automoderated
۱٬۲۷۴
ویرایش
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (ویرایش کلی و بارگزاری نهایی) |
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
'''عدلیه''' یا '''اصحاب عدل'''، اصطلاحی است که در علم کلام برای بیان عقاید شیعه و معتزله استفاده میشود. علت نامگذاری این دو فرقه کلامی هم، اعتقاد آنها به بحث عدالت در اصول مذهبشان است. در مقابل عدلیه، اشاعره هستند، که حسن و قبح عقلی را قبول ندارند و هر چه را خداوند به آن نهی کرده است قبیح و هر چه به آن امر کرده است را حسن میدانند، بنابر این | '''عدلیه''' یا '''اصحاب عدل'''، اصطلاحی است که در علم کلام برای بیان عقاید [[شیعه]] و [[معتزله]] استفاده میشود. علت نامگذاری این دو فرقه کلامی هم، اعتقاد آنها به بحث عدالت در اصول مذهبشان است. در مقابل عدلیه، [[اشاعره]] هستند، که [[حسن و قبح عقلی]] را قبول ندارند و هر چه را خداوند به آن نهی کرده است قبیح و هر چه به آن امر کرده است را حسن میدانند، بنابر این ظلم را زمانی قبیح میدانند که خداوند از آن نهی کرده باشد. | ||
== علت نامگذاری == | == علت نامگذاری == | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== اختلاف عدلیه و عشاعره == | == اختلاف عدلیه و عشاعره == | ||
امامیه و معتزله قائل به [[حسن و قبح عقلی]] در افعال میباشند، یعنی افعال و اعمال اختیاری ذاتاً خوب یا بد هستند و عقل انسان با قطع نظر از حکم شرع قادر به درک خوبی و بدی این افعال میباشد؛ ولی در عین حال ممکن است به علت عدم احاطه آن بر همه موضوعات نتواند حسن و قبح همه افعال را درک کند. بنابر این عدلیه صدور کارهای قبیح را از خداوند جایز نمیدانند و معتقدند همه کارهای خداوند حسن و از روی عدالت است؛ لذا میگویند دستور به تکلیفی که انسان امکان اجرایش را ندارد از خداوند صادر نمیشود، یا کسی که گناهی نکرده است، خدا او را عقاب نمیکند. | امامیه و معتزله قائل به[[حسن و قبح عقلی]] در افعال میباشند، یعنی افعال و اعمال اختیاری ذاتاً خوب یا بد هستند و عقل انسان با قطع نظر از حکم شرع قادر به درک خوبی و بدی این افعال میباشد؛ ولی در عین حال ممکن است به علت عدم احاطه آن بر همه موضوعات نتواند حسن و قبح همه افعال را درک کند. بنابر این عدلیه صدور کارهای قبیح را از خداوند جایز نمیدانند و معتقدند همه کارهای خداوند حسن و از روی عدالت است؛ لذا میگویند دستور به تکلیفی که انسان امکان اجرایش را ندارد از خداوند صادر نمیشود، یا کسی که گناهی نکرده است، خدا او را عقاب نمیکند. | ||
اما در مقابل اشاعره نه تنها عقل را عاجز از درک حسن و قبح میدانند، بلکه اصلاً حسن و قبح اعمال را در واقع منکر هستند و معتقدند که هرچه را خداوند مورد نهی قرار دهد قبیح است و هرچه مورد امر او قرار گیرد حسن و خوب بوده و عین عدل میباشد. به عبارت دیگر با نهی و امر خداوند صفت حسن و قبح از برای فعل پدید میآید و قبل از آن دارای هیچکدام از این دو صفت نمیباشد. | اما در مقابل [[اشاعره]] نه تنها عقل را عاجز از درک حسن و قبح میدانند، بلکه اصلاً حسن و قبح اعمال را در واقع منکر هستند و معتقدند که هرچه را خداوند مورد نهی قرار دهد قبیح است و هرچه مورد امر او قرار گیرد حسن و خوب بوده و عین عدل میباشد. به عبارت دیگر با نهی و امر خداوند صفت حسن و قبح از برای فعل پدید میآید و قبل از آن دارای هیچکدام از این دو صفت نمیباشد. | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |