پرش به محتوا

اثبات‌پذیری معجزه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


== مخالفان معجزه ==
==مخالفان معجزه==
اما در مقابل بسیاری از اندیشه وران غربی همچون هیوم، اثبات اعجاز را رد می‌کنند، از نظر هیوم معجزه ذاتاً چنان نامحتمل است که هیچ شاهد تاریخی ـ هر چند محکم ـ وقوع آن را به‌طور قطعی و یقینی اثبات نمی‌کند و این شواهد تاریخی که بر وقوع اعجاز اقامه می‌شود فاقد معیارهایی است که بتواند اطمینان انسان را به خود جلب کند، چون بررسی‌های روان شناختی تاریخی و غیره نشان می‌دهد که در اشاعه و پیدایش چنین گزاره‌هایی، عواملی غیر از حقیقت جویی و بازگویی وقایع نقش داشته‌اند؛ لذا می‌توان گفت که دلیل و شاهدی قوی و کافی در اثبات وقوع اعجاز نداریم، او که تنها راهنمای انسان را دربارهٔ امور واقع را تجربه می‌داند در عدم اثبات پذیری معجزات می‌گوید:
اما در مقابل بسیاری از اندیشه وران غربی همچون هیوم، اثبات اعجاز را رد می‌کنند، از نظر هیوم معجزه ذاتاً چنان نامحتمل است که هیچ شاهد تاریخی ـ هر چند محکم ـ وقوع آن را به‌طور قطعی و یقینی اثبات نمی‌کند و این شواهد تاریخی که بر وقوع اعجاز اقامه می‌شود فاقد معیارهایی است که بتواند اطمینان انسان را به خود جلب کند، چون بررسی‌های روان شناختی تاریخی و غیره نشان می‌دهد که در اشاعه و پیدایش چنین گزاره‌هایی، عواملی غیر از حقیقت جویی و بازگویی وقایع نقش داشته‌اند؛ لذا می‌توان گفت که دلیل و شاهدی قوی و کافی در اثبات وقوع اعجاز نداریم، او که تنها راهنمای انسان را دربارهٔ امور واقع را تجربه می‌داند در عدم اثبات پذیری معجزات می‌گوید:


خط ۱۶: خط ۱۶:


=
=
== موافقان معجزه ==
==موافقان معجزه==
<nowiki>دیدگاه سنتی (در مغرب زمین) در مورد اعجاز، مبتنی بر عقل‌گرایی کلاسیک (در برابر عقل‌گرایی انتقادی) است، آنها معتقدند که می‌توان به حقیقت یقینی و مطمئن دست یافت با شهود عقل یا تکیه بر قضایای اولیه متعارف می‌توان به حقایق کلی دست یافت و سایر حقایق را به کمک قیاس استنتاجی که به استنتاج منطقی از شناخت حاصل از شهود و بینش بی واسطه است، به دست آورد، همچنین معتقدند که میان معرفت حقیقی از یک سو و باور عقیده محض از دیگر سو، تفاوت وجود دارد و آن این که مشخصه معرفت حقیقی در اثبات پذیری آن است.}}</nowiki><ref>هانس البرات، عقل‌گرایی انتقادی، ترجمه رحمان افشار، کیان، شماره ۳۱، ص۲۲.</ref>
متفکران اسلامی و سنت‌گرایان مسیحی، معجزه را اثبات پذیر می‌دانند و با استناد به متون دینی، گزارش‌ها و اخبار متواتر، وجود معجزه را پذیرفته‌اند.


متفکران اسلامی و سنت گرایان مسیحی معجزه را اثبات پذیر می‌دانند و با استناد به متون دینی و گزارش‌های گزارش گران و اخبار متواتر، وجود معجزه را پذیرفته‌اند
بنابراین اگر پیامبر برای هر امری معجزه نیاورده اند دلیل بر ناتوانی آن نیست بلکه از جهت مصلحتی بوده‌است که بر ما پوشیده‌است و چنانچه معجزه اپبات پذیر نباشد خود قرآن نیز نمی‌تواند به عنوان معجزه ثابت شود. امام خمینی می‌فرمایند: روشن است که آیه {{قرآن|قُل لَّا أَمْلِکُ لِنَفْسیِ نَفْعًا وَ لَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ الله|ترجمه=بگو، من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه خدا خواهد|سوره=اعراف|آیه=۱۸۸}} نمی‌خواهد خود را از معجزات- که آیت نبوت و راستگوئی اوست ـ برکنار کند بلکه می‌خواهد یکی از آیات توحید و قدرت‌های آفریننده عالم را گوشزد جهانیان کند که هیچ‌کس مالک مستقل هیچ کار نیست و کسی به خودی خود بی مددهای غیبی الهی از عهده چیزی برنمی آید و بی شتیبانی خدای عالم پیامبران نیز که مثل اعلای انسانند در این عالم کاری انجام نخواهند داد و نتوانند مالک نفع و ضرری بود و اگر به ژفته شما می‌خواهد بگوید که من مالک نفع و ضرر خود به هیچ وجه نیستم باید او را جمادی هم فرض نکنیم در صورتی که مغز بشر را چنان تکانی داده که تا قیامت آثارش باقی است زیرا جماد هم قوه تماسک که برای او نفع دارد را واجد است. موسی اگر عصای خود را اژدها می‌کند و ید بیضا به عالم نمایش دهد آثار قدرت خود او نیست و عیسی اگر مردگان را زنده می‌کند و کوران را شفا می‌دهد از توانائی خود او نیست و حضرت محمد (ص) اگر به حکم آیه شریفه: {{قرآن|اقتربت الساعه و انشق القمر}}<ref>قمر / ۱ «ساعت نزدیک شد و ماه شکافت».</ref> ماه را دو نیمه کند با قدرت بی‌نهایت خدائی کرده و با قدرت خود او نیست؛ همه بشری هستند که راه وحی الهی به روی آنها باز است و با اذن خدا و قدرت خدا داده کارهای بزرگ فوق طاقت بشری کنند.<ref>کشف الاسرار، ص۴۸–۴۷</ref>


