پرش به محتوا

اثبات‌پذیری معجزه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴: خط ۴:
آیا معجزه اثبات پذیر است؟
آیا معجزه اثبات پذیر است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}بسیاری از متفکران مسلمان و سنت‌گرایان مسیحی و یهودی، معجزه را اثبات‌پذیر می‌دانند و با استناد به متون دینی، گزارش‌ها و اخبار متواتر، وجود معجزه را پذیرفته‌اند. این افراد معتقدند اگر پیامبر برای هر امری معجزه نیاورده‌اند، دلیل بر ناتوانی آنان نیست.
 
امام خمینی معتقد است آیه {{قرآن|قُل لَّا أَمْلِکُ لِنَفْسیِ نَفْعًا وَ لَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ الله|ترجمه=بگو، من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه خدا خواهد|سوره=اعراف|آیه=۱۸۸}} نمی‌خواهد خود را از معجزات که نشانه نبوت و راستگوئی است، برکنار کند بلکه می‌خواهد یکی از آیات توحید و قدرت‌های آفریننده عالم را گوشزد جهانیان کند که هیچ‌کس مالک مستقل نیست و نمی‌تواند به تنهایی در این عالم کاری انجام دهد. اگر موسی(ع) عصای خود را اژدها می‌کند و ید بیضا دارد، آثار قدرت خود او نیست و عیسی اگر مردگان را زنده می‌کند و کوران را شفا می‌دهد از توانائی خود او نیست و حضرت محمد (ص) اگر به حکم آیه شریفه: {{قرآن|اقتربت الساعه و انشق القمر}}<ref>قمر / ۱ «ساعت نزدیک شد و ماه شکافت».</ref> ماه را دو نیمه کند، با قدرت خداوند است و با قدرت خود او نیست.<ref>کشف الاسرار، ص۴۸–۴۷</ref>


==مخالفان معجزه==
==مخالفان معجزه==
خط ۱۳: خط ۱۵:
برخی مسلمانان نیز که اثبات پذیری معجزه را نپذیرفته و آورده‌اند اگر معجزه درست بود خوب بود پیامبر(ص) ابن‌مکتوم را که کور بود را بینا می‌کرد و امام علی(ع) عقیل را شفا می‌داد.  
برخی مسلمانان نیز که اثبات پذیری معجزه را نپذیرفته و آورده‌اند اگر معجزه درست بود خوب بود پیامبر(ص) ابن‌مکتوم را که کور بود را بینا می‌کرد و امام علی(ع) عقیل را شفا می‌داد.  


===نقد===
'''نقد'''
 
مخالفان هیوم معتقدند، بسیاری از معجزات به حد تواتر می‌رسند. متواتر بودن نشان از عدم تبانی است و اگر احتمال تبانی در مورد واقعه‌ای باشد، آن مورد از اطمینان خارج است. اما بسیاری از معجزات به حد تواتر رسیده است و احتمال خطای همه راویان و تبانی آنها، محال به نظر می‌رسد. زمانی که تعداد زیادی از افراد، همگی واقعه‌ای را دیده باشند و احتمال خطای آن‌ها نیز بسیار کم باشد، در این صورت، شهادت این افراد، علم‌آور است.
مخالفان هیوم معتقدند، بسیاری از معجزات به حد تواتر می‌رسند. متواتر بودن نشان از عدم تبانی است و اگر احتمال تبانی در مورد واقعه‌ای باشد، آن مورد از اطمینان خارج است. اما بسیاری از معجزات به حد تواتر رسیده است و احتمال خطای همه راویان و تبانی آنها، محال به نظر می‌رسد. زمانی که تعداد زیادی از افراد، همگی واقعه‌ای را دیده باشند و احتمال خطای آن‌ها نیز بسیار کم باشد، در این صورت، شهادت این افراد، علم‌آور است.


