automoderated، ناظمان (CommentStreams)، trustworthy
۱۶٬۰۱۱
ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
نظر قرآن را در مورد ولایت فقیه بیان فرمایید؟ | نظر قرآن را در مورد ولایت فقیه بیان فرمایید؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}}ولایت فقیه در امتداد ولایت پیامبر و امامان معصوم قرار دارد و این ولایت ـ به مفهوم سیاسی آن ـ همان زعامت و رهبری سیاسی است که مسئولیت تأمین مصالح امّت و تضمین اجرای عدالت را بر عهده دارد. | ||
این مسئولیت، در دوران حضور، بر عهدهٔ شخص معصوم بوده و در عصر غیبت بر عهدهٔ فقیه جامع الشرائطی است که شایستگی رهبری را دارا باشد. | این مسئولیت، در دوران حضور، بر عهدهٔ شخص معصوم بوده و در عصر غیبت بر عهدهٔ فقیه جامع الشرائطی است که شایستگی رهبری را دارا باشد. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۵: | ||
بنابراین، اسلام برای تنظیم این حیات برنامه دارد و مسئلهٔ اجرای عدالت اجتماعی، یکی از مسایل اساسی و زیربنایی نظام اسلامی است و نمیتوان تصور نمود که برای تضمین اجرای این نظام، جنبهٔ مسئولیت آن را در نظر نگرفته و شرایط صلاحیّت آن را نادیده گرفته باشد و این مهم را بدون قید و شرط، کاملاً به مردم واگذار کرده باشد. | بنابراین، اسلام برای تنظیم این حیات برنامه دارد و مسئلهٔ اجرای عدالت اجتماعی، یکی از مسایل اساسی و زیربنایی نظام اسلامی است و نمیتوان تصور نمود که برای تضمین اجرای این نظام، جنبهٔ مسئولیت آن را در نظر نگرفته و شرایط صلاحیّت آن را نادیده گرفته باشد و این مهم را بدون قید و شرط، کاملاً به مردم واگذار کرده باشد. | ||
آری! این شرایط، در دو شرط اساسی خلاصه میشود: توانایی سیاسی و آگاهی دینی، چنانکه در کلام امام، امیرمؤمنان ( | آری! این شرایط، در دو شرط اساسی خلاصه میشود: توانایی سیاسی و آگاهی دینی، چنانکه در کلام امام، امیرمؤمنان(ع) آمده است: «اِنّ احق الناس بهذا الامر، اقواهم علیه، و اعلمهم بأمر اللّه فیه؛<ref>نهج البلاغه، خطبهٔ ۱۷۳.</ref> شایستهترین افراد، برای رهبری و زعامت، کسی است که توانایی لازم در او فراهم باشد و از دیدگاههای شرع ـ در امر رهبری ـ آگاهی کامل داشته باشد». | ||
و این رهنمود بدین معنا است که از جانب شرع، برای انتخاب رهبر سیاسی، علاوه بر دارا بودن تواناییهای لازم ـ که یک شرط عقلی است و همواره عقلای جهان، این تواناییها را در انتخاب رهبران سیاسی خود رعایت میکنند ـ بینش گستردهٔ دینی او نیز رعایت شود؛ زیرا میخواهد بر جامعه ای حکومت کند که نظام اسلامی بر آن حاکم است؛ بنابراین، این یک شرط کاملاً طبیعی است که بایستی رهبران سیاسی ـ اسلامی، دارا باشند».<ref>معرفت، محمدهادی، ولایت فقیه، ص۸–۹.</ref> | و این رهنمود بدین معنا است که از جانب شرع، برای انتخاب رهبر سیاسی، علاوه بر دارا بودن تواناییهای لازم ـ که یک شرط عقلی است و همواره عقلای جهان، این تواناییها را در انتخاب رهبران سیاسی خود رعایت میکنند ـ بینش گستردهٔ دینی او نیز رعایت شود؛ زیرا میخواهد بر جامعه ای حکومت کند که نظام اسلامی بر آن حاکم است؛ بنابراین، این یک شرط کاملاً طبیعی است که بایستی رهبران سیاسی ـ اسلامی، دارا باشند».<ref>معرفت، محمدهادی، ولایت فقیه، ص۸–۹.</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۲: | ||
