automoderated
۱٬۲۷۴
ویرایش
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (بارگزاری اولیه) |
Mnazarzadeh (بحث | مشارکتها) (تکمیل و بارگزاری) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
معني عدم چيست؟ چگونه خداوند تبارك وتعالي از | معني عدم چيست؟ چگونه [[خداوند]] تبارك وتعالي از عدم، جهاني با چنين وسعتي آفريده است؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | |||
عدم در مقابل وجود، به معنی نیستی و نابودی است. معنای خلقت از عدم این است که خداوند متعال خلقتی که مسبوق به سابق نبوده است و نیاز به ماده اولیه نداشته است را خلق کرده است، نه اینکه عدم منشأ خلقت هستی باشد. بنابر این تنها چیزی که عامل به وجود آمدن هستی بوده است، [[اراده الهی]] است و [[خدا]]ی متعال به هیچ ماده اولیه ای نیاز ندارد. | |||
==معنا و مفهوم عدم== | |||
اگر بخواهيم معناي عدم را بفهميم ابتدا لازم است كه به معناي وجود پي ببريم، چرا كه معناي عدم بدون معناي وجود قابل فهم نيست. | اگر بخواهيم معناي عدم را بفهميم ابتدا لازم است كه به معناي وجود پي ببريم، چرا كه معناي عدم بدون معناي وجود قابل فهم نيست. | ||
عدم، نقيض و نقطه مقابل وجود است و از آنجا كه وجود به معناي هستي و بودن ميباشد نتيجه ميگيريم كه عدم به معني نيستي و نابودي است. عدم بطلان محض است و اصلاً چيزي نيست. و اين كه ما درباره عدمهاي مختلف بحث ميكنيم در واقع نوعي از مجاز گويي است<ref>رك: طباطبايي، سيدمحمد حسين، بدايه الحكمه، به تحقيق: علي شيرواني، قم، دار الفكر، ۱۳۸۲،ص۳۳.</ref>. | عدم، نقيض و نقطه مقابل وجود است و از آنجا كه وجود به معناي هستي و بودن ميباشد نتيجه ميگيريم كه عدم به معني نيستي و نابودي است. عدم بطلان محض است و اصلاً چيزي نيست. و اين كه ما درباره عدمهاي مختلف بحث ميكنيم در واقع نوعي از مجاز گويي است<ref>رك: طباطبايي، سيدمحمد حسين، بدايه الحكمه، به تحقيق: علي شيرواني، قم، دار الفكر، ۱۳۸۲،ص۳۳.</ref>. | ||
با توجه به مطلب مزبور می گوییم؛ خلقت از عدم به معناي آن نيست كه | ==مفهوم خلقت از عدم== | ||
با توجه به مطلب مزبور می گوییم؛ خلقت از عدم به معناي آن نيست كه عدم، منشأ خلقت ميباشد بدانگونه كه مثلاً نفت منشأ پيدايش بنزين و مواد نفتي ديگر ميباشد، بلكه خلقت از عدم بدين معناست كه خلقت اوليه جهان بينياز از هرگونه ماده اوليه ميباشد. | |||
توضيح اينكه، بين خلفت و آفرينش از هيچ چيز و بين آفرینش ابتدائي و آفرینش چیزی که سابق نبوده است، تفاوت وجود دارد. بنابر تعبير اول، عدم، ماده اوليه وجود اشياء براي خلقت فرض شده در حالي كه عدم هيچگونه وجود و مصداقي ندارد,<ref>. مطهري، مرتضي، اصول فلسفه و روش رئاليسم، نشر صدرا، ج ۴، ص ۹۴.</ref> تا بتواند به عنوان ماده اوليه خلقت قرار گيرد، لذا اين تعبير نادرستي است كه بگوئيم جهان از هيچ و عدم خلقت شده است. ولي بنا به تعبير دوم، خلقت از عدم بدين معناست كه خلقت فقط مستند با اراده الهي ميباشد و بينياز از هرگونه ماده اوليه ميباشد, بدين صورت كه، خداي سبحان نخست چيزي را اراده ميكند و بدان امر ميكند و ميگويد باش و خداوند بغير از ذات مقدس خود به هيچ سببي ديگر براي خلق و ايجاد نيازمند نميباشد.<ref>. رجوع شود به: ترجمه تفسير الميزان، نشر جامعه مدرسين، ج ۶، ص ۱۴۳.</ref>. {{قرآن|انما امره اذا أراد شيئاً ان يقول له كُن فَيَكون}} «امر پروردگار چنين است كه وقتي اراده ميكند چيزي را همين كه بگويد باش، موجود ميگردد»<ref>. يس/ ۸۲.</ref> | |||
خواستن خداي سبحان عين وجود و ايجادش ميباشد و هيچ حالت منتظرهاي در وجود او نيست. چنانكه اميرمؤمنان [[علي (ع)]] ميفرمايد: خداي سبحان پديدهها را از هيچ آفريده، نمونهاي در آفرينش نداشت تا از آن استفاده كند و يا نقشهاي از آفريدگار ديگري پيش خود نداشت كه در آفريدن موجودات از آن بهره گيرد و نمونههاي فراوان ملكوت قدرتش را به ما نشان داد. <ref>. نهجالبلاغه، ترجمه مرحوم دشتي، ص ۱۵۷، خطبه ۹۱.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
خط ۳۳: | خط ۳۰: | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = شد | ||
| تیترها = | | تیترها = شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش = شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = شد | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = ب | ||
| کیفیت = | | کیفیت = الف | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |