۱۱٬۹۱۳
ویرایش
(←معرفی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
نظریه کسب در اهل سنت (اشاعره) را توضیح داده و نقدهای وارد بر آن را بیان کنید. | نظریه کسب در اهل سنت (اشاعره) را توضیح داده و نقدهای وارد بر آن را بیان کنید. | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}'''نظریه کَسْب''' را ابوالحسن اشعری بنیانگذار اشاعره از فرقههای کلامی اهل سنت مطرح کرد. براساس این نظریه خداوند پدید آورنده و خالق افعال، و انسان کسبکننده آن است. علت طرح این نظریه آن است که اشعریها معتقدند افعال انسان فقط به قدرت خداوند تحقق مییابد. اما با جبر نیز مخالف بوده و آنرا مردود میدانند. | ||
متکلمان اشاعره، تبیینهای مختلفی از این نظریه ارائه کردهاند. براساس یکی از این نظریات کسب عبارت است از تأثیر قدرت حادث انسان در انجام فعل. براساس این تفسیر، زمانی که انسان در صدد انجام فعل بر میآید خداوند قدرتی را در او ایجاد میکند و این قدرت حادث، در وقوع فعل مؤثر است. | |||
علاوه بر متکلمان عدلیه (شیعه و معتزله) که نظریه کسب را قبول نداشته و آنرا همان جبر میدانند، حتی برخی علمای اشاعره نیز این نظریه را قبول نداشته و آن را در نتیجه با جبر یکسان میدانند. | |||
== معرفی == | == معرفی == | ||
نظریه کَسْب را ابوالحسن اشعری | نظریه کَسْب را ابوالحسن اشعری بنیانگذار اشاعره از فرقههای کلامی اهل سنت مطرح کرد. متکلمان این فرقه کلامی تبیینهای مختلفی از این نظریه ارائه کردهاند. براساس این نظریه خداوند پدید آورنده و خالق افعال، و انسان کسبکننده آن است. علت طرح این نظریه آن است که اینها از طرفی معتقدند که افعال انسان فقط به قدرت خداوند تحقق مییابد و قدرت و اختیار انسان در تحقق افعال او هیچ گونه تأثیر ندارد. از طرف دیگر لازمه چنین اعتقادی جبر است در حالی که اینها نظریه جبر محض را مردود میدانند و اصل اراده و اختیار در انسان را قبول دارند. در نتیجه برای رهایی از این تنگنا نظریه کسب را مطرح نمودهاند.<ref>ربانی گلپایگانی، علی، کلام تطبیقی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۳۶.</ref> | ||
متکلمان اشعری مذهب معتقدند برای اثبات توحید در خالقیت خداوند و رهایی از جبر محض باید به نظریه کسب معتقد شد. اینان معتقدند هر فعلی که از انسان صادر میشود مشتمل بر دو جهت است: خلق و کسب، خلق از طرف خداوند و کسب از طرف انسان است و ملاک طاعت و عصیان، همان کسب است نه خلق. | متکلمان اشعری مذهب معتقدند برای اثبات توحید در خالقیت خداوند و رهایی از جبر محض باید به نظریه کسب معتقد شد. اینان معتقدند هر فعلی که از انسان صادر میشود مشتمل بر دو جهت است: خلق و کسب، خلق از طرف خداوند و کسب از طرف انسان است و ملاک طاعت و عصیان، همان کسب است نه خلق. |