پرش به محتوا

آیه قتل یک نفر مساوی است با کشتن همه انسان‌ها: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
چرا در قرآن قتل یک نفر مساوی قتل همه انسان‌ها قرار داده شده‌است؟
چرا در قرآن قتل یک نفر مساوی قتل همه انسان‌ها قرار داده شده‌است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}مفسران تعبیر این آیه که «قتل یک نفر مساوی است با کشتن همه انسان‌ها» را اینطور تفسیر کرده‌اند که وقتی کسی فردی را به ناحق می‌کشد، این آمادگی را دارد که به کشتن دیگر انسان‌ها اقدام کند. چون دست او به خون بی گناهی آلوده شده است و می‌تواند انسان‌های بی گناه دیگری را هم بکشد. دلیل دیگر مفسران این است قتل یک انسان، خدشه‌دار شدن حیات اجتماعی بشر است. در واقع با یک قتل، امنیت جانی دیگر انسان‌ها هم لطمه می‌بیند و اهمیت و ارزش جان انسان‌ها، که باید از آن مراقبت شود، متأثر از ریختنِ به ناحق خون یک نفر، آسیب جدی می‌بیند و امکان دارد به قتل‌های دیگر توسط دیگران منجر شود. به تعبیری کشتن یک نفر، سبب گسترش خشونت می‌شود.


==متن آیه==
==متن آیه==
خط ۱۵: خط ۱۵:


==تفسیر آیه==
==تفسیر آیه==
دربارهٔ این سؤال که چگونه قتل یک انسان مساوی است با قتل همه انسان‌ها و نجات یک شخص مساوی است با نجات همه انسان‌ها؟ مفسّران قرآن پاسخ‌های مختلفی داده‌اند: از جمله در «مجمع البیان»<ref>الطبرسی، الفضل بن الحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ ق، ج۳–۴، ص۱۸۷–۱۸۶.</ref> پنج پاسخ، در «تبیان»<ref>ابی جعفر محمّد بن الحسن الطوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، نجف، مکتبه الأمین، ۱۳۸۳–۱۳۷۶ ق، ج۵، ص۵۰۰..</ref> شش پاسخ، در «کنزالعرفان»<ref>جمال الدین، فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، انتشارات مرتضوی، ۱۳۴۳، ج۱–۲، ص۳۵۳، (کتاب الجنایات).</ref> چهار پاسخ، در تفسیر «المیزان»<ref>طباطبائی، سیّد محمّد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ترجمه سیّد محمّد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بی‌تا، ج۵، ص۵۱۸ به بعد.</ref> یک پاسخ، و در تفسیر «نمونه»<ref>مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۵۵، ذیل سوره مائده آیه ۳۲.</ref> دو پاسخ به آن داده شده‌است. ما در این‌جا به دلیل اختصار به پاسخی که در تفسیر نمونه آمده‌است، اشاره می‌کنیم.
قرآن کریم در این آیه یک حقیقت «اجتماعی ـ تربیتی» را بازگو می‌کند، زیرا:
 
آنچه در پاسخ سؤال فوق می‌توان گفت، این است که قرآن کریم در آیه شریفه یک حقیقت «اجتماعی ـ تربیتی» را بازگو می‌کند، زیرا:


'''اولاً''': کسی که دست به خون انسان بی‌گناهی می‌آلاید، در حقیقت چنین آمادگی را دارد که انسان‌های بی‌گناه دیگری را که با مقتول از نظر انسانی و بی‌گناهی برابرند، مورد حمله قرار داده و به قتل برساند. او در حقیقت یک قاتل است و طعمه او انسان‌های بی‌گناه و می‌دانیم که تفاوتی بین انسان‌های بی‌گناه از این نظر نیست و نیز کسی که به‌خاطر نوع‌دوستی و عاطفه انسانی، دیگری را از مرگ نجات دهد، این آمادگی را دارد که این طرح انسانی را در مورد هر بشر دیگری انجام دهد، چون او علاقمند به نجات انسان‌های بی‌گناه است.
'''اولاً''': کسی که دست به خون انسان بی‌گناهی می‌آلاید، در حقیقت چنین آمادگی را دارد که انسان‌های بی‌گناه دیگری را که با مقتول از نظر انسانی و بی‌گناهی برابرند، مورد حمله قرار داده و به قتل برساند. او در حقیقت یک قاتل است و طعمه او انسان‌های بی‌گناه و می‌دانیم که تفاوتی بین انسان‌های بی‌گناه از این نظر نیست و نیز کسی که به‌خاطر نوع‌دوستی و عاطفه انسانی، دیگری را از مرگ نجات دهد، این آمادگی را دارد که این طرح انسانی را در مورد هر بشر دیگری انجام دهد، چون او علاقمند به نجات انسان‌های بی‌گناه است.
۱۵٬۱۲۵

ویرایش