automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
[[علامه مجلسی]] در کتاب [[مرآة العقول (کتاب)|مرآة العقول]] سند حدیث را [[حدیث حسن|حَسَن]] یا [[حدیث موثق|مُوَثّق]] دانسته است.<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ج۱۶، ص۱۶۲.</ref> به گفته شیخ طوسی رجالشناس شیعه، منصور بن یونس یکی از راویان این حدیث، از نظر مذهب واقفی است،<ref>طوسی، رجال الطوسی، به تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، جماعة المدرسین، ۱۳۷۳ش، ص۳۴۳.</ref> ولی ثقه و مورد اعتماد شمرده شده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، به تحقیق موسی شبیری زنجانی، قم، جماعة المدرسین، ۱۳۶۵ش، ص۴۱۲.</ref> بنابراین این روایت موثق و [[حدیث معتبر|معتبر]] است. | [[علامه مجلسی]] در کتاب [[مرآة العقول (کتاب)|مرآة العقول]] سند حدیث را [[حدیث حسن|حَسَن]] یا [[حدیث موثق|مُوَثّق]] دانسته است.<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ج۱۶، ص۱۶۲.</ref> به گفته شیخ طوسی رجالشناس شیعه، منصور بن یونس یکی از راویان این حدیث، از نظر مذهب واقفی است،<ref>طوسی، رجال الطوسی، به تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، جماعة المدرسین، ۱۳۷۳ش، ص۳۴۳.</ref> ولی ثقه و مورد اعتماد شمرده شده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، به تحقیق موسی شبیری زنجانی، قم، جماعة المدرسین، ۱۳۶۵ش، ص۴۱۲.</ref> بنابراین این روایت موثق و [[حدیث معتبر|معتبر]] است. | ||
این روایت را شیخ صدوق نیز، در کتاب من لایحضره الفقیه، نقل کرده است.<ref>ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۲، باب ثواب القرض، ص۵۸، حدیث ۱۶۹۷ و ج۲، باب فضل الصدقه، ص۶۷، حدیث ۱۷۳۸.</ref> | |||
== حدیث دوم در کافی == | == حدیث دوم در کافی == | ||
{{عربی|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ، وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِيَةَ عَشَر...|ترجمه=امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده است: «پاداش صدقه ده برابر و پاداش قرض هجده برابر است...}}.<ref name=":1">کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب الصدقه علی القرابه، ص۱۰.</ref> | {{عربی|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): الصَّدَقَةُ بِعَشَرَةٍ، وَ الْقَرْضُ بِثَمَانِيَةَ عَشَر...|ترجمه=امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل کرده است: «پاداش صدقه ده برابر و پاداش قرض هجده برابر است...}}.<ref name=":1">کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب الصدقه علی القرابه، ص۱۰.</ref> | ||
=== بررسی سندی === | === بررسی سندی === | ||
این روایت را شیخ کلینی در کتاب الکافی، از امام صادق(ع) و او از پیامبر(ص) نقل کرده است.<ref name=":1" /> | این روایت را شیخ کلینی در کتاب الکافی، از امام صادق(ع) و او از پیامبر(ص) نقل کرده است.<ref name=":1" /> علامه مجلسی در کتاب مرآه العقول<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ج۱۶، ص۱۳۵.</ref> و ملاذ الاخیار<ref>مجلسی، محمد باقر، ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، قم، کتابخانه مرعشی نجفی، چاپ اول، ج۶، ص۲۷۸.</ref> این حدیث را از نظر سندی ضعیف دانسته است. | ||
برخی نوفلی یکی از راویان این حدیث را ثقه نمیدانند. سکونی دیگر راوی نیز از اهل سنت است؛ هر چند برخی روایاتش را پذیرفتهاند. | |||
شیخ طوسی این روایت را در کتاب تهذیب الاحکام با همین سلسلهسند از شیخ کلینی نقل کرده است.<ref>طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، باب۲۹ باب الزیادات فی الزکاه، ص۱۰۶، حدیث۳۶.</ref> | |||
== در دیگر منابع == | |||
روایات دیگر کتابها نیز یا بدون سند است یا سندش معتبر نیست.<ref>رک: قمی، علی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۰. مکارم الاخلاق، ص۱۳۵. کاشانی، فیض، تفسیر الصافی، ج۳، ص۱۳۴. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۱. پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه، ص۴۸۰، حدیث ۱۵۵۷.</ref> | روایات دیگر کتابها نیز یا بدون سند است یا سندش معتبر نیست.<ref>رک: قمی، علی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۰. مکارم الاخلاق، ص۱۳۵. کاشانی، فیض، تفسیر الصافی، ج۳، ص۱۳۴. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۱۱. پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحه، ص۴۸۰، حدیث ۱۵۵۷.</ref> | ||
روایت دوم را شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه بدون سند، نقل کرده است.<ref>ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۲، باب ثواب القرض، ص۶۷ | روایت دوم را شیخ صدوق در کتاب من لایحضره الفقیه بدون سند، نقل کرده است.<ref>ابن بابویه، محمد، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۲، باب ثواب القرض، ص۶۷.</ref> | ||
هر چند برخی از این روایات سند معتبری ندارند؛ اما از آنجا که سند برخی از این روایات معتبر و مستند هستند و در کتابهای معتبر و دست اول حدیثی نیز آمدهاند، میتوان این روایات را قابل استناد و معتبر دانست و روایات ضعیف از نظر سندی نیز به عنوان موید این قابل استناد میباشند. | هر چند برخی از این روایات سند معتبری ندارند؛ اما از آنجا که سند برخی از این روایات معتبر و مستند هستند و در کتابهای معتبر و دست اول حدیثی نیز آمدهاند، میتوان این روایات را قابل استناد و معتبر دانست و روایات ضعیف از نظر سندی نیز به عنوان موید این قابل استناد میباشند. |