automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جا:ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} معني ايام الله در آيه ۵ سوره ابراهيم چيست؟ {{پا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== آشکار شدن سلطه وحدانیت الهی == | == آشکار شدن سلطه وحدانیت الهی == | ||
علامه طباطبایی مینویسد: شکی نیست که مراد از «ایام الله» ایام مخصوص با مصادیق فراوان میباشد و نسبت دادن ایام مخصوصی به خدا با این که تمام روزها روز خداست حتما بخاطر حوادثی است که در آن ایام مخصوص به و جود آمده و فرمان خدا در آن روزها چنان اشکار شده است که برای فرمان خدا، جز خدا هیچگونه ظهوری نیست پس به طور مسلم مقصود از«ایام الله»، آن زمانها و لحظههایی است که امر و آیات سلطه وحدانیت الهی در آن اشکار شده و یا میشود؛ مثل: | |||
* روز مرگ که اسباب دنیوی از کار میافتد. | |||
* روز قیامت. | |||
* روز عذاب دنیوی و ایامی که خدا در آنها قوم نوح و عاد و ثمود را به هلاکت رسانده است. | |||
در این گونه روزها، قهر و غلبه الهی آشکار شده و عزت خدایی خود نمایی میکند و معلوم میگردد که تمامی عزت ها متعلق به خدا است. علامه در ادامه می فرماید: ممکن است ایام ظهور رحمت و نعمت خدا جزء این ایام باشد البته ایامی که نعمت های خدا در آن چنان آشکار است که در دیگر ایام ظهور نعمت به آن مرتبه نمیرسد مثل: | در این گونه روزها، قهر و غلبه الهی آشکار شده و عزت خدایی خود نمایی میکند و معلوم میگردد که تمامی عزت ها متعلق به خدا است. علامه در ادامه می فرماید: ممکن است ایام ظهور رحمت و نعمت خدا جزء این ایام باشد البته ایامی که نعمت های خدا در آن چنان آشکار است که در دیگر ایام ظهور نعمت به آن مرتبه نمیرسد مثل: | ||
* روز خروج نوح و اصحابش از کشتی با سلام و سلامتی و برکتهای الهی. | |||
* روز نجات دادن ابراهیم از آتش و... | |||
علامه اختصاص دادن ایام الله فقط به ایام عذاب و یا فقط به ایام ظهور نعمت، را بدون وجه دانسته و میگوید: سیاق کلام در این آیه سیاق بیانی است که عزت خدا اقتضا دارد و مقتضای عزت خدا هم نعمت دادن و هم عذاب کردن است و روایاتی که روز ظهور قائم، روز مرگ و روز قیامت را «ایام الله» دانسته و یا روایتی که «ایام الله» را به نعمتها تفسیر کرده، مصادیق «ایام الله» را بیان کرده است و «ایام الله» منحصر در اینها نیست و اختلاف روایات در تعداد مصادیق «ایام الله» خود مؤید این مطلب است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدان، قم، دفتر انتشارات اسلامی،۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۲۳.</ref> | علامه اختصاص دادن ایام الله فقط به ایام عذاب و یا فقط به ایام ظهور نعمت، را بدون وجه دانسته و میگوید: سیاق کلام در این آیه سیاق بیانی است که عزت خدا اقتضا دارد و مقتضای عزت خدا هم نعمت دادن و هم عذاب کردن است و روایاتی که روز ظهور قائم، روز مرگ و روز قیامت را «ایام الله» دانسته و یا روایتی که «ایام الله» را به نعمتها تفسیر کرده، مصادیق «ایام الله» را بیان کرده است و «ایام الله» منحصر در اینها نیست و اختلاف روایات در تعداد مصادیق «ایام الله» خود مؤید این مطلب است.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدان، قم، دفتر انتشارات اسلامی،۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۲۳.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۴: | ||
