automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
راهکار عملی برای تبدیل علم | راهکار عملی برای تبدیل علم به ایمان چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== | ==توضیح سؤال== | ||
===علم غیر از ایمان=== | ===علم غیر از ایمان=== | ||
میان علم (دانستن) و ایمان تفاوت وجود دارد. دانستنِ اینکه خدا وجود دارد به معنی ایمان به او نیست؛ بنابراین هر جا علم وجود داشته باشد به این معنی نیست که | میان علم (دانستن) و ایمان تفاوت وجود دارد. دانستنِ اینکه خدا وجود دارد به معنی ایمان به او نیست؛ بنابراین هر جا علم وجود داشته باشد به این معنی نیست که ایمان هم وجود دارد؛ اگر چه علم مقدمهای برای دستیابی به ایمان است. | ||
===علم حصولی و علم حضوری=== | ===علم حصولی و علم حضوری=== | ||
علم و شناخت دو گونه است: | علم و شناخت دو گونه است: | ||
*علم حصولی: دانشی است که با مطالعه و تفکر بدست میآید. برای نمونه | *علم حصولی: دانشی است که با مطالعه و تفکر بدست میآید. برای نمونه علم به اینکه مسواک نزدن باعث فاسد شدن و درد دندان میشود. | ||
*علم حضوری: ادراکی است که انسان به طور مستقیم و بدون واسطه به دست آورد. | *علم حضوری: ادراکی است که انسان به طور مستقیم و بدون واسطه به دست آورد. برای نمونه وقتی انسان دچار درد دندان میشود، علم حضوری به درد دندان پیدا میکند. | ||
عمل حضوری تأثیر بیشتری در ایمان آوردن میگذارد. البته در مورد خدا نمیتوان علم حضوری به معنی درک کامل از او پیدا کرد؛ اما انسان، با تفکر، [[مراقبه]] و تهذیب نفس میتواند به درجاتی از درک وابستگی و نیاز خود به خدا برسد. مانند مسافر کشتی که در وسط دریا گرفتار طوفان شود و از همه چیز ناامید شود، ناخودآگاه و بدون واسطه وجود خداوند را احساس میکند. | |||
===ایمان مرتبه بعد از اعتقادِ علمی=== | |||
مرتبه بعد از علم، ایمان به معنای «تسلیم همراه با اطمینان خاطر» بوده و ایمان به معنای «اعتقادِ علمی» نیست؛ زیرا بر پایه آیه {{قرآن|وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا | |||
| 5 = | |||
| ترجمه = و با آنكه دلهايشان بدان يقين داشت از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردند. | |||
}}<ref>نمل:۱۴.</ref> کسانی که اعتقاد دارند، ولی تسلیم عقیده خود نیستند کافرند. بر اساس آیهای دیگر، برخی میدانستند حضرت محمد(ص) پیامبر خدا است و او را مانند فرزندان خود میشناختند، ولی حق را پنهان میکردند؛<ref>بقره،۱۴۶.</ref> بنابراین، ایمان به معنای اعتقادِ تنها نیست؛ بلکه به معنای تسلیم در ظاهر و باطن است و مؤمن آنست که به حق تسلیم شود.<ref>همچنین نگاه کنید به حجرات:۴۹</ref><ref>جوادی آملی، عبدالله، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، نشر اسراء، قم، ۱۳۸۶ش، ص۲۰-۲۱.</ref> | |||
== | == راههای عملی تبدیل علم به ایمان == | ||
===تقویت اراده | ===تقویت اراده=== | ||
در تبدیل علم به ایمان، اراده و خواست انسان، نقش دارد. مراد از اراده و خواست این است که انسان به ایمان آوردن یا افزایش ایمان خود علاقه داشته باشد؛ زیرا انسان وقتی به کاری علاقه داشته باشد آن کار را هرچند سخت باشد انجام میدهد. | |||
این علاقه ممکن است دلیلهای گوناگونی داشته باشد. ممکن است به خاطر محبت انسان به خدا و حس تشکر به او باشد، یا به دلیل دوست داشتن بهشت یا ترس از عذاب جهنم باشد و یا مانند مخلصین فقط به این خاطر باشد که خدا را شایسه عبادت دیده است. همه اینها میتواند انگیزه برای تسلیم شدن و پذیرش ایمان باشد. پس باید اراده را قوی کرد و انگیزه و محبت به خدا را افزایش داد تا علم به ایمان تبدیل شود. | |||
===دقت و تفکّر=== | ===دقت و تفکّر=== | ||
قرآن | قرآن ما را به نگرشی جستجوگرانه و متفکرانه دعوت میکند. تفکر در نشانههای خدا در طبیعت، انسان را به شناخت حضوری و آگاهانه خدا نزدیک میکند و به تدریج انسان خود را در محضر خدا یافته و آگاهی او به ایمان تبدیل میشود. برخی از آیات قرآن با این محتوا چنیناند: | ||
*بگو نظر کنید که چه چیزهایی در آسمان و زمین است.<ref>یونس:۱۰۱.</ref> | *بگو نظر کنید که چه چیزهایی در آسمان و زمین است.<ref>یونس:۱۰۱.</ref> | ||
