پرش به محتوا

جمع‌آوری قرآن توسط خلیفه سوم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
بنابر وصیت پیامبر گرامی قرآن باید جمع‌آوری می‌شد تا مانند تورات یهود در معرض تحریف قرار نگیرد. پس از رحلت پیامبر حضرت علی به تبعیت از وصیت ایشان به این مهم پرداخت و آن را عرضه داشت، ولی به دلایلی پذیرفته نشد، لکن از آنجا که قرآن، نخستین مرجع تشریع آیین اسلام و زیربنای ساخت جامعه اسلامی است، ضرورت داشت خلفای وقت با استفاده از دیگر کاتبان کلام الهی، قرآن را از روی قطعات چوب و استخوان و سینه‌های حافظان جمع‌آوری و آن را ضبط کنند؛ بنابراین، ابوبکر از زید بن ثابت خواست تا قرآن را جمع‌آوری کند. زید می‌گوید:
بنابر وصیت پیامبر گرامی قرآن باید جمع‌آوری می‌شد تا مانند تورات یهود در معرض تحریف قرار نگیرد. پس از رحلت پیامبر حضرت علی به تبعیت از وصیت ایشان به این مهم پرداخت و آن را عرضه داشت، ولی به دلایلی پذیرفته نشد، لکن از آنجا که قرآن، نخستین مرجع تشریع آیین اسلام و زیربنای ساخت جامعه اسلامی است، ضرورت داشت خلفای وقت با استفاده از دیگر کاتبان کلام الهی، قرآن را از روی قطعات چوب و استخوان و سینه‌های حافظان جمع‌آوری و آن را ضبط کنند؛ بنابراین، ابوبکر از زید بن ثابت خواست تا قرآن را جمع‌آوری کند.  
 
ابوبکر مرا خواند و پس از مشاوره با عمر، گفت: بسیاری از قاریان و حافظان قرآن، در جنگ یمامه شهید شده‌اند و بیم آن می‌رود که در موارد دیگر نیز گروهی دیگر کشته شوند و قسمت عمدهٔ قرآن از بین برود، آن‌گاه جمع‌آوری قرآن را مطرح ساخت… و به من اصرار ورزیدند تا به ناچار آن را پذیرفتم… و قرآن را که بر صفحاتی از سنگ و چوب نوشته شده بود، جمع‌آوری کردم.<ref>المصاحف، ص۶–۹.</ref>
 
در نخستین اقدام، اعلام کرد هر کس هر چه از قرآن نزد خود دارد بیاورد. سپس با تشکیل گروهی کار جمع‌آوری آیات و سوره‌ها را آغاز نمود تا آن را از پراکندگی و خطر از بین رفتن نجات دهد. هر سوره‌ای که کامل می‌شد، در صندوقچه مانندی ازچرم به نام «رَبعه» قرار داده می‌شد؛ هر چند که بین سوره‌ها نظم و ترتیبی به وجود نیاورد.
 
این صحیفه‌ها که نام سوره‌های قرآن بر آنها نگاشته شده بود، پس از اتمام به ابوبکر و بعد از او به عمر سپرده شد و سپس نزد دخترش «حفصه» نگهداری شد و عثمان نیز، هنگام یکسان کردن مصحف‌ها آن را به عاریت گرفت تا نسخهٔ دیگر قرآن را با آن مقابله کند و سپس آن را به حفصه بازگرداند. بعد از مرگ حفصه، مروان که از جانب معاویه والی مدینه بود، آن را از ورثهٔ حفصه گرفت و از بین برد.<ref>غانم القدوری الحمد، رسم‌الخط المصحف، ترجمهٔ یعقوب جعفری، ص۹۰–۹۵.</ref>


خلیفهٔ سوم (عثمان) با مشاهدهٔ اختلاف و تعدد مصاحف و وجود قرائت‌های گوناگون، احساس کرد که این حوادث و نظایر آن سرانجام نامطلوبی دارد؛ لذا با عده‌ای از اصحاب که در مدینه بودند مشورت نمود، همگی آنها بر ضرورت انجام این کار، با هر قیمتی، اتفاق نظر داشتند.
خلیفهٔ سوم (عثمان) با مشاهدهٔ اختلاف و تعدد مصاحف و وجود قرائت‌های گوناگون، احساس کرد که این حوادث و نظایر آن سرانجام نامطلوبی دارد؛ لذا با عده‌ای از اصحاب که در مدینه بودند مشورت نمود، همگی آنها بر ضرورت انجام این کار، با هر قیمتی، اتفاق نظر داشتند.
۱۱٬۸۸۹

ویرایش