پرش به محتوا

مستندات اصل ۲۱ قانون اساسی در منابع اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}اصل بیست و یکم [[قانون اساسی]] که به حقوق زنان و تضمین رعایت آن تصریح کرده متکی بر قواعد اسلامی است. از منظر اسلام، زن باید از حقوق عادلانه نسبت به مرد برخوردار باشد. در حمایت از زنان جدای از آنکه عقل و اخلاق چنین حکم می‌کند، نصوص فراوان دینی به حقوق زنان تأکید دارد. قرآن، زن و مرد را از جنس واحد می‌داند.
{{پاسخ}}اصل بیست و یکم [[قانون اساسی]] که به حقوق زنان و تضمین رعایت آن تصریح کرده متکی بر قواعد اسلامی است. از منظر اسلام، زن باید از حقوق عادلانه نسبت به مرد برخوردار باشد. در حمایت از زنان جدای از آنکه عقل و اخلاق چنین حکم می‌کند، نصوص فراوان دینی به حقوق زنان تأکید دارد. قرآن، زن و مرد را از جنس واحد می‌داند.


این اصل، برخاسته از احکام دینی است. به طور مثال در قانون حمایت از مادران به آیه ۲۳۳ سوره بقره اشاره دارد.
این اصل، برخاسته از احکام دینی است. به طور مثال در قانون حمایت از مادران به آیه ۲۳۳ [[سوره بقره]] اشاره دارد.


==اصل بیست و یکم قانون اساسی==
==اصل بیست و یکم قانون اساسی==
خط ۱۹: خط ۱۹:


==اهمیت حقوق زن در اسلام==
==اهمیت حقوق زن در اسلام==
مسئله شخصیت زن در دین اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است. قرآن کریم سیمای زن را با احترام ترسیم نموده و زن و مرد را منشأ واحد دانسته و بدین وسیله، برای او در کیان شخصیت بشری قائل به مساوات شده است.
مسئله شخصیت زن در دین اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است. [[قرآن کریم]] سیمای زن را با احترام ترسیم نموده و زن و مرد را منشأ واحد دانسته و بدین وسیله، برای او در کیان شخصیت بشری قائل به مساوات شده است.


{{قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَ‌بَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِ‌جَالًا كَثِيرً‌ا وَنِسَاءً ۚ|ترجمه=اى مردم، از پروردگارتان كه شما را از «نفس واحدى» آفريد و جفتش را [نيز ] از او آفريد، و از آن دو، مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد، پروا نمایید.|سوره=نساء|آیه=۱}}
{{قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَ‌بَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِ‌جَالًا كَثِيرً‌ا وَنِسَاءً ۚ|ترجمه=اى مردم، از پروردگارتان كه شما را از «نفس واحدى» آفريد و جفتش را [نيز ] از او آفريد، و از آن دو، مردان و زنان بسيارى پراكنده كرد، پروا نمایید.|سوره=نساء|آیه=۱}}
خط ۲۵: خط ۲۵:
«بدین ترتیب می‌توان چنین استنباط نمود که قرآن جایگاه زن را در نظام حقوقی انسان‌ها، در مرتبه ارزشمندی قرار داده است و آیات و روایات متعدد در زمینه‌های مادی و معنوی از قبیل استقلال مالی و اقتصادی، علم و دانش، مشورت و موارد متعدّد دیگر، دلیل اعتنای جدی اسلام به شخصیت زن است».<ref>هاشمی، دکتر سید محمد، حقوق بشر و آزادیهای اساسی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، ص۵۲۷.</ref>
«بدین ترتیب می‌توان چنین استنباط نمود که قرآن جایگاه زن را در نظام حقوقی انسان‌ها، در مرتبه ارزشمندی قرار داده است و آیات و روایات متعدد در زمینه‌های مادی و معنوی از قبیل استقلال مالی و اقتصادی، علم و دانش، مشورت و موارد متعدّد دیگر، دلیل اعتنای جدی اسلام به شخصیت زن است».<ref>هاشمی، دکتر سید محمد، حقوق بشر و آزادیهای اساسی، تهران، نشر میزان، ۱۳۸۴، ص۵۲۷.</ref>


از منظر قرآن و دین اسلام زن و مرد هر دو انسان هستند و اقتضای این تساوی این است که از حقوق مساوی برخوردار باشند و تبعیض ناروا بین آنها نباشد و تفاوت حقوقی در بعضی موارد و وجود احکام خاص قرآنی به اقتضای تفاوت خصایص زن و مرد است. با مدّنظر قرار دادن این مطالب است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه‌های مادی و معنوی»<ref>بند ۹، اصل سوم قانون اساسی.</ref> و تصریح آن به «تأمین حقوق همه‌جانبه افراد از زن و مرد»<ref>بند ۱۴، اصل سوم قانون اساسی.</ref> و حمایت قانونی از افراد اعم از زن و مرد با رعایت حدود و موازین اسلامی»<ref>اصل بیستم قانون اساسی.</ref> پرداخته است.
از منظر قرآن و دین [[اسلام]] زن و مرد هر دو انسان هستند و اقتضای این تساوی این است که از حقوق مساوی برخوردار باشند و تبعیض ناروا بین آنها نباشد و تفاوت حقوقی در بعضی موارد و وجود احکام خاص قرآنی به اقتضای تفاوت خصایص زن و مرد است. با مدّنظر قرار دادن این مطالب است که قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به «رفع تبعیضات ناروا و ایجاد امکانات عادلانه برای همه در تمام زمینه‌های مادی و معنوی»<ref>بند ۹، اصل سوم قانون اساسی.</ref> و تصریح آن به «تأمین حقوق همه‌جانبه افراد از زن و مرد»<ref>بند ۱۴، اصل سوم قانون اساسی.</ref> و حمایت قانونی از افراد اعم از زن و مرد با رعایت حدود و موازین اسلامی»<ref>اصل بیستم قانون اساسی.</ref> پرداخته است.


