۱۱٬۹۱۳
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
دیندار کیست؟ و آیا این سخن صحیح است که «دیندار کسی است که خود را در برابر هیچکس و هیچ سختی و هیچ عقیدهای قربانی نمیکند»؟ | دیندار کیست؟ و آیا این سخن صحیح است که «دیندار کسی است که خود را در برابر هیچکس و هیچ سختی و هیچ عقیدهای قربانی نمیکند»؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ | {{پاسخ}}<nowiki>آیه {{قرآن|إنَّ الدِّینَ عِندَاللّهِ الاِسْلامُ</nowiki><ref>آل عمران/۱۹.</ref><nowiki> همانا دین نزد خداوند اسلام است.}} دین الهی را «اسلام» معرفی میکند. به دلالت روایات</nowiki><ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۷۲، ص۵۲۷–۵۲۸.</ref> فراوان و به شهادت مفسرین قرآن،<ref>المیزان، همان، ج۳، ص۱۳۸–۱۳۹.</ref> منظور از «اسلام» در این آیه «تسلیم» است؛ یعنی حقیقت دین الهی تسلیم در برابر خدا است، یعنی سپردن اختیار خود به خدا! جهت دهی به امیال و خواستههای خود در راستای اراده و خواست خدا! قربانی کردن همه هستی خود در برابر خدا! | ||
{{قرآن|إنَّ الدِّینَ عِندَاللّهِ الاِسْلامُ<ref>آل عمران/۱۹.</ref> همانا دین نزد خداوند اسلام است. | |||
همچنین با استفاده از این تفسیر برای آیه، میتوان معنا و ویژگی «دیندار» را چنین بیان کرد: دیندار کسی است که دارای خصوصیت «تسلیم» و بندگی است. به عبارت دیگر دیندار کسی است که تسلیم محض و عبد کس دیگری (خدا) است! | همچنین با استفاده از این تفسیر برای آیه، میتوان معنا و ویژگی «دیندار» را چنین بیان کرد: دیندار کسی است که دارای خصوصیت «تسلیم» و بندگی است. به عبارت دیگر دیندار کسی است که تسلیم محض و عبد کس دیگری (خدا) است! | ||
خط ۲۶: | خط ۱۹: | ||
بر این اساس هر دینی از دو بخش اساسی تشکیل شدهاست: ۱) عقاید و گزارههای حقیقی؛ که ریشهٔ دین داری به شمار میرود؛ ۲) دستورات عملی و ارزشی؛ که بر پایهٔ آموزههای اعتقادی استوار شدهاند. فلذا متفکران اسلامی، دین را به دو بخش اصول و فروع یا نظام هستها و نظام بایدها منشعب ساختهاند. | بر این اساس هر دینی از دو بخش اساسی تشکیل شدهاست: ۱) عقاید و گزارههای حقیقی؛ که ریشهٔ دین داری به شمار میرود؛ ۲) دستورات عملی و ارزشی؛ که بر پایهٔ آموزههای اعتقادی استوار شدهاند. فلذا متفکران اسلامی، دین را به دو بخش اصول و فروع یا نظام هستها و نظام بایدها منشعب ساختهاند. | ||
با توجه به بیانات فوق باید بگوییم انسانی واقعاً دیندار است که به سه بخش ذیل اعتقاد داشته باشد و به آنها عمل نماید. | با توجه به بیانات فوق باید بگوییم انسانی واقعاً دیندار است که به سه بخش ذیل اعتقاد داشته باشد و به آنها عمل نماید. | ||
# در بخش عقاید و معارف، که حکم پایه و اساس و ریشة دین را دارند، به حدّ باور برسد؛ یعنی به وحدانیت خداوند متعال ایمان بیاورد و نیز به رسولان الهی که برای هدایت انسانها به رستگاری آمدند و هم چنین به روز رستاخیز. | |||
# متخلّق شدن به ارزشهای اصیل اخلاقی و اصلاح و تهذیب نفس که نقش به سزایی در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی انسان دارند. | #در بخش عقاید و معارف، که حکم پایه و اساس و ریشة دین را دارند، به حدّ باور برسد؛ یعنی به وحدانیت خداوند متعال ایمان بیاورد و نیز به رسولان الهی که برای هدایت انسانها به رستگاری آمدند و هم چنین به روز رستاخیز. | ||
# عمل به دستورات و احکام الهی به ویژه انجام واجبات و ترک محرمات که برای وصول به مقام عبودیت و لقای الهی ضروری است. | #متخلّق شدن به ارزشهای اصیل اخلاقی و اصلاح و تهذیب نفس که نقش به سزایی در سعادت فردی، اجتماعی، دنیوی و اخروی انسان دارند. | ||
#عمل به دستورات و احکام الهی به ویژه انجام واجبات و ترک محرمات که برای وصول به مقام عبودیت و لقای الهی ضروری است. | |||
از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که اگر کسی به واقع قدم در عالم دین بگذارد و از روی صدق و حقیقت به خدا ایمان بیاورد و تسلیم اوامر او گردد، یک دیندار واقعی است.J} | از آنچه گفته شد میتوان نتیجه گرفت که اگر کسی به واقع قدم در عالم دین بگذارد و از روی صدق و حقیقت به خدا ایمان بیاورد و تسلیم اوامر او گردد، یک دیندار واقعی است.J} | ||
خط ۳۴: | خط ۲۹: | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== برای مطالعهٔ بیشتر == | ==برای مطالعهٔ بیشتر== | ||
۱ـ پترسون، مایکل و جمعی از نویسندگان، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه سلطانی و نراقی، تهران، انتشارات طرح نو، چاپ سوم، ۱۳۷۹. | ۱ـ پترسون، مایکل و جمعی از نویسندگان، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه سلطانی و نراقی، تهران، انتشارات طرح نو، چاپ سوم، ۱۳۷۹. | ||
خط ۴۰: | خط ۳۵: | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه |