه‌نگاري‌ها، يادداشت‌هاي عادي و گاهي نگارش قرآن با خط نسخ انجام مي‌گرفت؛ چنان‌كه نامه ي منسوب به پيامبر اكرم با اين خط بوده است.<ref>ر.ك: علوم القرآن عند المفسرون، ج۱، ص۳۳۷ ـ ۳۸۲.</ref>
بعد از نزول وحی، تمام توجه رسول خدا و یارانش به گردآوری و حفظ قرآن در سینه‌ها و نظارت بر کتابت آن بود، هر چند که شمار کاتبان و ابزار کتابت قرآن هم اندک بود. گرچه اطلاع دقیقی از نوع خط مورد استفادهٔ زمان حیات رسول خدا در دست نیست؛ اما می‌دانیم که در آن زمان به دو خط نسخ و کوفی آشنایی داشتند و معمولاً نامه‌نگاری‌ها، یادداشت‌های عادی و گاهی نگارش قرآن با خط نسخ انجام می‌گرفت؛ چنان‌که نامهٔ منسوب به پیامبر اکرم با این خط بوده است.<ref>ر. ک. علوم القرآن عند المفسرون، ج۱، ص۳۳۷–۳۸۲.</ref>


به عقيده ي برخي ديگر، نگارش قرآن، بيش‌تر با خط كوفي بوده و حضرت علي از خوشنويسان اين خط به شمار مي‌رفته است و خط نسخ بعد از خط كوفي رواج يافت؛ يعني تا ابتداي قرن پنجم قرآن كريم را به خط كوفي مي‌نوشتند و از آن پس با خط نسخ و خطوط مشتق از آن معمول شد.<ref>ر.ك: پژوهشي در تاريخ قرآن، ص۱۸۴ ـ ۱۸۶ و ۲۱۲ ـ ۲۱۸.</ref>
به عقیدهٔ برخی دیگر، نگارش قرآن، بیش‌تر با خط کوفی بوده و حضرت علی از خوشنویسان این خط به شمار می‌رفته است و خط نسخ بعد از خط کوفی رواج یافت؛ یعنی تا ابتدای قرن پنجم قرآن کریم را به خط کوفی می‌نوشتند و از آن پس با خط نسخ و خطوط مشتق از آن معمول شد.<ref>ر. ک. پژوهشی در تاریخ قرآن، ص۱۸۴–۱۸۶ و ۲۱۲–۲۱۸.</ref>


از جمله نوشت‌افزارهايي كه قرآن كريم به آن‌ها اشاره كرده، عبارت‌اند از: قلم (قلم، ۱؛ علق، ۴)؛ حرير (حج، ۲۳)؛ قرطاس (انعام، ۷)؛ صحف (كهف، ۱۰۹)؛ سجل (طه، ۱۳۳؛ نجم، ۳۶) و زقّ (انبياء، ۱۰۴).
از جمله نوشت‌افزارهایی که قرآن کریم به آن‌ها اشاره کرده، عبارت‌اند از: قلم (قلم، ۱؛ علق، ۴)؛ حریر (حج، ۲۳)؛ قرطاس (انعام، ۷)؛ صحف (کهف، ۱۰۹)؛ سجل (طه، ۱۳۳؛ نجم، ۳۶) و زقّ (انبیاء، ۱۰۴).


با بررسي تاريخ اسلامي روشن مي‌شود كه برخي از وسايل و نوشت‌افزارهاي مورد استفاده در كتابت و نگارش قرآن عبارت‌اند از:
با بررسی تاریخ اسلامی روشن می‌شود که برخی از وسایل و نوشت‌افزارهای مورد استفاده در کتابت و نگارش قرآن عبارت‌اند از:


۱. عُسُب (جمع عسيب): چوب بي‌برگ و پهن درخت خرما؛
# عُسُب (جمع عسیب): چوب بی‌برگ و پهن درخت خرما.
# رقاع: از پوست، برگ یا کاغذ.
# لخاف: صفحه‌های نازک و سپید سنگ.
# اکتاف: استخوان بزرگ و صیقل یافتهٔ شانهٔ گوسفند یا شتر.
# اضلاع (جمع ضلع): استخوان‌های صاف دنده‌های حیوانات.
# ادیم: تکه‌های چرم و پوست دباغی شده.
# قراطیس: کاغذ.
# حریر: پارچهٔ ابریشمی.
# لوح: صفحهٔ پهنی از چوب.
# قضیم: پوست سفید رنگ.
۱۱. قلم و مداد: تراشیدن چوب به شکل قلم و مداد و نوشتن آیات به وسیلهٔ آن و با رنگ و مرکب.<ref>ر. ک. مباحث فی علوم القرآن، ترجمهٔ محمد علی لسانی فشارکی، ص۱۰۱–۱۰۲؛ محمد هادی معرفت، تاریخ قرآن، ص۲۶–۳۰؛ و محمد رامیار، تاریخ قرآن، ص۲۵۷–۲۸۰.</ref>


