automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
==فروید و دین== | ==فروید و دین== | ||
زیگموند فروید یهودی مسلک است که ابتدا کار خود را در زمینه عصبشناسی و روانپزشکی در اتریش شروع کرد. فروید دین و خداگرایی را برخاسته از ذهن و جهل میداند و خداگرایی را امر عارضی و در مقابل فطری و سرشتی میداند و میگوید گرایش به خدا امری است که زاییده محیط است.<ref>پایاننامه، ناروئی، رشته روانشناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ص۲۲۲، با کمی تغییر.</ref> که البته این امر باعث مکاتبهها و مباحثی بین او و شاگردش یونگ شد. یونگ قسمتهایی از ناخودآگاه روان انسان را فطری میدانست که پایه انسانیت انسان را تشکیل میداد؛ یعنی احساس اخلاقی، احساس عبادت و پرستش، احساس علمدوستی و حقیقتخواهی، احساس زیبایی، دوستی و بهطور کلی همه احساسهای انسانی انسان را ارکانی در فطرت و سرشت او میدانست که در ناخودآگاه انسان وجود دارند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ج۱۳، ص۴۳۷.</ref> | زیگموند فروید یهودی مسلک است که ابتدا کار خود را در زمینه عصبشناسی و روانپزشکی در اتریش شروع کرد. فروید [[دین]] و خداگرایی را برخاسته از ذهن و جهل میداند و خداگرایی را امر عارضی و در مقابل فطری و سرشتی میداند و میگوید گرایش به خدا امری است که زاییده محیط است.<ref>پایاننامه، ناروئی، رشته روانشناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ص۲۲۲، با کمی تغییر.</ref> که البته این امر باعث مکاتبهها و مباحثی بین او و شاگردش یونگ شد. یونگ قسمتهایی از ناخودآگاه روان انسان را فطری میدانست که پایه انسانیت انسان را تشکیل میداد؛ یعنی احساس اخلاقی، احساس عبادت و پرستش، احساس علمدوستی و حقیقتخواهی، احساس زیبایی، دوستی و بهطور کلی همه احساسهای انسانی انسان را ارکانی در فطرت و سرشت او میدانست که در ناخودآگاه انسان وجود دارند.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ج۱۳، ص۴۳۷.</ref> | ||
طبق نظر او دین و اعتقاد مذهبی میتواند در درمان بیماریهای روانی بسیار مفید باشند و در کل افراد معتقد، کمتر دچار مشکلهای روانی میشوند و افراد مذهبی در تحمل مشکلات، فشارهای روانی و ناکامیها طاقت و تحمل بیشتری دارند. از جمله افرادی که این مسئله را بهطور گسترده مطرح میکنند، دکتر ویکتور فرانکل روانپزشک اتریشی است. وی کتابی در این زمینه دارد به نام انسان در جستجوی معنی که حاصل تجربه علمی و مشاهدات خود وی از وضع زندانیان در اردوهای نازیهاست. وی پس از آزاد شدن از زندان بحث معنی درمانی (سوگوتراپی) را برای درمان بیماران روانی افرادی که در زندگی به خلأ وجودی و پوچی رسیدهاند مطرح میکند.<ref>ویکتورفرانکل، انسان در جستجوی معنی، ترجمه اکبر معارفی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۰، ص۶۵–۶۶.</ref> | طبق نظر او دین و اعتقاد مذهبی میتواند در درمان بیماریهای روانی بسیار مفید باشند و در کل افراد معتقد، کمتر دچار مشکلهای روانی میشوند و افراد مذهبی در تحمل مشکلات، فشارهای روانی و ناکامیها طاقت و تحمل بیشتری دارند. از جمله افرادی که این مسئله را بهطور گسترده مطرح میکنند، دکتر ویکتور فرانکل روانپزشک اتریشی است. وی کتابی در این زمینه دارد به نام انسان در جستجوی معنی که حاصل تجربه علمی و مشاهدات خود وی از وضع زندانیان در اردوهای نازیهاست. وی پس از آزاد شدن از زندان بحث معنی درمانی (سوگوتراپی) را برای درمان بیماران روانی افرادی که در زندگی به خلأ وجودی و پوچی رسیدهاند مطرح میکند.<ref>ویکتورفرانکل، انسان در جستجوی معنی، ترجمه اکبر معارفی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۰، ص۶۵–۶۶.</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
==نتیجه== | ==نتیجه== | ||
سؤال از اینکه اندیشه فرویدیسم چه تأثیری بر دین اسلام داشت صحیح نیست، بلکه باید گفت فرویدیسم چه اثری در افکار (و یا روشهای علمی، اقتصادی، سیاسی و…) اندیشمندان مسلمان | سؤال از اینکه اندیشه فرویدیسم چه تأثیری بر دین اسلام داشت صحیح نیست، بلکه باید گفت فرویدیسم چه اثری در افکار (و یا روشهای علمی، اقتصادی، سیاسی و…) اندیشمندان مسلمان داشته است. همانطور که گذشت گفتیم که فروید از جهاتی به مردم خدمت کرد (تصریح به ناخودآگاه روان، ابداع روش درمانی خود به نام روانکاوی، نوشتن کتاب تربیت شاگرد و…) و از جهاتی فرضیههایی داده است که با دین سازگاری ندارد که حتی برخی از شاگردانش مثل یونگ مخالف آن بود (فطری نبودن گرایش به دین و خدا، جبری بودن انسان و…) | ||
<span></span> | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۳۱: | خط ۳۲: | ||
۲ـ عبدالرسول بیات، فرهنگ واژهها، قم، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی، ۱۳۸۱. | ۲ـ عبدالرسول بیات، فرهنگ واژهها، قم، مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی، ۱۳۸۱. | ||
<span></span> | |||
==منابع== | ==منابع== |