همچنین در پاسخ به برخی مسلمانان که شفا ندادن ابن‌مکتوم و عقیل را دستاویز ادعای خود قرار دادند، امام خمینی پاسخ داده‌اند که این افراد گمان کرده‌اند که اگر معجزه درست باشد، باید پیامبر و امام در محله‌ها بگردند و بگویند معجزه می‌کنیم و کرامت می‌کنیم. معجزات تنها در موارد خاص و برای ایمان اوردن دیگران بوده و قرار نبود معجزه تبدیل به امری روزمره و همیشگی شود.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، کشف الاسرار، ص۴۵.</ref>
همچنین در پاسخ به برخی مسلمانان که شفا ندادن ابن‌مکتوم و عقیل را دستاویز ادعای خود قرار دادند، امام خمینی پاسخ داده‌اند که این افراد گمان کرده‌اند که اگر معجزه درست باشد، باید پیامبر و امام در محله‌ها بگردند و بگویند معجزه می‌کنیم و کرامت می‌کنیم. معجزات تنها در موارد خاص و برای ایمان اوردن دیگران بوده و قرار نبود معجزه تبدیل به امری روزمره و همیشگی شود.<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، کشف الاسرار، ص۴۵.</ref>


==موافقان معجزه==
بسیاری از متفکران مسلمان و سنت‌گرایان مسیحی، معجزه را اثبات پذیر می‌دانند و با استناد به متون دینی، گزارش‌ها و اخبار متواتر، وجود معجزه را پذیرفته‌اند.
این افراد معتقدند اگر پیامبر برای هر امری معجزه نیاورده‌اند، دلیل بر ناتوانی آنان نیست. امام خمینی معتقد است آیه {{قرآن|قُل لَّا أَمْلِکُ لِنَفْسیِ نَفْعًا وَ لَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ الله|ترجمه=بگو، من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه خدا خواهد|سوره=اعراف|آیه=۱۸۸}} نمی‌خواهد خود را از معجزات- که آیت نبوت و راستگوئی اوست ـ برکنار کند بلکه می‌خواهد یکی از آیات توحید و قدرت‌های آفریننده عالم را گوشزد جهانیان کند که هیچ‌کس مالک مستقل هیچ کار نیست و کسی به خودی خود بی مددهای غیبی الهی از عهده چیزی برنمی آید و بی شتیبانی خدای عالم پیامبران نیز که مثل اعلای انسانند در این عالم کاری انجام نخواهند داد و نتوانند مالک نفع و ضرری بود و اگر به ژفته شما می‌خواهد بگوید که من مالک نفع و ضرر خود به هیچ وجه نیستم باید او را جمادی هم فرض نکنیم در صورتی که مغز بشر را چنان تکانی داده که تا قیامت آثارش باقی است زیرا جماد هم قوه تماسک که برای او نفع دارد را واجد است. موسی اگر عصای خود را اژدها می‌کند و ید بیضا به عالم نمایش دهد آثار قدرت خود او نیست و عیسی اگر مردگان را زنده می‌کند و کوران را شفا می‌دهد از توانائی خود او نیست و حضرت محمد (ص) اگر به حکم آیه شریفه: {{قرآن|اقتربت الساعه و انشق القمر}}<ref>قمر / ۱ «ساعت نزدیک شد و ماه شکافت».</ref> ماه را دو نیمه کند با قدرت بی‌نهایت خدائی کرده و با قدرت خود او نیست؛ همه بشری هستند که راه وحی الهی به روی آنها باز است و با اذن خدا و قدرت خدا داده کارهای بزرگ فوق طاقت بشری کنند.<ref>کشف الاسرار، ص۴۸–۴۷</ref>
<nowiki>دیدگاه سنتی (در مغرب زمین) در مورد اعجاز، مبتنی بر عقل‌گرایی کلاسیک (در برابر عقل‌گرایی انتقادی) است، آنها معتقدند که می‌توان به حقیقت یقینی و مطمئن دست یافت با شهود عقل یا تکیه بر قضایای اولیه متعارف می‌توان به حقایق کلی دست یافت و سایر حقایق را به کمک قیاس استنتاجی که به استنتاج منطقی از شناخت حاصل از شهود و بینش بی واسطه است، به دست آورد، همچنین معتقدند که میان معرفت حقیقی از یک سو و باور عقیده محض از دیگر سو، تفاوت وجود دارد و آن این که مشخصه معرفت حقیقی در اثبات پذیری آن است.}}</nowiki><ref>هانس البرات، عقل‌گرایی انتقادی، ترجمه رحمان افشار، کیان، شماره ۳۱، ص۲۲.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==


۱۱٬۸۸۹

ویرایش