automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
انتخاب نام زینب برای فرزند ارتباطی با ستمکشی و بد اقبالی در آینده فرزندان ندارد. در احادیث شیعه وارد شده که نام زینب را خداوند برای نوه پیامبر(ص) انتخاب نمود. مصائبی که حضرت زینب(س) به آنها مبتلا شد، فقط به ایشان اختصاص داشته و دلیلی وجود ندارد بر اینکه اگر کسی نام دخترش را زینب بگذارد او نیز دچار بداقبالی خواهد شد. نام زینب همواره مورد توجه اهل بیت بوده و آن را بر فرزندان دختر خویش میگذاشتهاند. | انتخاب نام زینب برای فرزند ارتباطی با ستمکشی و بد اقبالی در آینده فرزندان ندارد. در احادیث [[شیعه]] وارد شده که نام زینب را [[خداوند]] برای نوه [[پیامبر(ص)]] انتخاب نمود. مصائبی که [[حضرت زینب(س)]] به آنها مبتلا شد، فقط به ایشان اختصاص داشته و دلیلی وجود ندارد بر اینکه اگر کسی نام دخترش را زینب بگذارد او نیز دچار بداقبالی خواهد شد. نام زینب همواره مورد توجه [[اهل بیت]] بوده و آن را بر فرزندان دختر خویش میگذاشتهاند. | ||
==نامگذاری حضرت زینب(س) == | ==نامگذاری حضرت زینب(س) == | ||
نام حضرت زینب(س) را خدا انتخاب نمود. روایت است که در هنگام ولادت حضرت زینب(س) پیامبر(ص) به مسافرت رفتند. امیرمومنان(ع) منتظر بودند که رسول اکرم(ص) از مسافرت بازگردند تا برای نوزاد علی(ع) و فاطمه(س) نام انتخاب کنند. همانطور که برای امام حسن(ع) و امام حسین(ع) نام انتخاب کرده بود. | نام [[حضرت زینب(س)]] را خدا انتخاب نمود. روایت است که در هنگام ولادت حضرت زینب(س) [[پیامبر(ص)]] به مسافرت رفتند. [[امیرمومنان(ع)]] منتظر بودند که رسول اکرم(ص) از مسافرت بازگردند تا برای نوزاد علی(ع) و [[فاطمه(س)]] نام انتخاب کنند. همانطور که برای [[امام حسن(ع)]] و [[امام حسین(ع)]] نام انتخاب کرده بود. | ||
رسول خدا(ص) تشریف آوردند. قنداقه حضرت زینب(س) را به دست پیامبر دادند. پیامبر(ص) منتظر نزول وحی بودند که جبرئیل نازل شد و عرض کرد: «نامش را زینب بگذارید». | رسول خدا(ص) تشریف آوردند. قنداقه حضرت زینب(س) را به دست پیامبر دادند. پیامبر(ص) منتظر نزول وحی بودند که [[جبرئیل]] نازل شد و عرض کرد: «نامش را زینب بگذارید». | ||
رسول خدا(ص) کودک را بوسید و صورت خود را بر صورت نوزاد گذاشت و اشک از چشمان مبارکشان جاری شد. عرض کردند: ای رسول خدا سبب گریه شما چیست؟ فرمود: جبرئیل به من گزارش داد که دخترم زینب در مصیبتها و بلاها و گرفتاریها شریک حسین من است. | رسول خدا(ص) کودک را بوسید و صورت خود را بر صورت نوزاد گذاشت و اشک از چشمان مبارکشان جاری شد. عرض کردند: ای رسول خدا سبب گریه شما چیست؟ فرمود: جبرئیل به من گزارش داد که دخترم زینب در مصیبتها و بلاها و گرفتاریها شریک حسین من است. | ||
آنگاه توصیه فرمود: «حاضرین به غائبین برسانند و رعایت کنند حال این دختر را که نمونه و نماینده خدیجه کبری(س) است».<ref>رمز اشک، مهدی احدی امیر کلایی، مرکز تحقیقاتی جواد الائمه(ع)، چاپ اول ۱۳۷۹، چاپ باران، ص۲۰۴، به نقل از الطراز المذهب، ص۴۷.</ref> | آنگاه توصیه فرمود: «حاضرین به غائبین برسانند و رعایت کنند حال این دختر را که نمونه و نماینده [[خدیجه کبری(س)]] است».<ref>رمز اشک، مهدی احدی امیر کلایی، مرکز تحقیقاتی جواد الائمه(ع)، چاپ اول ۱۳۷۹، چاپ باران، ص۲۰۴، به نقل از الطراز المذهب، ص۴۷.</ref> | ||
پیشبینی مصیبتها تنها برای شخص حضرت زینب دختر امیرالمؤمنین بوده و با توضیحی که گذشت درباره دیگران صادق نیست. | پیشبینی مصیبتها تنها برای شخص حضرت زینب دختر امیرالمؤمنین بوده و با توضیحی که گذشت درباره دیگران صادق نیست. | ||
== دیگر افراد با نام زینب == | == دیگر افراد با نام زینب == | ||
* [[امام موسی بن جعفر(ع)]] برای دو نفر از دختران خود نام زینب را انتخاب نمود.<ref>سبط بن جوزی، شرح حال و فضائل خاندان نبوت(ع)، ترجمه محمد رضا عطائی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش، ص۴۶۲.</ref> | |||
* نام یکی از زنان پیامبر(ص) «زینب» بود.<ref>رمز اشک، ص۲۳۶.</ref> | |||
* نام یکی از دختران پیامبر نیز زینب بود.<ref>امامان و اهل بیت(ع) در گفتار اهل سنت، انتشارات مکتب اسلام، چاپ اول، پائیز ۱۳۷۷ش، ص۱۵۳.</ref> | |||
* کتابی است با نام «تراجم اعلام الزینبیّات» که زندگی بالغ بر هزار تن از زنانی که نام شان زینب بوده و در تاریخ اسلام معروف میباشند، مورد بررسی قرار داده است. این کتاب از انتشارات دار الصادقین است و نویسنده آن محمد مهدی فقیه محمدی جلالی (بحر العلوم گیلانی) میباشد. | |||
کتابی است با نام «تراجم اعلام الزینبیّات» که زندگی بالغ بر هزار تن از زنانی که نام شان زینب بوده و در تاریخ اسلام معروف میباشند، مورد بررسی قرار داده است. این کتاب از انتشارات دار الصادقین است و نویسنده آن محمد مهدی فقیه محمدی جلالی (بحر العلوم گیلانی) میباشد. | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||