*بگو در زمین سیر کنید و نظر کنید که چگونه آفرینش را آغاز کرد.<ref>اعراف:۳۶.</ref> | *بگو در زمین سیر کنید و نظر کنید که چگونه آفرینش را آغاز کرد.<ref>اعراف:۳۶.</ref> | ||
*آیا به شتر نظر نمیکنید که چگونه آفریده | *آیا به شتر نظر نمیکنید که چگونه آفریده شده، و به آسمان که چگونه برافراشته، و به کوهها که چگونه برپا، و به زمین که چگونه گسترده شده است؟!<ref>الغاشیه:۱۷.</ref> | ||
===توکل به | ===توکل به خدا=== | ||
در تمام | توکل و اعتماد به خدا در تمام امور، آگاهی را به ایمان تبدیل میکند؛ مانند کسانی که وقتی به آنها گفته شد «مردم برای (حمله به) شما گرد آمدهآند؛ از آنها بترسید»، بر ایمانشان افزوده شد و گفتند: «خدا برای ما کافی است، او بهترین حامی ماست.<ref>آل عمران:۱۷۳.</ref> | ||
===خواندن قرآن | ===خواندن قرآن=== | ||
تلاوت قرآن و توجه و تفکر در آن و ترس و خشوع در برابر خداوند متعال انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً و علی ربهم یتوکلون"<ref>انفال:۲.</ref> «مؤمنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود دلهایشان ترسان میگردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر می-گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند». | بر اساس آیه خواندن قرآن (همراه با تفکر) در تقویت ایمان تأثیرگذار است. تلاوت قرآن و توجه و تفکر در آن و ترس و خشوع در برابر خداوند متعال انما المؤمنون الذین اذا ذکر الله وجلت قلوبهم و اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً و علی ربهم یتوکلون"<ref>انفال:۲.</ref> «مؤمنان تنها کسانی هستند که هر گاه نام خدا برده شود دلهایشان ترسان میگردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر می-گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند». | ||
===لطف خدا=== | ===لطف خدا=== | ||
خط ۶۰: | خط ۶۴: | ||
قرآن کریم در توصیف مؤمنین میفرماید: قد افلح المؤمنون… الذین هم عن اللّغو معرضون؛<ref>مؤمنون:۳.</ref> این آیه کریمه یکی از نشانههای مؤمن را اعراض و روگردانی از لغو و بیهودگی معرفی مینماید. شخصی از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسید: شکار و چوگان بازی و بازی با شطرنج چگونه است؟ امام علیه السلام فرمود: مؤمن فرصت پرداختن به اینگونه کارها را ندارد.<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، واژه اللّه، به نقل از ج۲؛ محمدی ریشهری، محمد، بهترین راه شناخت خدا، ص۸۰.</ref> | قرآن کریم در توصیف مؤمنین میفرماید: قد افلح المؤمنون… الذین هم عن اللّغو معرضون؛<ref>مؤمنون:۳.</ref> این آیه کریمه یکی از نشانههای مؤمن را اعراض و روگردانی از لغو و بیهودگی معرفی مینماید. شخصی از امام صادق ـ علیه السلام ـ پرسید: شکار و چوگان بازی و بازی با شطرنج چگونه است؟ امام علیه السلام فرمود: مؤمن فرصت پرداختن به اینگونه کارها را ندارد.<ref>محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، واژه اللّه، به نقل از ج۲؛ محمدی ریشهری، محمد، بهترین راه شناخت خدا، ص۸۰.</ref> | ||
== | ==برداشتن موانع ایمان== | ||
موانع شناخت و ایمان به خدا از نظر قرآن عبارت است از زنگارهایی که در اثر هوسرانی و گناه بر آیینه عقل و قلب انسان مینشیند. اعمالی که علت و مانع رشد معنوی انسان میشوند عبارت است از: ظلم به خود یا مردم، و کفر به معنای پنهان نمودن حقایق به انگیزه سود پرستی یا لجاجت و تعصّب، اسراف به معنای تجاوز از حد و مرز در هر کاری، و فسق به معنای خروج از راه حق. در سنّت آفرینش که بر اساس قانون علیّت استوار است، هر یک از این امور مانع شناخت عقلی و قلبی هستند و موجب عدم تشخیص راه از چاه بوده و در نتیجه گمراهی انسان را سبب میشوند. | موانع شناخت و ایمان به خدا از نظر قرآن عبارت است از زنگارهایی که در اثر هوسرانی و گناه بر آیینه عقل و قلب انسان مینشیند. اعمالی که علت و مانع رشد معنوی انسان میشوند عبارت است از: ظلم به خود یا مردم، و کفر به معنای پنهان نمودن حقایق به انگیزه سود پرستی یا لجاجت و تعصّب، اسراف به معنای تجاوز از حد و مرز در هر کاری، و فسق به معنای خروج از راه حق. در سنّت آفرینش که بر اساس قانون علیّت استوار است، هر یک از این امور مانع شناخت عقلی و قلبی هستند و موجب عدم تشخیص راه از چاه بوده و در نتیجه گمراهی انسان را سبب میشوند. | ||