automoderated، ناظمان (CommentStreams)
۱۵٬۱۴۷
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
در اسلام آدم «ذواق» و «ذواقه» یعنی زن یا مردی که هدفش این است که اشخاص گوناگون را مورد کامجویی قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفی شده است.<ref>کافی. ج۶. ص ۵۵: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ أَوْ یَلْعَنُ کُلَّ ذَوَّاقٍ مِنَ الرِّجَالِ وَ کُلَّ ذَوَّاقَه مِنَ النِّسَاء</ref> چرا که در این صورت نوعی دامن زدن به امیال غریزی و تبعیت از هوای نفس مطرح میشود که با توجه به روایات، حکمت مبغوضیت آن مشخص میشود. | در اسلام آدم «ذواق» و «ذواقه» یعنی زن یا مردی که هدفش این است که اشخاص گوناگون را مورد کامجویی قرار دهد ملعون و مبغوض خداوند معرفی شده است.<ref>کافی. ج۶. ص ۵۵: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یُبْغِضُ أَوْ یَلْعَنُ کُلَّ ذَوَّاقٍ مِنَ الرِّجَالِ وَ کُلَّ ذَوَّاقَه مِنَ النِّسَاء</ref> چرا که در این صورت نوعی دامن زدن به امیال غریزی و تبعیت از هوای نفس مطرح میشود که با توجه به روایات، حکمت مبغوضیت آن مشخص میشود. | ||
از نظر اسلام تمام غرایز باید در حد اقتضا و احتیاج طبیعت اشباع گردد. اسلام اجازه نمیدهد که انسان آتش غرایز را دامن بزند و آنها را به شکل یک عطش | از نظر اسلام تمام غرایز باید در حد اقتضا و احتیاج طبیعت اشباع گردد. اسلام اجازه نمیدهد که انسان آتش غرایز را دامن بزند و آنها را به شکل یک عطش پایانناپذیر روحی درآورد. از این رو اگر چیزی رنگ شهوتپرستی بگیرد حتی اگر در طیبات باشد، کافی است که بدانیم نه مطابق منظور اسلام است<ref>لا دین مع هوی غرر الحکم جمله ۱۰۵۳۱.</ref> نه مطابق عقل.<ref>لا عقل مع هوی غرر الحکم جمله ۱۰۵۴۱.</ref> همانطور که هدف خداوند متعال از آیه {{قرآن|کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ|ترجمه=از روزیهای پاکیزه بخورید.|سوره=بقره|آیه=۵۷}} آن نیست که انسانها به شکم پرستی و عیاشی بپردازند بلکه هدف الهی جواز استفاده از منافع خوراکیها بوده است هرچند در این میان عدهای شکمپرستی کرده و راه افراط برمیگزینند. | ||
== هدف ازدواج موقت == | == هدف ازدواج موقت == | ||
هدف مقنن از ازدواج موقت این نبوده که وسیله عیاشی و شهوترانی برای برخی انسانهای شهوتپرست ایجاد کند بلکه هدف او تأمین مصلحتها و دفع مضراتی بوده است که موجب شده ازدواج موقت را در شرایط خاص، قانونگذاری نماید. | |||
روایات زیادی داریم که نشان میدهد اصولاً فلسفه ازدواج موقت برای نجات از زنا است، و نبایستی این قانون الهی مورد سوء استفاده قرار گیرد و جانشین ازدواج دائم شود یا | روایات زیادی داریم که نشان میدهد اصولاً فلسفه ازدواج موقت برای نجات از زنا است، و نبایستی این قانون الهی مورد سوء استفاده قرار گیرد و جانشین ازدواج دائم شود یا بهانهای برای شهوترانی انسانها گردد. | ||
فتح بن یزید میگوید از ابا الحسن(ع) در مورد ازدواج موقت پرسیدم، حضرت فرمود: برای کسی که خداوند با ازدواج او را بینیاز نکرده است، ازدواج موقت بهطور مطلق مباح است، تا به وسیله ازدواج موقت پاکدامنی پیشه نماید، اگر هم به سبب ازدواج دائم از ازدواج موقت بینیاز باشد، ازدواج موقت هنگامی که همسرش از پیش او رفته باشد، برای او مباح است.<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات۳۰، ج۲۱، باب۵، ح۲.</ref> | |||
ازدواج موقت | امام کاظم (ع) به علی بن یقطین که از آن حضرت درباره ازدواج موقت پرسیده بود میفرماید: تو را به ازدواج موقت چهکار؟! و حال آنکه خداوند تو را از آن بینیاز کرده است<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات۳۰، ج۲۱، باب۵، ح۱.</ref> باز هم از أبا الحسن(ع) نقل شده است که آن حضرت به برخی از پیروان خویش نوشته بود که: «از اصرار بر ازدواج موقت امتناع کنید و سنت (ازدواج دائم) را به پا دارید».<ref>شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مجلدات۳۰، ج۲۱، باب۵، ح۴.</ref> | ||
با این | ازدواج موقت برای مواقع ضروری و برای کسانی است که عوامل گوناگون آنها را از دسترسی و امکان به ازدواج دایم بازمیدارند و نبایستی بهانهای برای زیادهطلبی و هواپرستی شود. سیاست حقوقی در قانون ازدواج موقت این نبوده است که هوسبازان به صورت گسترده و بیحساب در شهوات و هوی و هوسها غرق شوند، و چنان با این حکم الهی بازی نمایند که دوست و دشمن از آن تنفر پیدا کنند و آن را مساوی با زنا و فحشا بدانند. بلکه هدف از جعل و تشریع ازدواج موقت، حفظ کردن افراد نیازمند از آلودگی به گناه و فحشا است. ازدواج موقت برای جلوگیری از انحرافات و روابط نامشروع تشریع شده است، تا بدینوسیله عفاف و پاکدامنی حفظ شود نه اینکه خود آن زمینهساز زیاده خواهی جنسی شود. | ||
<span></span> | با این وجود نباید ازدواج چنین شخصی را باطل انگاشت و عمل او را زنا پنداشت.<span></span> | ||
== منابع == | == منابع == |