معنای عدم و چگونگی خلقت از عدم: تفاوت میان نسخهها
جایگزینی متن - 'مثلاً' به 'مثلا'
(جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') |
(جایگزینی متن - 'مثلاً' به 'مثلا') |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==مفهوم خلقت از عدم== | ==مفهوم خلقت از عدم== | ||
با توجه به مطلب مزبور می گوییم؛ خلقت از عدم به معناي آن نيست كه عدم، منشأ خلقت ميباشد بدانگونه كه | با توجه به مطلب مزبور می گوییم؛ خلقت از عدم به معناي آن نيست كه عدم، منشأ خلقت ميباشد بدانگونه كه مثلا نفت منشأ پيدايش بنزين و مواد نفتي ديگر ميباشد، بلكه خلقت از عدم بدين معناست كه خلقت اوليه جهان بينياز از هرگونه ماده اوليه ميباشد. | ||
توضيح اينكه، بين خلفت و آفرينش از هيچ چيز و بين آفرینش ابتدائي و آفرینش چیزی که سابق نبوده است، تفاوت وجود دارد. بنابر تعبير اول، عدم، ماده اوليه وجود اشياء براي خلقت فرض شده در حالي كه عدم هيچگونه وجود و مصداقي ندارد,<ref> مطهري، مرتضي، اصول فلسفه و روش رئاليسم، نشر صدرا، ج۴، ص۹۴.</ref> تا بتواند به عنوان ماده اوليه خلقت قرار گيرد، لذا اين تعبير نادرستي است كه بگوئيم جهان از هيچ و عدم خلقت شده است. ولي بنا به تعبير دوم، خلقت از عدم بدين معناست كه خلقت فقط مستند با اراده الهي ميباشد و بينياز از هرگونه ماده اوليه ميباشد, بدين صورت كه، خداي سبحان نخست چيزي را اراده ميكند و بدان امر ميكند و ميگويد باش و خداوند بغير از ذات مقدس خود به هيچ سببي ديگر براي خلق و ايجاد نيازمند نميباشد.<ref> رجوع شود به: ترجمه تفسير الميزان، نشر جامعه مدرسين، ج۶، ص۱۴۳.</ref>. {{قرآن|انما امره اذا أراد شيئاً ان يقول له كُن فَيَكون}} «امر پروردگار چنين است كه وقتي اراده ميكند چيزي را همين كه بگويد باش، موجود ميگردد»<ref> يس/ ۸۲.</ref> | توضيح اينكه، بين خلفت و آفرينش از هيچ چيز و بين آفرینش ابتدائي و آفرینش چیزی که سابق نبوده است، تفاوت وجود دارد. بنابر تعبير اول، عدم، ماده اوليه وجود اشياء براي خلقت فرض شده در حالي كه عدم هيچگونه وجود و مصداقي ندارد,<ref> مطهري، مرتضي، اصول فلسفه و روش رئاليسم، نشر صدرا، ج۴، ص۹۴.</ref> تا بتواند به عنوان ماده اوليه خلقت قرار گيرد، لذا اين تعبير نادرستي است كه بگوئيم جهان از هيچ و عدم خلقت شده است. ولي بنا به تعبير دوم، خلقت از عدم بدين معناست كه خلقت فقط مستند با اراده الهي ميباشد و بينياز از هرگونه ماده اوليه ميباشد, بدين صورت كه، خداي سبحان نخست چيزي را اراده ميكند و بدان امر ميكند و ميگويد باش و خداوند بغير از ذات مقدس خود به هيچ سببي ديگر براي خلق و ايجاد نيازمند نميباشد.<ref> رجوع شود به: ترجمه تفسير الميزان، نشر جامعه مدرسين، ج۶، ص۱۴۳.</ref>. {{قرآن|انما امره اذا أراد شيئاً ان يقول له كُن فَيَكون}} «امر پروردگار چنين است كه وقتي اراده ميكند چيزي را همين كه بگويد باش، موجود ميگردد»<ref> يس/ ۸۲.</ref> |