بنابراین اگر پیامبر برای هر امری معجزه نیاورده اند دلیل بر ناتوانی آن نیست بلکه از جهت مصلحتی بوده‌است که بر ما پوشیده‌است و چنانچه معجزه اپبات پذیر نباشد خود قرآن نیز نمی‌تواند به عنوان معجزه ثابت شود. امام خمینی می‌فرمایند: روشن است که آیه {{قرآن|قُل لَّا أَمْلِکُ لِنَفْسیِ نَفْعًا وَ لَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَاءَ الله|ترجمه=بگو، من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه خدا خواهد|سوره=اعراف|آیه=۱۸۸}} نمی‌خواهد خود را از معجزات- که آیت نبوت و راستگوئی اوست ـ برکنار کند بلکه می‌خواهد یکی از آیات توحید و قدرت‌های آفریننده عالم را گوشزد جهانیان کند که هیچ‌کس مالک مستقل هیچ کار نیست و کسی به خودی خود بی مددهای غیبی الهی از عهده چیزی برنمی آید و بی شتیبانی خدای عالم پیامبران نیز که مثل اعلای انسانند در این عالم کاری انجام نخواهند داد و نتوانند مالک نفع و ضرری بود و اگر به ژفته شما می‌خواهد بگوید که من مالک نفع و ضرر خود به هیچ وجه نیستم باید او را جمادی هم فرض نکنیم در صورتی که مغز بشر را چنان تکانی داده که تا قیامت آثارش باقی است زیرا جماد هم قوه تماسک که برای او نفع دارد را واجد است. موسی اگر عصای خود را اژدها می‌کند و ید بیضا به عالم نمایش دهد آثار قدرت خود او نیست و عیسی اگر مردگان را زنده می‌کند و کوران را شفا می‌دهد از توانائی خود او نیست و حضرت محمد (ص) اگر به حکم آیه شریفه: {{قرآن|اقتربت الساعه و انشق القمر}}<ref>قمر / ۱ «ساعت نزدیک شد و ماه شکافت».</ref> ماه را دو نیمه کند با قدرت بی‌نهایت خدائی کرده و با قدرت خود او نیست؛ همه بشری هستند که راه وحی الهی به روی آنها باز است و با اذن خدا و قدرت خدا داده کارهای بزرگ فوق طاقت بشری کنند.<ref>کشف الاسرار، ص۴۸–۴۷</ref>
<nowiki>دیدگاه سنتی (در مغرب زمین) در مورد اعجاز، مبتنی بر عقل‌گرایی کلاسیک (در برابر عقل‌گرایی انتقادی) است، آنها معتقدند که می‌توان به حقیقت یقینی و مطمئن دست یافت با شهود عقل یا تکیه بر قضایای اولیه متعارف می‌توان به حقایق کلی دست یافت و سایر حقایق را به کمک قیاس استنتاجی که به استنتاج منطقی از شناخت حاصل از شهود و بینش بی واسطه است، به دست آورد، همچنین معتقدند که میان معرفت حقیقی از یک سو و باور عقیده محض از دیگر سو، تفاوت وجود دارد و آن این که مشخصه معرفت حقیقی در اثبات پذیری آن است.}}</nowiki><ref>هانس البرات، عقل‌گرایی انتقادی، ترجمه رحمان افشار، کیان، شماره ۳۱، ص۲۲.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
* [[معجزه و قانون علیت]]
 
== منابع ==
*[[معجزه و قانون علیت]]
 
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
۱۱٬۸۹۲

ویرایش