۲. رقاع: از پوست، برگ يا كاغذ؛
 شیوهٔ نگارش قرآن کریم چه تحولاتی را طی کرد تا به شکل فعلی درآمد؟


۳. لخاف: صفحه‌هاي نازك و سپيد سنگ؛
خط تازیان زمان پیامبر اکرم بسیار ساده و ابتدایی و بدون علایم و نشانه‌هایی برای نمایاندن حرکات یا سکون یا بازیافتن حروف متشابه بود. با آن‌که اعراب ابتدایی در اوایل نزول قرآن، در قرائت قرآن، کم‌تر دچار لغزش می‌شدند، ولی وقتی اسلام به فتوحاتی نایل گشت و تازیان به ممالک دیگر راه یافتند و با ملت‌های بیگانه معاشرت کردند و داد و ستدها موجب تغییر در لغت و لهجه‌ها شد، عرب را قانع ساخت که بر اصلاح زبان خود، به ویژه به منظور حفظ و صیانت قرائت قرآن، سخت بکوشد. نخست، قواعد ساده و بسیطی برای زبان عربی، به دستور حضرت علی و با کوشش پیگیر ابوالاسود دوئلی تأسیس شد. ابوالاسود دوئلی برای نخستین بار با کمک یکی از نویسندگان، اعراب‌گذاری خط (حروف و کلمات) قرآن را آغاز کرد. چنان‌که به نویسنده می‌گفت: قرآن را برگیر و بارنگی متفاوت از رنگ خط قرآن، طبق گفته‌های من، نشانه‌گذاری کن، وقتی در مورد حرفی لب‌هایم را گشودم و بالا بردم، یک نقطه، روی آن حرف قرار بده و….<ref>علوم القرآن عند المفسرون، ج۱، ص۴۱۳–۴۱۶.</ref>


۴. اكتاف: استخوان بزرگ و صيقل يافته‌ي شانه ي گوسفند يا شتر؛
ابواحمد عسگری می‌گوید: مردم قبل از حکومت عبدالملک مروان حدود چهل سال با قرآن عثمانی سرو کار داشتند. سپس تغییرات فراوانی در قرائت قرآن، به ویژه در عراق رخ داد. حجاج بن یوسف، نگرانی خود را از این امر به کاتبان و نویسندگان خود اظهار داشت و از آنان خواست که برای تشخیص حروف مشابه نیز، علایم و نشانه‌هایی وضع کنند. نقل است که نصربن عاصم، این امر را به عهده گرفت و نقطه‌گذاری را در حروف انجام داد. پس از اقدام ابوالاسود دوئلی، مردم نقطه‌ها را به عنوان علایمی برای نشان دادن حرکات حروف وکلمات به کار بردند؛ ولی بیش‌تر این نقطه‌ها را با رنگی غیر از رنگ خط مصحف می‌نوشتند.


۵. اضلاع (جمع ضلع): استخوان‌هاي صاف دنده‌هاي حيوانات؛
سیوطی دربارهٔ آخرین تغییرات تکمیلی اعراب‌گذاری قرآن می‌گوید:


۶. اديم: تكه‌هاي چرم و پوست دباغي شده؛
در صدر اول، نشانهٔ حرکات حروف به صورت نقطه بوده است، نقطهٔ اول حروف، علامت فتحه و نقطهٔ آخر حروف، علامت ضمه و نقطهٔ زیرین حروف، علامت کسره به شمار می‌آمده است. علایمی که اکنون برای بیان حرکات حروف متداول است، از ابتکارات خلیل بن احمد فراهیدی است. در این روش، علامت فتحه، عبارت است از شکل مستطیلی که در بالای حروف گذارده می‌شود و علامت کسره نیز به همین شکل در ذیل حروف به کار می‌رود؛ علامت ضمه، واو کوچکی است در بالای حرف؛ تنوین نیز بر حسب مفتوح بودن یا مکسور بودن یا مضمون بودن، به وسیلهٔ دو علامت از نوع خودش مشخص می‌شود. نخستین کسی که همزه و تشدید را وضع کرد، خلیل بن احمد بود.<ref>ر. ک. الاتقان فی علوم القرآن، ج۲، ص۳۷۷–۳۷۸.</ref>


۷. قراطيس: كاغذ؛
پس از آن‌که نصربن عاصم نقطه را برای تشخیص حروف نقطه‌دار از حروف بی‌نقطه در مصحف به کار برد، نقطه‌های سیاه به نقطه‌های رنگی تبدیل شد، تا نقطه‌هایی که علامت حرکت بود از نقطه‌هایی که علامت اعجام بودند تمیز داده شوند.<ref>محمد طاهر عبدالقاهر الکردی، تاریخ القرآن، ترجمهٔ محمد صالح سعیدی، ص۲۵۵–۲۵۸.</ref>


