پرش به محتوا

تأویل قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۶۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۹ فوریهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{در دست ویرایش|کاربر=A.ahmadi}} {{شروع متن}} {{سوال}} تآویل قرآن چیست؟ چه کسانی می‌ت...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
معناي تأويل  
معناي تأويل  


در روايات، تأويل در برابر تنزيل معرفي شده كه همان بطن قرآن است و آن در مقابل ظَهر قرآن قرار دارد. به عبارت ديگر، هر آيه‌اي علاوه بر معناي ظاهري آن، معناي باطني دارد؛ چنان كه رسول الله (صلّي الله عليه و آله) در اين مورد فرمودند: «لَيْسَ‏ مِنَ‏ الْقُرْآنِ‏ آيَه إِلَّا وَ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ؛ در قرآن آيه‌اي نيست مگر اين كه ظاهري دارد و باطني»<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج۳۳، ص۱۵۵.</ref>. امام باقر (عليه اسلام) در توضيح اين روايت فرمودند: «ظَهْرُهُ‏ تَنْزِيلُهُ‏ وَ بَطْنُهُ تَأْوِيلُه‏؛ ظاهر قرآن تنزيل آن و باطنش، تأويل آن است»<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج‏همان، مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۸۹، ص۹۷، ح ۶۴.</ref>
== مفهوم‌شناسی ==
تأویل در روایات به «مفهوم باطنی قرآن» معنا شده است. در روایتی امام باقر(ع)، ظاهر قرآن را تنزیل و باطن آن را تأویل دانسته است.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج‏همان، مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۸۹، ص۹۷، ح ۶۴.</ref>  


بطن در اصطلاح علوم قرآني، به آن دسته از معاني و مواردي گفته می‌شود كه ظاهر الفاظ آيات، دلالتي بر آن ندارد و از دسترس عموم مردم به دور است.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، قرآن شناسي، قم، مؤسسه امام خميني (ره)، ۱۳۸۶، چاپ اول، ج۲، ص۲۶۱.</ref>
بر اساس روایات، قرآن افزون بر معنای ظاهر، معنای باطنی نیز دارد.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج۳۳، ص۱۵۵.</ref> در اصطلاح علوم قرآني، معنای باطنی به مواردي گفته می‌شود كه ظاهر الفاظ آيات، دلالتي بر آن ندارد و از دسترس عموم مردم به دور است.<ref>مصباح يزدي، محمد تقي، قرآن شناسي، قم، مؤسسه امام خميني (ره)، ۱۳۸۶، چاپ اول، ج۲، ص۲۶۱.</ref>  


به عنوان نمونه آيه ۵ و ۶ سوره قصص كه مي‌فرمايد: «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين * وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُون»؛ بيانگر اراده خداوند در نابودي فرعونيان و پيروزي حضرت موسي (عليه السلام) و يارانش است، بر اساس روايات متعدد، به پيامبر (صلّي الله عليه و آله) و اهل بيت (ع) به ويژه امام عصر ارواحنا فداه، تأويل شده است. پيامبر اكرم (صلّي الله عليه و آله) در روايتي به سلمان فرمودند: «وَ نَحْنُ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَه»<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج‏مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج۵۳، ص۱۴۳، ح ۱۶۲.</ref>. نيز امام صادق (عليه السلام) در باره اين آيه به مُفَضَّل چنين فرمودند: «وَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ إِنَ‏ تَنْزِيلَ‏ هَذِهِ‏ الْآيَه فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ تَأْوِيلَهَا فِينَا؛ به خدا قسم اي مفضل، ظاهر قرآن درباره بني اسرائيل است و تأويل آن درباره ما است».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج‏۵۳همان، مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۳، ص۲۶.</ref>
برای نمونه، ظاهر آیات ۵ و ۶ سوره قصص بیانگر اراده خدا در نابودی فوعون و پیروزی حضرت موسی(ع) و یاران او است. در برخی روایات، این آیات به پیامبر(ص)<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج‏مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، پیشین، ج۵۳، ص۱۴۳، ح ۱۶۲.</ref> و اهل بیت(ع)<ref>مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، چاپ دوم، ج‏۵۳همان، مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۵۳، ص۲۶.</ref> تأویل شده است.
 
