automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
جز (A.ahmadi صفحهٔ مراد از مأموران محافظ انسان در آیه ۱۱ سوره رعد را به محافظان انسان در آیه ۱۱ سوره رعد منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
در | مراد از محافظان انسان در آیه ۱۱ سوره رعد چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== آیه و ترجمه == | |||
{{قرآن بزرگ|لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ۗ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ ۚ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ | |||
| سوره = رعد | |||
| آیه = ۱۱ | |||
| ترجمه = برای انسان، مأمورانی است که پی در پی، از پیش رو، و از پشت سرش او را از فرمان خدا [= حوادث غیر حتمی] حفظ میکنند؛ (امّا) خداوند سرنوشت هیچ قوم (و ملّتی) را تغییر نمیدهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند! و هنگامی که خدا اراده سوئی به قومی (بخاطر اعمالشان) کند، هیچ چیز مانع آن نخواهد شد؛ و جز خدا، سرپرستی نخواهند داشت! | |||
}} | |||
ضمیرهای چهارگانه «هاء»: «لَهُ»؛ «یَدَیْهِ»؛ «خَلْفِهِ» و «یَحْفَظُونَهُ» همه به یک مرجع برمیگردند و قبل از این ضمائر کلمهای که شایستگی و تناسب مرجعیت هر چهار ضمیر را داشته باشد نیست به جز کلمه موصول: «مَنْ» که در آیه قبل قرار داشت: «سَواءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ»؛ «برای او یکسان است کسانی از شما که پنهانی سخن بگویند، یا آن را آشکار سازند و کسانی که شبانگاه مخفیانه حرکت میکنند، یا در روشنایی روز»؛ منظور از «مَنْ» همان انسان است که خداوند در جمیع احوالش از او با خبر است و همین انسان که معقباتی در پیش رو و پشت سر دارد.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمهٔ: محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۴ ش، ج۱۱، ص۴۲۰.</ref> | ضمیرهای چهارگانه «هاء»: «لَهُ»؛ «یَدَیْهِ»؛ «خَلْفِهِ» و «یَحْفَظُونَهُ» همه به یک مرجع برمیگردند و قبل از این ضمائر کلمهای که شایستگی و تناسب مرجعیت هر چهار ضمیر را داشته باشد نیست به جز کلمه موصول: «مَنْ» که در آیه قبل قرار داشت: «سَواءٌ مِنْکُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّیْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ»؛ «برای او یکسان است کسانی از شما که پنهانی سخن بگویند، یا آن را آشکار سازند و کسانی که شبانگاه مخفیانه حرکت میکنند، یا در روشنایی روز»؛ منظور از «مَنْ» همان انسان است که خداوند در جمیع احوالش از او با خبر است و همین انسان که معقباتی در پیش رو و پشت سر دارد.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمهٔ: محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۴ ش، ج۱۱، ص۴۲۰.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۲۳: | ||
بنابراین، برای آدمی که بر حسب این ادله به سوی پروردگارش برمیگردد، تعقیب کنندگانی است که از پیش رو و از پشت سر مراقب او هستند.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمهٔ: محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۴ ش، ج۱۱، ص۴۲۰.</ref> | بنابراین، برای آدمی که بر حسب این ادله به سوی پروردگارش برمیگردد، تعقیب کنندگانی است که از پیش رو و از پشت سر مراقب او هستند.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمهٔ: محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۴ ش، ج۱۱، ص۴۲۰.</ref> | ||
== | == محافظتکنندگان == | ||
مراد از محافظتکنندگان گروهی از فرشتگانند که خدا به آنها مأموریت داده نگهبان و حافظ انسان باشند. این فرشتگان مأموریت دارند در شب و روز بهطور متناوب به سراغ انسان بیایند و از پیش رو و پشت سر، نگاهبان و حافظ او باشند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج۱۰، ص۱۴۳.</ref> | |||
انسان در زندگی خود در معرض آفات و بلاهای زیادی است، حوادثی از درون و برون، انواع بیماریها، انواع حادثهها و خطرات، انسان را احاطه کردهاند، مخصوصاً به هنگام کودکی که آگاهی انسان از اوضاع اطراف خود بسیار ناچیز است و هیچگونه تجربهای ندارد، در هر گامی خطری در کمین او نشسته است و گاه انسان تعجب میکند که کودک چگونه از لابلای اینهمه حوادث جان به سلامت میبرد و بزرگ میشود و در میان انبوه محرومیتها، عوامل بیماری و خطرات قرار دارند. | |||
اگر براستی در این مسائل بیندیشیم احساس میکنیم که نیروی محافظی هست که ما را در برابر حوادث حفظ میکند و همچون سپری از پیش رو و پشت سر محافظ و نگهدار ما است. | اگر براستی در این مسائل بیندیشیم احساس میکنیم که نیروی محافظی هست که ما را در برابر حوادث حفظ میکند و همچون سپری از پیش رو و پشت سر محافظ و نگهدار ما است. | ||
در بسیاری از مواقع، حوادث خطرناک برای انسان پیش میآید و او معجزهآسا از آنها رهایی مییابد به طوری که احساس میکند همه اینها تصادف نیست بلکه نیروی محافظی از او نگهبانی میکند. | در بسیاری از مواقع، حوادث خطرناک برای انسان پیش میآید و او معجزهآسا از آنها رهایی مییابد به طوری که احساس میکند همه اینها تصادف نیست بلکه نیروی محافظی از او نگهبانی میکند. |