بنابراین «ایام الله» به روزهایی اطلاق میشود که اختصاص ویژهای به خدا داشته باشد و ظهور و حضور خدا را در آن روز، بیشتر و بهتر بتوان مشاهده و لمس و احساس کرد. این ظهوز قدرت و مشیت الهی، هم در جنبههای رحمت و نعمت و تفضل است و هم در مورد روزهای سخت و دورانهای انتقام و عذاب الهی و حوادث درهم کوبنده و خرد کننده با این تفاوت که «یوم الله» در زمینه نعمت، امتی را از یأس و ظلمت و فساد و ستم نجات داده و دریچههایی از امید و روشنایی و صلاح و عدل، به روی آنان میگشاید و «یوم الله» در زمینه انتقام، ستمگران و جباران و طاغوتها و خود کامگان را به ذلت و زبونی میکشاند و با هلاکتشان مایه عبرت و تجربه اندوزی برای دیگران میگردد؛ به هر حال هر دو مورد نقشی بیدارگر و آگاهیبخش در سرنوشت ملتها دارد و در هردو مورد «ایام الله» روزهای مبارک و قابل استفاده و بهرهگیری است و فرارسیدن هریک از «ایام الله» نسیمی از کوی جان است که مینوازد، یا طوفانی است از مبدأ قهاریت خدا که بیدار ساخته و متنبه میکند. آری «ایام الله» آن روزهای بزرگ و تاریخی و سرنوشت سازی است که در تاریخ یک ملت یا در سرنوشت یک نسل و یا کلا در سرگذشت « انسان» بعنوان یک نوع، پیش میآید. گاهی بصورت نعمتی بزرگ و گاهی بصورت عذابی عظیم و درد ناک، که حتی منجر به زوال یک ملت گشته و نام «عذاب استیصال» بخود میگیرد و این دو مورد یعنی «ایام الله» در زمینه نعمت و نقمت، هم در کلام خدا آمده است، هم در احادیث معصومین<ref>فاقم للناس الحج و ذکرهم بأیام الله .. .، برای مردم حج را بر پای بدار و آنان را به یاد ایام الله بینداز.(نهج البلاغه فیض الاسلام، نامه ۶۷ ،ص۱۰۶۳؛ خطبه۲۱۳ نهج البلاغه، ص۷۰۳؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۷۲.</ref> و هم در سخنان علمای برجسته دینی؛ مثلا امام خمینی روزهای همچون «هفده شهریور» یا «۲۲بهمن» یا «پانزده خرداد» را جزء این «روزهای خدا» دانسته و در پیام خود بمناسبت سالگرد ۱۵خرداد در سال۱۳۶۰ه.ش میفرماید: بر ملت شریف ماست که این «ایام الله» را که هدیههایی از عالم غیب ربوبی است با جان ودل، حفظ و با چنگ و دندان، نگهداری کنند... .<ref>محدثی، جواد، روایت انقلاب، تهران،انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۵ش، ص۱۲.</ref> | بنابراین «ایام الله» به روزهایی اطلاق میشود که اختصاص ویژهای به خدا داشته باشد و ظهور و حضور خدا را در آن روز، بیشتر و بهتر بتوان مشاهده و لمس و احساس کرد. این ظهوز قدرت و مشیت الهی، هم در جنبههای رحمت و نعمت و تفضل است و هم در مورد روزهای سخت و دورانهای انتقام و عذاب الهی و حوادث درهم کوبنده و خرد کننده با این تفاوت که «یوم الله» در زمینه نعمت، امتی را از یأس و ظلمت و فساد و ستم نجات داده و دریچههایی از امید و روشنایی و صلاح و عدل، به روی آنان میگشاید و «یوم الله» در زمینه انتقام، ستمگران و جباران و طاغوتها و خود کامگان را به ذلت و زبونی میکشاند و با هلاکتشان مایه عبرت و تجربه اندوزی برای دیگران میگردد؛ به هر حال هر دو مورد نقشی بیدارگر و آگاهیبخش در سرنوشت ملتها دارد و در هردو مورد «ایام الله» روزهای مبارک و قابل استفاده و بهرهگیری است و فرارسیدن هریک از «ایام الله» نسیمی از کوی جان است که مینوازد، یا طوفانی است از مبدأ قهاریت خدا که بیدار ساخته و متنبه میکند. آری «ایام الله» آن روزهای بزرگ و تاریخی و سرنوشت سازی است که در تاریخ یک ملت یا در سرنوشت یک نسل و یا کلا در سرگذشت « انسان» بعنوان یک نوع، پیش میآید. گاهی بصورت نعمتی بزرگ و گاهی بصورت عذابی عظیم و درد ناک، که حتی منجر به زوال یک ملت گشته و نام «عذاب استیصال» بخود میگیرد و این دو مورد یعنی «ایام الله» در زمینه نعمت و نقمت، هم در کلام خدا آمده است، هم در احادیث معصومین<ref>فاقم للناس الحج و ذکرهم بأیام الله .. .، برای مردم حج را بر پای بدار و آنان را به یاد ایام الله بینداز.(نهج البلاغه فیض الاسلام، نامه ۶۷ ،ص۱۰۶۳؛ خطبه۲۱۳ نهج البلاغه، ص۷۰۳؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۷۲.</ref> و هم در سخنان علمای برجسته دینی؛ مثلا امام خمینی روزهای همچون «هفده شهریور» یا «۲۲بهمن» یا «پانزده خرداد» را جزء این «روزهای خدا» دانسته و در پیام خود بمناسبت سالگرد ۱۵خرداد در سال۱۳۶۰ه.ش میفرماید: بر ملت شریف ماست که این «ایام الله» را که هدیههایی از عالم غیب ربوبی است با جان ودل، حفظ و با چنگ و دندان، نگهداری کنند... .<ref>محدثی، جواد، روایت انقلاب، تهران،انتشارات امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۵ش، ص۱۲.</ref> | ||
از جمله مصادیق «ایام الله» که خدا در آیه ۵ سوره ابراهیم به پیامبر بزرگی همچون موسی فرمان به یاد آوری آن را داده، بعثت حضرت موسی و حضرت محمد و نجات مردم از ظلمت و رساندن به نور یعنی ایام پرشکوهی است که عظمت خدا و سنتهای الهی و اسرار خدایی و اراده حاکمه «الله» در آن آشکار شده است. چه این که خدا در آیه اول<ref>الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ.</ref> این سوره هدف از نزول قرآن را این امر دانسته که پیامبر اسلام مردم را از ظلمتها بیرون آورده و به سوی نور و روشنایی رهنمون شود. آنگاه همین مسأله یعنی مبعوث نمودن موسی همراه با آیات، در رابطه با همان هدف یعنی «به نور رساندن» بیان گشته اشت و خدای متعال فرموده است: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» ، «ما موسی را همراه با نشانهها و آیههایمان فرستادیم که قوم خودت را از ظلمتها بسوی نور بیرون آر و آنان را به یاد ایام الله بینداز...».<ref>ابراهیم/۵.</ref> پس در نهضت حضرت موسی و حضرت محمد، خروج از «تاریکیها» به «نور» مطرح است. در حرکت آزادی بخش حضرت موسی، خروج از ظلمت ظلم فرعونی است به فروغ عدل موسوی و در بعثت نجات بخش حضرت محمد، خروج از جهالت ابو جهلها، به مکارم محمدی و عدالت علوی و حلم حسنی و حماسه حسینی و. . . و در یک کلمه خروج از ظلمتها به نور و از تاریکیها به روشنایی است. | از جمله مصادیق «ایام الله» که خدا در آیه ۵ سوره ابراهیم به پیامبر بزرگی همچون موسی فرمان به یاد آوری آن را داده، بعثت حضرت موسی و حضرت محمد و نجات مردم از ظلمت و رساندن به نور یعنی ایام پرشکوهی است که عظمت خدا و سنتهای الهی و اسرار خدایی و اراده حاکمه «الله» در آن آشکار شده است. چه این که خدا در آیه اول<ref>الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ.</ref> این سوره هدف از نزول قرآن را این امر دانسته که پیامبر اسلام مردم را از ظلمتها بیرون آورده و به سوی نور و روشنایی رهنمون شود. آنگاه همین مسأله یعنی مبعوث نمودن موسی همراه با آیات، در رابطه با همان هدف یعنی «به نور رساندن» بیان گشته اشت و خدای متعال فرموده است: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسى بِآياتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» ، «ما موسی را همراه با نشانهها و آیههایمان فرستادیم که قوم خودت را از ظلمتها بسوی نور بیرون آر و آنان را به یاد ایام الله بینداز...».<ref>ابراهیم/۵.</ref> | ||
پس در نهضت حضرت موسی و حضرت محمد، خروج از «تاریکیها» به «نور» مطرح است. در حرکت آزادی بخش حضرت موسی، خروج از ظلمت ظلم فرعونی است به فروغ عدل موسوی و در بعثت نجات بخش حضرت محمد، خروج از جهالت ابو جهلها، به مکارم محمدی و عدالت علوی و حلم حسنی و حماسه حسینی و. . . و در یک کلمه خروج از ظلمتها به نور و از تاریکیها به روشنایی است. | |||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |