۱٬۴۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
گرایشهایی که در انسان وجود دارد، به لحاظ مصادیق اخلاقی متنوع هستند و نفس انسان نیز بر اساس تنوع این گرایشها تنوع خواهد یافت. دستهای از این گرایشها انسان را از راه خلاف و نامشروع به اشباع [[گرایشهای غریزی]] وادار مینماید. این دسته از گرایشها «نفس اماره» نام دارد، چرا که انسان را به بدیها فرمان میدهد. [[قرآن]] از زبان [[حضرت یوسف(ع)]] میفرماید: {{قرآن|وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأمَّارَه بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّی|سوره=یوسف|آیه=۵۴}} تا زمانی که میل و کششهای انسان شکوفا نشده و به فعلیت نرسیدهاند، نفس انسان همواره به بدیها امر میکند. | گرایشهایی که در انسان وجود دارد، به لحاظ مصادیق اخلاقی متنوع هستند و نفس انسان نیز بر اساس تنوع این گرایشها تنوع خواهد یافت. دستهای از این گرایشها انسان را از راه خلاف و نامشروع به اشباع [[گرایشهای غریزی]] وادار مینماید. این دسته از گرایشها «نفس اماره» نام دارد، چرا که انسان را به بدیها فرمان میدهد. [[قرآن]] از زبان [[حضرت یوسف(ع)]] میفرماید: {{قرآن|وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لأمَّارَه بِالسُّوءِ إِلا مَا رَحِمَ رَبِّی|سوره=یوسف|آیه=۵۴}} تا زمانی که میل و کششهای انسان شکوفا نشده و به فعلیت نرسیدهاند، نفس انسان همواره به بدیها امر میکند. | ||
پس از بیداری این میلها نیز این نفس است که انسان را در برابر انجام اعمال زشت ملامت مینماید. چنانکه خداوند در قرآن میفرماید: {{قرآن|وَلا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَه|سوره=قیامت|آیه=۳}} علاوه بر گرایشهای منفی در نفس، میل به کمال و گرایش به[[سعادت]] هم وجود دارد که انسان را برای رسیدن به کمال به حرکت وامیدارد. هنگامی که انسان به خواستههای معنوی خود پاسخ مثبت داد و راه حق را پذیرفت باز همان نفس است که به کمال و آرامش میرسد و مورد خطاب {{قرآن|یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه|سوره=فجر|آیه=۲۸}} قرار میگیرد. | پس از بیداری این میلها نیز این نفس است که انسان را در برابر انجام اعمال زشت ملامت مینماید. چنانکه خداوند در قرآن میفرماید: {{قرآن|وَلا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَه|سوره=قیامت|آیه=۳}} علاوه بر گرایشهای منفی در نفس، میل به کمال و گرایش به [[سعادت]] هم وجود دارد که انسان را برای رسیدن به کمال به حرکت وامیدارد. هنگامی که انسان به خواستههای معنوی خود پاسخ مثبت داد و راه حق را پذیرفت باز همان نفس است که به کمال و آرامش میرسد و مورد خطاب {{قرآن|یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّه|سوره=فجر|آیه=۲۸}} قرار میگیرد. | ||
بنابراین نفس یک حقیقت است که در مراحل مختلف به عنوان «اماره»، «لوّامه» و «مطمئنه» نامیده میشود. نفس یک وجود است یعنی همان وجود انسان که بر اثر شرایط مختلفی که برای او پیش میآید و فعالیتهای گوناگونی که انجام میدهد و بهرههای متنوعی که میگیرد این عناوین بر آن بار خواهد شد.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۰۳</ref> | بنابراین نفس یک حقیقت است که در مراحل مختلف به عنوان «اماره»، «لوّامه» و «مطمئنه» نامیده میشود. نفس یک وجود است یعنی همان وجود انسان که بر اثر شرایط مختلفی که برای او پیش میآید و فعالیتهای گوناگونی که انجام میدهد و بهرههای متنوعی که میگیرد این عناوین بر آن بار خواهد شد.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۲۰۳</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
[[امام علی(ع)]] میفرماید: «هر که برای نفس خود احترام قائل باشد، آن را با گناه خوار نمیگرداند.»<ref>میزان الحکمه، ح۶۲۱۰.</ref> بنابراین آنچه در نامه سی و یکم نهجالبلاغه مورد نظر امام است، نفسی است که برای خود احترام قائل شده و با گناه آلوده نشده باشد تا بتواند میزان میان خود و دیگران قرار گیرد. مطابق روایات نفس مطمئنه همواره به دنبال کسب [[فضایل]] و ارزشها است و انسان را به نیکی فرمان میدهد و منظور امام در نامه نفس اماره نیست. | [[امام علی(ع)]] میفرماید: «هر که برای نفس خود احترام قائل باشد، آن را با گناه خوار نمیگرداند.»<ref>میزان الحکمه، ح۶۲۱۰.</ref> بنابراین آنچه در نامه سی و یکم نهجالبلاغه مورد نظر امام است، نفسی است که برای خود احترام قائل شده و با گناه آلوده نشده باشد تا بتواند میزان میان خود و دیگران قرار گیرد. مطابق روایات نفس مطمئنه همواره به دنبال کسب [[فضایل]] و ارزشها است و انسان را به نیکی فرمان میدهد و منظور امام در نامه نفس اماره نیست. | ||
بنابراین باید توجه داشت که دوست داشتن کارهای خلاف و لهو و لعب مربوط به کدام مرحله از نفس است. گذشته از این، این نامه خطاب به[[امام حسن(ع)]] است که هرگز گناه و لهو و لعب را برای خود نمیپسندد تا لازم باشد برای دیگران نیز بپسندد. | بنابراین باید توجه داشت که دوست داشتن کارهای خلاف و لهو و لعب مربوط به کدام مرحله از نفس است. گذشته از این، این نامه خطاب به [[امام حسن(ع)]] است که هرگز گناه و لهو و لعب را برای خود نمیپسندد تا لازم باشد برای دیگران نیز بپسندد. | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
ویرایش