در قرآن کریم موضوع حکومت «الله» در مقابل حکومت «طاغوت» در سطحی وسیع مطرح گردیده و انبیاء و شرایع آمدهاند تا حکومت طاغوت را در هم شکنند و حکومت «الله» را جهان شمول نمایند و جای گزین حکومت «الله» به جای حکومت «طاغوت» به آن است که کسانی که جنبهٔ الهی دارند و با نام خلیفه اللّه فی الارض مطرح اند، حکومت کنند و دست طاغوت را از حاکمیّت کوتاه نمایند. | در قرآن کریم موضوع حکومت «الله» در مقابل حکومت «طاغوت» در سطحی وسیع مطرح گردیده و انبیاء و شرایع آمدهاند تا حکومت طاغوت را در هم شکنند و حکومت «الله» را جهان شمول نمایند و جای گزین حکومت «الله» به جای حکومت «طاغوت» به آن است که کسانی که جنبهٔ الهی دارند و با نام خلیفه اللّه فی الارض مطرح اند، حکومت کنند و دست طاغوت را از حاکمیّت کوتاه نمایند. | ||
تمام انبیای عظام به حکم نبوّت و خلافت الهی، | تمام انبیای عظام به حکم نبوّت و خلافت الهی، حق حاکمیت دارند و پیامبرانی که امکانات بر ایشان فراهم بود، به اقتضای مقام و حق نبوّت، رهبری سیاسی امّت خویش را بر عهده گرفته بودند. قرآن کریم، خطاب به حضرت داوود میفرماید: | ||
{{قرآن|یا | {{قرآن|یا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاک خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکم بَینَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَیٰ فَیضِلَّک عَن سَبِیلِ اللَّهِ ۚ إِنَّ الَّذِینَ یضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یوْمَ الْحِسَابِ}}<ref>ص/۲۶.</ref> ما تو را خلیفه و جانشین خود در زمین قرار دادیم، پس حاکمیت خود را بر اساس حق و عدالت استوار نما، و زنهار که در پی خواستهای]نفسانی [خود باشی که تو را گمراه میکند. کسانی که از راه حق جدا گشته و به بی راهه میروند به سختترین دشواریها دچار میگردند; زیرا روز بازرسی را فراموش کردهاند. | ||
پذیرفتن حاکم جائر و انتخاب و بیعت با وی، اعتماد به ستم گر و پذیرش حاکمیّت «طاغوت» به جای حاکمیّت «اللّه» است. | پذیرفتن حاکم جائر و انتخاب و بیعت با وی، اعتماد به ستم گر و پذیرش حاکمیّت «طاغوت» به جای حاکمیّت «اللّه» است. | ||
{{قرآن| | {{قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالًا بَعِيدًا وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا إِلَىٰ مَا أَنزَلَ اللَّـهُ وَإِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنَافِقِينَ يَصُدُّونَ عَنكَ صُدُودًا}}<ref>نساء/۶۰–۶۱.</ref> | ||
خداوند در این آیه میفرماید: جای بسی شگفتی است که کسانی خود را مسلمان میپندارند ولی دوست دارند که در شئون زندگی خود به مراجع کفر و الحاد پناه ببرند؛ در صورتی که بایستی به حکم وظیفهٔ آدمی، مراجع الهی را ملجأ و پناهگاه خود قرار دهند. | خداوند در این آیه میفرماید: جای بسی شگفتی است که کسانی خود را مسلمان میپندارند ولی دوست دارند که در شئون زندگی خود به مراجع کفر و الحاد پناه ببرند؛ در صورتی که بایستی به حکم وظیفهٔ آدمی، مراجع الهی را ملجأ و پناهگاه خود قرار دهند. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۶: | ||
آیهٔ پیش از این آیه میفرماید: | آیهٔ پیش از این آیه میفرماید: | ||
{{قرآن| | {{قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ ۖ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا}}<ref>نساء/۵۹.</ref> | ||
این آیه صریحاً دستور میدهد که در تمام شئون زندگی، برای برقراری نظم و اجرای | این آیه صریحاً دستور میدهد که در تمام شئون زندگی، برای برقراری نظم و اجرای | ||
{{قرآن| | عدالت، باید به مراجع الهی روی آورد. در آیهٔ دیگری میفرماید: | ||
{{قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>نساء/۸۳.</ref> | |||