 
 
به عنوان نمونه آيه ۵ و ۶ سوره قصص كه مي‌فرمايد: «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّه وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين * وَ نُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ نُرِيَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما مِنْهُمْ ما كانُوا يَحْذَرُون»؛ بيانگر اراده خداوند در نابودي فرعونيان و پيروزي حضرت موسي (عليه السلام) و يارانش است، بر اساس روايات متعدد، به پيامبر (صلّي الله عليه و آله) و اهل بيت (ع) به ويژه امام عصر ارواحنا فداه، تأويل شده است. پيامبر اكرم (صلّي الله عليه و آله) در روايتي به سلمان فرمودند: «وَ نَحْنُ تَأْوِيلُ هَذِهِ الْآيَه». نيز امام صادق (عليه السلام) در باره اين آيه به مُفَضَّل چنين فرمودند: «وَ اللَّهِ يَا مُفَضَّلُ إِنَ‏ تَنْزِيلَ‏ هَذِهِ‏ الْآيَه فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ وَ تَأْوِيلَهَا فِينَا؛ به خدا قسم اي مفضل، ظاهر قرآن درباره بني اسرائيل است و تأويل آن درباره ما است».


اين تأويل از ظاهر الفاظ دانسته نمي‌شود؛ لذا تنها اهل بيت (ع) اين را مي‌دانند؛ از اين رو قرآن کریم مي‌فرمايد: «ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ»؛ تأويل قرآن را جز خدا و راسخان در علم كسى نمي‌داند». امام صادق ((ع)) در این باره فرمودند: ««فَرَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله أَفْضَلُ‏ الرَّاسِخِينَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِيعَ مَا أَنْزَلَ عَلَيْهِ مِنَ التَّنْزِيلِ وَ التَّأْوِيلِ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُنْزِلَ عَلَيْهِ شَيْئاً لَمْ يُعَلِّمْهُ تَأْوِيلَهُ وَ أَوْصِيَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْلَمُونَهُ كُلَّه‏؛ پيامبر خدا (صلّی الله علیه و آله) افضل و برترین راسخان در علم بود و تمام آنچه را خداوند از تنزيل و تأويل قرآن بر او نازل كرده بود، به او آموخت، خداوند هرگز چيزى بر او نازل نكرد كه تأويل آن را به او تعليم نكند و اوصياى پس از وى هم، تمام آن را مي دانند».<ref>كلينى، محمد، ‏الكافي، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق‏، چاپ چهارم، ج۱، ص۲۱۳، ح ۲.</ref>  
اين تأويل از ظاهر الفاظ دانسته نمي‌شود؛ لذا تنها اهل بيت (ع) اين را مي‌دانند؛ از اين رو قرآن کریم مي‌فرمايد: «ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ»؛ تأويل قرآن را جز خدا و راسخان در علم كسى نمي‌داند». امام صادق ((ع)) در این باره فرمودند: ««فَرَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله أَفْضَلُ‏ الرَّاسِخِينَ‏ فِي‏ الْعِلْمِ‏ قَدْ عَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِيعَ مَا أَنْزَلَ عَلَيْهِ مِنَ التَّنْزِيلِ وَ التَّأْوِيلِ وَ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُنْزِلَ عَلَيْهِ شَيْئاً لَمْ يُعَلِّمْهُ تَأْوِيلَهُ وَ أَوْصِيَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْلَمُونَهُ كُلَّه‏؛ پيامبر خدا (صلّی الله علیه و آله) افضل و برترین راسخان در علم بود و تمام آنچه را خداوند از تنزيل و تأويل قرآن بر او نازل كرده بود، به او آموخت، خداوند هرگز چيزى بر او نازل نكرد كه تأويل آن را به او تعليم نكند و اوصياى پس از وى هم، تمام آن را مي دانند».<ref>كلينى، محمد، ‏الكافي، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ ق‏، چاپ چهارم، ج۱، ص۲۱۳، ح ۲.</ref>  
خط ۳۷: خط ۴۲:




{{پایان پاسخ}}
<span></span>
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
{{پایان مطالعه بیشتر}}
<span></span>


== منابع ==
== منابع ==
automoderated
۶٬۳۴۱

ویرایش