|
|
(۳۱۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| ==دین اقلی و اکثری و ذاتی و عرضی==
| | مدخل: نام روضه بر مراسم روضهخوانی |
| مقاله «ذاتی و عرضی در دین» ابتدا در سال ۱۳۷۷ش در مجله کیان به چاپ رسید.<ref>«دین اقلی و اکثری»، کیان ۱۳۷۷ش، شماره۴۲.</ref> همچنین به عنوان یک بخش از کتاب بسط تجربه نبوی در تاریخ ۱۳۸۵ش به چاپ رسید.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۴۷ - ۶۲.</ref>
| |
|
| |
|
| مقصود از ذاتی، ذات و ماهیت ارسطویی نیست بلکه شارع مقاصدی دارد و این مقاصد همان ذاتیات دین هستند. شارع برای ابراز و تفهیم و تحصیل این مقاصد از زبان خاص مفاهیمی خاص برای مردمی خاص مورد عکس العملها و موارد متعددی دست میاویزد که همه از عرضیات دین هستند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۴۶.</ref>
| |
|
| |
|
| غرض از ذاتی یعنی آن چیزهایی که هستند و نمي توانستند نباشند و غرض از عرضی یعنی آن چیزهایی که اینک هستند ولی میتوانستند نباشند.<ref>سروش، «برشانه غولها ایستادهایم»، ص۱۲۰.</ref>
| | عدة الداعی و نجاح الساعی |
|
| |
|
| اسلام به ذاتیاتش اسلام است نه به عرضیاتش و مسلمانی در گرو التزام و اعتقاد به ذاتیات است.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۲۰.</ref>
| | از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۳.</ref> |
|
| |
|
| ضابطهی امر عرضی این است که میتوانست به گونهی دیگری باشد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۲۱.</ref>
| | ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۵.</ref> او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آنها است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۸.</ref> |
| نه فقط زبان اسلام، که فرهنگ آن نیز عربی است. لذا زبان و فرهنگ آن هم عرضی است. این که قرآن از حوران سیهچشم در بهشت، ساکن در خیمهها (فی الخیام) توصیه به نگریستن به خلقت شتر (الی الابل) استفاده از تقویم قمری که ماه رمضان را برای روزه قرار داده و بسیاری موارد از فرهنگ عربی که در قران مورد استفاده قرار گرفته است همه عرضی هستند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۳۳.</ref>
| |
|
| |
|
| عرضی بودن یک چیز در دین اسلام مستلزم این نیست که فقدانش به هسته مرکزی این دین ضرری نرساند، بلکه وقوع بسیاری از این رویدادها در اسلام و نیز بیان معارف مرتبط با همه آن رخدادها خود بخشی از پیام اصلی را به همراه دارد. در هر یک از این عرضیات، بخشی از احکام و اجزای این دین مبین نازل شده است. شارع مقدس اسلام - تبارک و تعالی - هر یک از این وقایع را در جای خود چیده تا هم مسلمانان عصر نبوی به کمال برسند و هم پیام نبوت به طور کامل عرضه گردد و انسان ها را در طول اعصار متمادی هدایت کند. قرآن از دریچه ذکر داستان های اقوام گذشته، غرض حکیمانه ای تعقیب نموده و درصدد تبلیغ پیام خویش است، نه این که بخواهد با داستان سرایی، خستگی را از تن خواننده بیرون کند.<ref name=":0">[https://hawzah.net/fa/Article/View/87263/%D9%86%D9%82%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%B0%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D8%B1%D8%B6%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%AF%DB%8C%D9%86- طالبی، «نقدی بر مقاله ذاتی و عرضی در دین»]</ref>
| | او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۹.</ref> |
|
| |
|
| پس در هر داستان و واقعه، در هر جنگ و صلح، در هر سؤال و جواب و مانند آن که در مدت رسالت پیامبر(ص) واقع گردیده، حکمتی از حکمت های خداوند قرار داشته و نبودشان در عصر رسالت و ذکر نشدن معارف مربوط به آن وقایع ضربه ای به پیام اصلی پیامبر اسلام می زده است و چون ذات و گوهر دین در عرضیات دین تجلی می کند، فقدان حتی یک عرضی، مانع تجلی و ظهور دین کامل می باشد; زیرا در این صورت، آن بخش از دین، که خود را از گذر این عرضی می نمایاند، عرضه نمی شود<ref name=":0" />
| | و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
|
| |
|
| بنابراین، نه تنها تغییر ذاتیات دین به نفی دین خواهد انجامید، بلکه تغییر عرضیات دین و انکار آن ها پس از ختم رسالت نیز به تغییر و نفی دین و تحریف آن منجر می شود.<ref name=":0" />
| | و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
|
| |
|
| '''دین اقلی و اکثری'''
| | و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref> |
|
| |
|
| دین اقلی و اکثری سخنرانی بود در جمع دانشجویان ایرانی در مونترال کانادا در اسفند ۱۳۷۵ش ایراد شد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۴۷.</ref>
| | عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341 |
| سپس در سال ۱۳۷۷ش در مجله کیان با عنوان «دین اقلی و اکثری» به چاپ رسید.<ref>«دین اقلی و اکثری»، کیان ۱۳۷۷ش، شماره۴۱.</ref> همچنین در کتاب بسط تجربه نبوی در تاریخ ۱۳۸۵ش به چاپ رسید.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۴۷ - ۶۲.</ref>
| |
|
| |
|
| الیوم اکملت لکم دینکم ناظر به اکمال حداقلی است نه حداکثری. به این معنا که حداقل لازم هدایت به مردم داده شده است اما حداکثر ممکن در تکامل تدریجی و بسط تاریخی بعدی اسلام پدید خواهد آمد. (بسط تجربه نبوی، ص۱۷) در این آیه اشاره به کامل شدن آمده است و نه جامع بودن. جامع بودن یعنی در برگیرندهی همه چیز.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۶۰.</ref>
| | الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل |
|
| |
|
| احکام فقهی همه عرضی هستند.<ref>«مستند عبدالکریم سروش: معرفت و مدارا»، سایت بی بی سی فارسی.</ref>
| | الباب الثاني في أسباب الإجابة |
|
| |
|
| بینش و انتظار دینی کثیری از دینداران ما بینش و انتظار اکثری است یعنی از دین همه چیز را میطلبند و میخواهند و این را نشانهی کمال و جامعیت آن میدانند.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۴۸.</ref>
| | الباب الثاني في أسباب الإجابة |
|
| |
|
| فقه از حد احکام بیرون نمیرود یعنی در باید و نباید و حلال و حرام خلاصه میشود و این بسی فرق دارد با برنامهریزی و طراحی برای زندگی، برنامهریزی کاری است علمی و محتاج علوم و فنون مختلف و و به هیچ رو از فقه بر نمیآید.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۵۱.</ref>
| | الباب الرابع في كيفية الدعاء |
|
| |
|
| اقلی یعنی اگر دنیوی است واجد احکامی است که با اقل شرایط معیشتی آدمی وفق میدهد و قابل اجراست و حاجات حقوقی سادهی یک زندگی ساده را که همیشه و همهجا میتوان داشت بر میاورد اما حاجات بزرگتر در یک زندگی پیچیدهتر را منظور نمیدارد و اگر اخروی است، اقل سعادت اخروی و صعود به پایینترین مراتب معنوی را ممکن میسازد.<ref>سروش، بسط تجربه نبوی، ص۵۱.</ref>
| | الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر |
|
| |
|
| در دین حداقلی سخن غزالی است دنیا را چنان سامان میدهیم که آخرت گرایان بتوانند آخرت خود را تامین کنند و مابقی بر عهده عقلای قوم.<ref>[https://www.youtube.com/watch?v=FGfgV_7CC5c پرگار: مناظرههای انقلاب، دو مهمان، چهل سال بعد، بخش دوم، سایت یوتیوب]</ref>
| | الباب السادس في تلاوة القرآن |
|
| |
|
| '''نقد'''
| | خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى |
|
| |
|
| فقه، علم به احکام است، نه علم برنامهریزی، جای انکار نیست، و با کمال یا اکثری بودن فقه منافات ندارد؛ زیرا مقصود از کمال یا اکثری بودن فقه این است که میتواند در هر وضعی احکام مربوط به موضوعات فردی و اجتماعی را بیان کند و در این خصوص، جوامع ساده و پیشرفته تفاوتی ندارند. برنامهریزی برای اجرای احکام دینی، به دانش، تجربه، اندیشه و درایت نیاز دارد، و وجود چنین ویژگیهایی در فقیه نه شرط لازم برای صلاحیت اجتهادی او است. و نه با صلاحیت فقهی و اجتهادی او ناسازگاری دارد. چه بسا فقیهی هر دو صلاحیت را یکجا دارا باشد و در هر حال، در برنامهریزی باید از دانش، تجربه و اندیشة دیگران نیز بهره گرفت؛ خواه فقیه باشند یا نباشند و حتی در این خصوص، دینداری هم شرط لازم شناخته نمیشود؛ بدینجهت است که پیامبر6 مسلمانان را به اندوختن دانش، و لو در چین، سفارش کرده است. <ref>[http://ensani.ir/fa/article/6745/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D8%AD%D8%AF%D8%A7%D9%82%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D9%84%D9%85%D8%B1%D9%88-%D9%81%D9%82%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C ربانی گلپایگانی، «نقد نظریه حداقلی در قلمرو فقه اسلامی».]</ref>
| | == دریدن لباس در عزاداری == |
| | | من در اینجا بهعنوان نمونه چند روایتی از کتابهای شیعه نقل میکنم: |
| | | #ابیعبدالله میفرماید: دادوفریاد و نوحهخوانی برای میت جایز نیست و لازم ندارد اما مردم نمیدانند. |
| «صید غرض در عرض نقد ذاتی و عرضی در دین منصوری لاریجانی
| | #ابیعبدالله میفرماید: دادوفریاد و گریه و نوحه بر مرده لازم نیست و نباید صاحبعزا لباس پاره کند (سینهچاک کند). |
| | | #امام صادق هنگام مرگش وصیت کرد: به خاطر مرگ من صورت خود را نزده و لباسهایتان را پاره نکنید. |
| <references />
| | منبع شبهه: سایت اسلام هاوس: http://www.islamhouse.com |