پرش به محتوا

مفاهیم حقوق بشر و استنباط آن از کتاب و سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۷: خط ۶:
با مراجعه به نصوص اسلامی و تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع اسلامی در طول پانزده قرن، می‌توان به وضوح وجود یک تصور و اندیشه مشخص اسلامی در زمینه مسائل حقوق بشر را دریافت و به این حقیقت پی برد که مسائل حقوق بشر ـ چه در تئوری و چه در عمل ـ همواره در تاریخ اسلام مطرح و مورد توجه بوده است و تنها مذهبی که به بهترین شیوه به دفاع از حقوق انسان‌ها اقدام نموده اسلام است.
با مراجعه به نصوص اسلامی و تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع اسلامی در طول پانزده قرن، می‌توان به وضوح وجود یک تصور و اندیشه مشخص اسلامی در زمینه مسائل حقوق بشر را دریافت و به این حقیقت پی برد که مسائل حقوق بشر ـ چه در تئوری و چه در عمل ـ همواره در تاریخ اسلام مطرح و مورد توجه بوده است و تنها مذهبی که به بهترین شیوه به دفاع از حقوق انسان‌ها اقدام نموده اسلام است.


اصولی چون کرامت انسان، آزادی، مساوات، تعلیم و تربیت، حقوق زنان و کودکان و نظایر آن به بهترین نحو در کتاب و سنت معصومین ـ(ع) مورد تبیین و تأکید قرار گرفته‌اند.
اصولی چون کرامت انسان، آزادی، مساوات، تعلیم و تربیت، حقوق زنان و کودکان و نظایر آن به بهترین نحو در کتاب و سنت معصومین ـ(ع) مورد تبیین و تأکید قرار گرفته‌اند. حق حیات، از مهم ترین ارکان فقه اسلام است که تأثیر خود را بر دیگر احکام اسلامی گذاشته است. آزادی از اصول مهم اسلام است و فتوای فقها همواره بر این بوده که به کسی نمی‌توان عقیده‌ای را تحمیل کرد.


== سابقه حقوق بشر ==
== سابقه حقوق بشر ==
خط ۱۷: خط ۱۶:


=== حق حیات ===
=== حق حیات ===
بدون شک، مکتب اسلام، اهمیت خاص برای حق حیات انسان قائل است و آن را در رأس همه حقوق قرار می‌دهد. از این رو است که در اسلام، کشتار انسان‌ها به شدت مذمت شده است؛ به‌طوری که کشتن یک انسان را برابر با کشتن همه انسان‌ها می‌داند و پاداش کسی که فردی را زنده کند یا از خطر نجات دهد، همانند حفظ جان همه انسان‌ها می‌داند. {{قرآن|من قتل نفساً بغیر نفسٍ أو فسادٍ فی‌الأرض فکأنّما قتل النّاس جمیعاً و من أحیاها فکأنّما أحیا النّاس جمیعاً}}<ref>مائده/۳۲.</ref> حرمت خودکشی و سقط جنین و نیز تشریع حکم قصاص در اسلام نیز به منظور حفظ حیات بشر است:<ref>جعفری، محمدتقی، همان، صص ۲۶۴–۲۳۹ و منصوری لاریجانی، اسماعیل، همان، صص ۳۱۰–۳۰۸.</ref> {{قرآن|و لکم فی‌القصاص حیوه یا أولی‌الألباب}}<ref>بقره/۷۹.</ref>
بدون شک، مکتب اسلام، اهمیت خاص برای حق حیات انسان قائل است و آن را در رأس همه حقوق قرار می‌دهد. از این رو است که در اسلام، کشتار انسان‌ها به شدت مذمت شده است؛ به‌طوری که کشتن یک انسان را برابر با کشتن همه انسان‌ها می‌داند و پاداش کسی که فردی را زنده کند یا از خطر نجات دهد، همانند حفظ جان همه انسان‌ها می‌داند. {{قرآن|مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا|ترجمه=هر كس كسى را- جز به قصاص قتل، يا [به كيفر] فسادى در زمين- بكشد، چنان است كه گويى همه مردم را كشته باشد. و هر كس كسى را زنده بدارد، چنان است كه گويى تمام مردم را زنده داشته است‏.|سوره=مائده|آیه=۳۲}} حرمت خودکشی و سقط جنین و نیز تشریع حکم قصاص در اسلام نیز به منظور حفظ حیات بشر است:<ref>جعفری، محمدتقی، همان، صص ۲۶۴–۲۳۹ و منصوری لاریجانی، اسماعیل، همان، صص ۳۱۰–۳۰۸.</ref>


=== آزادی ===
=== آزادی ===
از دیدگاه اسلام، آزادی یک حقّ و ناشی از استعدادها و تمایلات عالی انسانی می‌باشد. آزادی به مفهوم اسلامی، نخست از درون آغاز می‌شود و تا انسان از قید و بند اسارت‌های درونی آزاد نگردد، از اسارت طاغوت‌ها و عوامل بیرونی رها نمی‌شود. اسلام در عین این‌که با بیان اصل {{قرآن|لا إکراه فی‌الدین}}<ref>بقره/۲۵۶.</ref> احترام به فکر و آزادی عقیده را بیان می‌کند ولی هرگز عقایدی را که از راه تقلید کورکورانه و از طرق غیر عقلانی بر انسان‌ها تحمیل می‌شود را مورد تأیید قرار نمی‌دهد و از همین رو است که پیامبر اسلام(ص) دستور سرنگونی بت‌ها را صادر می‌کند و هرگز خرافات متکی به اوهام و تقلید و تحمیل را نمی‌پسندد. در اثر همین آزادی فکر و عقیده بود که علمای مذاهب و دانشمندان مادّی می‌توانستند آزادانه و فارغ از هر گونه رعب و هراس، با پیشوایان دینی و اندیشمندان مسلمان به بحث و مناظره بپردازند؛ بنابراین در اسلام هر کسی آزاد است و تا زمانی که زیانی متوجه اسلام و دیگران نکرده است می‌تواند در شرایط سالم و به دور از توطئه، عقیده خود را مطرح کند و برای اثبات دیدگاه خود و جلب نظر دیگران تبلیغ کند، چرا که اسلام تعارض افکار و اندیشه‌ها را موجب رشد و تعالی جامعه می‌داند. بر این اساس است که در قرآن می‌خوانیم:
از دیدگاه اسلام، آزادی یک حق و ناشی از استعدادها و تمایلات عالی انسانی می‌باشد. آزادی به مفهوم اسلامی، نخست از درون آغاز می‌شود و تا انسان از قید و بند اسارت‌های درونی آزاد نگردد، از اسارت طاغوت‌ها و عوامل بیرونی رها نمی‌شود. اسلام در عین این‌که با بیان اصل {{قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ|ترجمه=در دين هيچ اجبارى نيست‏.|سوره=بقره|آیه=۲۵۶}} احترام به فکر و آزادی عقیده را بیان می‌کند ولی هرگز عقایدی را که از راه تقلید کورکورانه و از طرق غیر عقلانی بر انسان‌ها تحمیل می‌شود را مورد تأیید قرار نمی‌دهد. در اثر همین آزادی فکر و عقیده بود که علمای مذاهب و دانشمندان مادی می‌توانستند آزادانه و فارغ از هرگونه رعب و هراس، با پیشوایان دینی و اندیشمندان مسلمان به بحث و مناظره بپردازند؛ بنابراین در اسلام هر کسی آزاد است و تا زمانی که زیانی متوجه اسلام و دیگران نکرده است می‌تواند در شرایط سالم و به دور از توطئه، عقیده خود را مطرح کند و برای اثبات دیدگاه خود و جلب نظر دیگران تبلیغ کند، چرا که اسلام تعارض افکار و اندیشه‌ها را موجب رشد و تعالی جامعه می‌داند.<ref>زمر/۱۸ و ۱۷.</ref>


{{قرآن|فَبَشِّرْ عِبادِی الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنه، اولئکَ أَالَّذِینَ هَداهُم اللّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ}}<ref>زمر/۱۸ و ۱۷.</ref>
همچنین اسلام، تفتیش عقاید را منع می‌کند و اگر فردی، زبانی اقرار به قبول دین اسلام نماید، می‌پذیرد و سوءظن و تفتیش را در این زمینه مجاز نمی‌داند، {{قرآن|و لاتَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً|ترجمه=به كسى كه نزد شما [اظهارِ] اسلام میكند؛ مگوييد: «تو مؤمن نيستى‏.»|سوره=نساء|آیه=۹۴}} اسلام حتی کسانی که اسلام را نپذیرند ولی طبق شرایطی حاضرند در کشور اسلامی زندگی کنند را تحت حمایت خویش می‌گیرد و آن‌ها را به ترک عقایدشان وادار نمی‌کند. علت این که اسلام آزادی عقیده و بیان را برای همگان محترم می‌شمارد و از طرفداران جدی تبادل افکار و اندیشه به شمار می‌رود این است که از غنا و فراگیری خاصی برخوردار است و در تأمین نیازهای متعدد افراد، ضعف و کمبودی در خود احساس نمی‌کند؛ بنابراین در اسلام، هر کسی می‌تواند آزادانه حرف بزند و ابراز عقیده نماید و در جریانات سیاسی و اجتماعی نقش فعال داشته باشد، تا زمانی که از آزادی سوء استفاده نکند و هرج و مرج را دامن نزند.<ref>منصوری لاریجانی، اسماعیل، همان، صص ۳۵۷–۳۱۵.</ref>
 
همچنین اسلام، تفتیش عقاید را منع می‌کند و اگر فردی، زبانی اقرار به قبول دین اسلام نماید، می‌پذیرد و سوءظن و تفتیش را در این زمینه مجاز نمی‌داند، {{قرآن|و لاتَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی إِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً}}.<ref>نساء/۹۴.</ref> اسلام حتی کسانی که اسلام را نپذیرند ولی طبق شرایطی حاضرند در کشور اسلامی زندگی کنند را تحت حمایت خویش می‌گیرد و آن‌ها را به ترک عقایدشان وادار نمی‌کند. علت این که اسلام آزادی عقیده و بیان را برای همگان محترم می‌شمارد و از طرفداران جدی تبادل افکار و اندیشه به شمار می‌رود این است که از غنا و فراگیری خاصی برخوردار است و در تأمین نیازهای متعدد افراد، ضعف و کمبودی در خود احساس نمی‌کند؛ بنابراین در اسلام، هر کسی می‌تواند آزادانه حرف بزند و ابراز عقیده نماید و در جریانات سیاسی و اجتماعی نقش فعال داشته باشد، تا زمانی که از آزادی سوء استفاده نکند و هرج و مرج را دامن نزند.<ref>منصوری لاریجانی، اسماعیل، همان، صص ۳۵۷–۳۱۵.</ref>


=== مساوات ===
=== مساوات ===
۱۵٬۱۶۱

ویرایش