==مستندات دینی قوانین مربوط به زن==
==مستندات دینی قوانین مربوط به زن==
خط ۳۶: خط ۳۶:
*در مورد ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی سرپرست، قانونگذار به عنوان ذکر خاص بعد از عام آورده است و برخورداری از تأمین اجتماعی و بیمه همگانی را در اصل بیست و نهم ذکر کرده است و اصل بیست و نهم مقدم بر اصل بیست و یکم به تصویب رسیده است.
*در مورد ایجاد بیمه خاص بیوگان و زنان سالخورده و بی سرپرست، قانونگذار به عنوان ذکر خاص بعد از عام آورده است و برخورداری از تأمین اجتماعی و بیمه همگانی را در اصل بیست و نهم ذکر کرده است و اصل بیست و نهم مقدم بر اصل بیست و یکم به تصویب رسیده است.


*عمده دلیل برقراری بیمه هم چنان‌که در ذیل اصل بیست و نهم هم تلویحاً اشاره شده است این است که در اسلام همه باید از بیت المال به صورت مساوی و عادلانه استفاده کنند؛ و شاید بیمه همگانی در راستای اجرای این اصل اسلامی است که دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق (صدر اصل بیست و نهم) را برای یک یک افراد کشور تأمین کند (اصل بیست و نهم). در این ارتباط قانون زنان و کودکان بی‌سرپرست در تاریخ ۲۴/۸/۱۳۷۱ به تصویب رسیده است.
*عمده دلیل برقراری [[بیمه]] هم چنان‌که در ذیل اصل بیست و نهم هم تلویحاً اشاره شده است این است که در اسلام همه باید از بیت المال به صورت مساوی و عادلانه استفاده کنند؛ و شاید بیمه همگانی در راستای اجرای این اصل اسلامی است که دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق (صدر اصل بیست و نهم) را برای یک یک افراد کشور تأمین کند (اصل بیست و نهم). در این ارتباط قانون زنان و کودکان بی‌سرپرست در تاریخ ۲۴/۸/۱۳۷۱ به تصویب رسیده است.


*در مورد قیمومیت که عبارت است از اداره امور صغاری که ولی قهری ندارند، باید گفت ولی قهری کودک پدر و اگر نبود پدر بزرگ پدری اوست و تا اینها هستند به مادر یا دیگران نمی‌رسد. حال اگر هیچ‌کدام از پدر یا پدربزرگ پدری نبود اینجا اختیار از نظر فقه و شرع با حاکم شرع است که با رعایت مصلحت و غبطه کودک قیومیت او را به چه کسی بدهد و از آنجا که حکومت ما، حکومت اسلامی و قضات به سلسله مراتب منصوب رئیس قوه قضائیه که مجتهد واجد الشرائط است می‌باشند در واقع قانونگذار اینجا یک تعیین تکلیفی کرده است که با رعایت غبطه کودک قیمومیت آنها را به مادران شایسته بسپارد و این خلاف شرع نیست. «در واقع خبرگان قانون اساسی، با درک موقعیت زمان و ارتباط عمیقی که خصوصاً به خاطر شیر دادن بین مادر و فرزند ایجاد می‌شود و به‌طور کلی نقش آفرینی حیاتی و مثبتی که نسبت به کودکان خود دارند این حق را با احتیاط برای زنان قائل شده است».<ref>هاشمی، همان، ص۵۵۹.</ref>
*در مورد قیمومیت که عبارت است از اداره امور صغاری که ولی قهری ندارند، باید گفت ولی قهری کودک پدر و اگر نبود پدر بزرگ پدری اوست و تا اینها هستند به مادر یا دیگران نمی‌رسد. حال اگر هیچ‌کدام از پدر یا پدربزرگ پدری نبود اینجا اختیار از نظر فقه و شرع با حاکم شرع است که با رعایت مصلحت و غبطه کودک قیومیت او را به چه کسی بدهد و از آنجا که حکومت ما، حکومت اسلامی و قضات به سلسله مراتب منصوب رئیس قوه قضائیه که مجتهد واجد الشرائط است می‌باشند در واقع قانونگذار اینجا یک تعیین تکلیفی کرده است که با رعایت غبطه کودک قیمومیت آنها را به مادران شایسته بسپارد و این خلاف شرع نیست. «در واقع خبرگان قانون اساسی، با درک موقعیت زمان و ارتباط عمیقی که خصوصاً به خاطر شیر دادن بین مادر و فرزند ایجاد می‌شود و به‌طور کلی نقش آفرینی حیاتی و مثبتی که نسبت به کودکان خود دارند این حق را با احتیاط برای زنان قائل شده است».<ref>هاشمی، همان، ص۵۵۹.</ref>
۱۵٬۲۵۷

ویرایش