در این آیه صریحاً در شئون سیاسی، دستور مراجعه به مراجع الهی داده شده که بایستی مسائل سیاسی در پرتو دستورات الهی حلّ و فصل گردد.<ref>معرفت، محمدهادی، ولایت فقیه، ص۱۱۹–۱۲۱، با تلخیص.</ref> | در این آیه صریحاً در شئون سیاسی، دستور مراجعه به مراجع الهی داده شده که بایستی مسائل سیاسی در پرتو دستورات الهی حلّ و فصل گردد.<ref>معرفت، محمدهادی، ولایت فقیه، ص۱۱۹–۱۲۱، با تلخیص.</ref> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۱: | ||
برخی از روایات که برای اثبات ولایت فقیه مورد استفاده قرار میگیرد، عبارت اند از: | برخی از روایات که برای اثبات ولایت فقیه مورد استفاده قرار میگیرد، عبارت اند از: | ||
۱ـ روایتی که شیخ صدوق نقل میکند که پیامبر اسلام | ۱ـ روایتی که شیخ صدوق نقل میکند که پیامبر اسلام(ص) فرمودهاند: (اللهم ارحم خُلفائی، قیل یا رسول اللّه و مَنْ خلفائک؟ قال الذین یأتونَ مِن بَعدی و یَرْدُونَ عنّی حدیثی و سنتی)<ref>حر عاملی، محمد حسن، وسائل الشیعه، ج۱۸، ص۶۵.</ref> خدایا! جانشینان مرا رحمت فرست. پرسیدند: یا رسول اللّه! جانشینان تو کیان اند؟ فرمود: آنان که بعد از من میآیند و حدیث و سنّت مرا نقل میکنند. | ||
مفهوم خلافت، در بین مسلمانان. مفهومی روشن و شناخته شده بوده است و جانشینی پیامبر، عهدهداری همهٔ مسئولیتهای سیاسی و حکومتی آن حضرت است؛ بر این اساس، معنای روایت آن است که علما جانشین پیامبرند و ولایتی که آن حضرت در زمینهٔ حکومت داشته است به جز آنچه از خصایص پیامبر | مفهوم خلافت، در بین مسلمانان. مفهومی روشن و شناخته شده بوده است و جانشینی پیامبر، عهدهداری همهٔ مسئولیتهای سیاسی و حکومتی آن حضرت است؛ بر این اساس، معنای روایت آن است که علما جانشین پیامبرند و ولایتی که آن حضرت در زمینهٔ حکومت داشته است به جز آنچه از خصایص پیامبر(ص) بوده، برای فقها که مصداق روشن راویان و بیان کنندگان سنت پیامبرند نیز ثابت است.<ref>فلسفه سیاست، قم، مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، ص۱۸۰.</ref> در این باره احادیث دیگری میتوان آورد و لیکن به لحاظ اختصار از ذکر آنها صرف نظر میکنیم. | ||
نتیجه | نتیجه | ||
از دیدگاه شیعهٔ امامیه، والیان و رهبران اسلامی، پس از پیامبر اکرم | از دیدگاه شیعهٔ امامیه، والیان و رهبران اسلامی، پس از پیامبر اکرم(ص) و فرزندان معصوم او میباشند؛ اما در زمان غیبت امام معصوم، گرچه ولایت و حکومت به شخص معینی تفویض نشده است؛ ولی به حکم عقل و نقل باید حکومت برقرار باشد و حکومت مطلوب در جهان اسلامی، حکومت اسلامی است و حاکم اسلامی باید عالم به قوانین اسلامی، عادل و از قدرت مدیریت و زعامت برخوردار باشد و با توجه به این ملاک که ولایت فقیه در رابطه با اجرای احکام و قوانین اسلامی، همان ملاک ولایت امام معصوم در این باره است، همهٔ اختیارات حکومتی امام معصوم را فقیه نیز داراست؛ البته باید توجه داشت که موضوع بحث ما، ولایت تشریعی و حکومتی است و نه ولایت تکوینی که مربوط به مقامهای معنوی افراد است و قابل تشریع و اعتبار نمیباشد. از جهت ولایت تکوینی و کمالات معنوی، امامان معصوم-علیهم السلام- قابل مقایسه با دیگران نیستند.<ref>ره توشه راهیان نور، ویژه جوانان، ۷۶، ص۲۳۹–۲۴۰ به نقل از کتاب موسوی خمینی، سید روح الله، البیع، ج۲، ص۴۶۶.</ref> | ||
<span></span> | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
# ولایت فقیر، امام خمینی. | # ولایت فقیر، امام خمینی. | ||
# رجوع به تفاسیر در خصوص آیات مذکور. | # رجوع به تفاسیر در خصوص آیات مذکور. | ||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |