پرش به محتوا

مراتب شرک به خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:


===شرک در ربوبیت===
===شرک در ربوبیت===
اعتقاد به این که خداوند در اداره و تدبیر جهان هستی شریک دارد، مثلاً مشرکان عصر [[حضرت ابراهیم(ع)]] تنها به یک خالق اعتقاد داشتند، ولی به غلط می‌پنداشتند که ستاره، یا ماه، یا خورشید، ارباب و مدبر جهانند. قرآن در ردّ این پندار واهی می‌فرماید: «اگر در آسمان و زمین خدایانی جز «الله» بود نظام آن دو به تباهی می‌گرایید».<ref>انبیا/۲۲.</ref>
اعتقاد به این‌که خداوند در اداره و تدبیر جهان هستی شریک دارد، شرک در ربوبیت است. مشرکان زمان [[حضرت ابراهیم(ع)]] تنها به یک خالق اعتقاد داشتند، ولی می‌پنداشتند که ستاره، یا ماه، یا خورشید، ارباب و مدبر جهان هستند. قرآن در رد این اعتقاد می‌فرماید: «اگر در آسمان و زمین خدایانی جز «الله» بود، نظام آن دو به تباهی می‌گرایید».<ref>انبیا/۲۲.</ref>


===شرک در عبادت===
===شرک در عبادت===
از پرستش کسی غیر از خداوند تعبیر به شرک در عبادت می‌شود. برخی از اقوام در مرحله پرستش، چوب، سنگ، فلز، حیوان، ستاره، خورشید، دریا، یا درخت را می‌پرستیدند.<ref>مطهری، مرتضی، معارف اسلامی در آثار شهید مطهری، معاونت اساتید، چاپ اول، ۱۳۷۶، ج۶، ص۹۷–۱۰۸، سبحانی، جعفر، منشور عقاید امامیه، اصل۲۸–۳۳.</ref> قرآن برای نفی این گونه پرستش‌ها به همه [[مسلمانان]] دستور می‌دهد، در هر روز چندین مرتبه به توحید در عبادت گواهی دهند و در [[نماز]] بگویند: {{قرآن|ایاک نعبد}} فقط تو را عبادت می‌کنیم.<ref>فاتحه/ ۵.</ref>
پرستش کسی غیر از خداوند، شرک در عبادت است. برخی از اقوام در مرحله پرستش، چوب، سنگ، فلز، حیوان، ستاره، خورشید، دریا، یا درخت را می‌پرستیدند.<ref>مطهری، مرتضی، معارف اسلامی در آثار شهید مطهری، معاونت اساتید، چاپ اول، ۱۳۷۶، ج۶، ص۹۷–۱۰۸، سبحانی، جعفر، منشور عقاید امامیه، اصل۲۸–۳۳.</ref> قرآن برای نفی این گونه پرستش‌ها به همه [[مسلمانان]] دستور می‌دهد، در هر روز چندین مرتبه به توحید در عبادت گواهی دهند و در [[نماز]] بگویند: {{قرآن|ایاک نعبد}} فقط تو را عبادت می‌کنیم.<ref>فاتحه/ ۵.</ref>


==اعتقاد به نقش استقلالی غیر خدا مصداق شرک==
==اعتقاد به نقش استقلالی غیر خدا مصداق شرک==
از بیان مراتب شرک بویژه شرک در ربوبیت، معلوم شد که هر نوع اندیشه ای که معتقد باشد در جهان و عالم هستی غیر از خدا موجودی اعم از انسان و غیر او می‌تواند مستقلاً و با تکیه بر قدرت خود و بدون اذن الهی کاری را اعم از کوچک و بزرگ انجام دهد، شرک است؛ و لذا در منطق قرآن و [[انبیای الهی]]، تأثیر و سببیت و نقش داشتن مخلوقات در نظام جهان، همه با اذن الهی است. قرآن می‌فرماید: «من (حضرت عیسی) از گِل چیزی به شکل پرنده می‌سازم، سپس در آن می‌دمم و به فرمان خدا پرنده می‌گردد، و به اذن خدا کور مادر زاد و مبتلایان به پیسی و برص را بهبودی می‌بخشم، و مردگان را به اذن خداوند زنده می‌کنم».<ref>آل عمران/ ۴۹.</ref> در آیه دیگر به طور کلی می‌فرماید: «هیچ رسول و پیامبری نمی‌توانست [[معجزه]] ای بیاورد، مگر به فرمان خدا».<ref>رعد/ ۳۸.</ref>
هر نوع اندیشه‌ای که معتقد باشد در جهان و عالم هستی غیر از خدا موجودی اعم از انسان و غیر او می‌تواند مستقل و با تکیه بر قدرت خود و بدون اذن الهی، کاری را اعم از کوچک و بزرگ انجام دهد، شرک است؛ و لذا در منطق قرآن و [[انبیای الهی]]، تأثیر و سببیت و نقش داشتن مخلوقات در نظام جهان، همه با اذن الهی است. قرآن می‌فرماید: «من (حضرت عیسی) از گِل چیزی به شکل پرنده می‌سازم، سپس در آن می‌دمم و به فرمان خدا پرنده می‌گردد، و به اذن خدا کور مادر زاد و مبتلایان به پیسی و برص را بهبودی می‌بخشم، و مردگان را به اذن خداوند زنده می‌کنم».<ref>آل عمران/ ۴۹.</ref> در آیه دیگر به طور کلی می‌فرماید: «هیچ رسول و پیامبری نمی‌توانست [[معجزه]] ای بیاورد، مگر به فرمان خدا».<ref>رعد/ ۳۸.</ref>


نتیجه این که شرک، عبارت است از شریک قرار دادن برای خداوند متعال، اعم از اعتقاد به شریک در ذات، خالقیت، ربوبیت و عبادت. بنابر این عقیده به تأثیر و نقش استقلالی غیر خداوند، در نظام عالم و تدبیر امور شرک است، ولی سببیت و انجام امری از امور عالم به وسیله مخلوقی از مخلوقات با اذن الهی هیچ گونه منافاتی با توحید ندارد.
نتیجه این که شرک، عبارت است از شریک قرار دادن برای خداوند، اعم از اعتقاد به شریک در ذات، خالقیت، ربوبیت و عبادت. اعتقاد به تأثیر و نقش استقلالی غیر خداوند، در نظام عالم و تدبیر امور، شرک است، اما سببیت و انجام امری از امور عالم به وسیله مخلوقی از مخلوقات با اذن الهی هیچ گونه منافاتی با توحید ندارد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
۱۱٬۹۱۳

ویرایش