۸. حرير: پارچه ي ابريشمي؛
{{پایان پاسخ}}
 
۹. لوح: صفحه ي پهني از چوب؛
 
۱۰. قضيم: پوست سفيد رنگ؛
 
۱۱. قلم و مداد: تراشيدن چوب به شكل قلم و مداد و نوشتن آيات به وسيله ي آن و با رنگ و مركب.<ref>ر.ك: مباحث في علوم القرآن، ترجمه‌ي محمد علي لساني فشاركي، ص۱۰۱ ـ ۱۰۲؛ محمد هادي معرفت، تاريخ قرآن، ص۲۶ ـ ۳۰؛ و محمد راميار، تاريخ قرآن، ص۲۵۷ ـ ۲۸۰.</ref>


 شيوه ي نگارش قرآن كريم چه تحولاتي را طي كرد تا به شكل فعلي درآمد؟
== منابع ==
 
خط تازيان زمان پيامبر اكرم بسيار ساده و ابتدايي و بدون علايم و نشانه‌هايي براي نماياندن حركات يا سكون و يا بازيافتن حروف متشابه بود. با آن‌كه اعراب ابتدايي در اوايل نزول قرآن، در قرائت قرآن، كم‌تر دچار لغزش مي‌شدند، ولي وقتي اسلام به فتوحاتي نايل گشت و تازيان به ممالك ديگر راه يافتند و با ملت‌هاي بيگانه معاشرت كردند و داد و ستدها موجب تغيير در لغت و لهجه‌ها شد، عرب را قانع ساخت كه بر اصلاح زبان خود، به ويژه به منظور حفظ و صيانت قرائت قرآن، سخت بكوشد. نخست، قواعد ساده و بسيطي براي زبان عربي، به دستور حضرت علي و با كوشش پيگير ابوالاسود دوئلي تأسيس شد. ابوالاسود دوئلي براي نخستين بار با كمك يكي از نويسندگان، اعراب‌گذاري خط (حروف و كلمات) قرآن را آغاز كرد. چنان‌كه به نويسنده مي‌گفت: قرآن را برگير و بارنگي متفاوت از رنگ خط قرآن، طبق گفته‌هاي من، نشانه‌گذاري كن، وقتي در مورد حرفي لب‌هايم را گشودم و بالا بردم، يك نقطه، روي آن حرف قرار بده و... .<ref>علوم القرآن عند المفسرون، ج۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۶.</ref>
 
ابواحمد عسگري مي‌گويد: مردم قبل از حكومت عبدالملك مروان حدود چهل سال با قرآن عثماني سرو كار داشتند. سپس تغييرات فراواني در قرائت قرآن، به ويژه در عراق رخ داد. حجاج بن يوسف، نگراني خود را از اين امر به كاتبان و نويسندگان خود اظهار داشت و از آنان خواست كه براي تشخيص حروف مشابه نيز، علايم و نشانه‌هايي وضع كنند. نقل است كه نصربن عاصم، اين امر را به عهده گرفت و نقطه‌گذاري را در حروف انجام داد. پس از اقدام ابوالاسود دوئلي، مردم نقطه‌ها را به عنوان علايمي براي نشان دادن حركات حروف وكلمات به كار بردند؛ ولي بيش‌تر اين نقطه‌ها را با رنگي غير از رنگ خط مصحف مي‌نوشتند.
 
سيوطي درباره ي آخرين تغييرات تكميلي اعراب‌گذاري قرآن مي‌گويد:
 
در صدر اول، نشانه‌ي حركات حروف به صورت نقطه بوده است، نقطه‌ي اول حروف، علامت فتحه و نقطه‌ي آخر حروف، علامت ضمه و نقطه‌ي زيرين حروف، علامت كسره به شمار مي‌آمده است. علايمي كه اكنون براي بيان حركات حروف متداول است، از ابتكارات خليل بن احمد فراهيدي است. در اين روش، علامت فتحه، عبارت است از شكل مستطيلي كه در بالاي حروف گذارده مي‌شود و علامت كسره نيز به همين شكل در ذيل حروف به كار مي‌رود؛ علامت ضمه، واو كوچكي است در بالاي حرف؛ تنوين نيز بر حسب مفتوح بودن يا مكسور بودن يا مضمون بودن، به وسيله‌ي دو علامت از نوع خودش مشخص مي‌شود. نخستين كسي كه همزه و تشديد را وضع كرد، خليل بن احمد بود.<ref>ر.ك: الاتقان في علوم القرآن، ج۲، ص۳۷۷ ـ ۳۷۸.</ref>
 
پس از آن‌كه نصربن عاصم نقطه را براي تشخيص حروف نقطه‌دار از حروف بي‌نقطه در مصحف به كار برد، نقطه‌هاي سياه به نقطه‌هاي رنگي تبديل شد، تا نقطه‌هايي كه علامت حركت بود از نقطه‌هايي كه علامت اعجام بودند تميز داده شوند.<ref>محمد طاهر عبدالقاهر الكردي، تاريخ القرآن، ترجمه‌ي محمد صالح سعيدي، ص۲۵۵ ـ ۲۵۸.</ref>
 
{{پایان پاسخ}}
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{تدوین قرآن}}
{{تدوین قرآن}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = رسم الخط قرآن
|شاخه فرعی۱ = رسم‌الخط قرآن
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری = شد
  | ناوبری = شد
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
۱۱٬۸۸۹

ویرایش