automoderated
۵۴۳
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==نظر ائمه در مورد صوفیان== | ==نظر ائمه در مورد صوفیان== | ||
در روایت دیگر چنین آمده است: مردی به امام صادق(ع) عرض کرد در این زمان قومی پیدا شدهاند که به آنها «صوفی» میگویند. درباره آنها چه میگویید؟ امام در پاسخ فرمود: آنها | در روایت دیگر چنین آمده است: مردی به امام صادق(ع) عرض کرد در این زمان قومی پیدا شدهاند که به آنها «صوفی» میگویند. درباره آنها چه میگویید؟ امام در پاسخ فرمود: آنها (صوفیها) دشمنان ما هستند پس هر کس به آنان میل کند از آنان است و با آنان محشور خواهد شد و به زودی کسانی پیدا میشوند که ادعای محبت ما را میکنند و به ایشان نیز تمایل نشان میدهند و خود را به ایشان تشبیه نموده و لقب آنان را برخود میگذارند و گفتارشان را تأویل میکنند. بدان که هر کس به ایشان تمایل نشان دهد از ما نیست و ما از او بیزاریم و هر کس آنان را رد کند مانند کسی است که در حضور پیامبر اسلام(ص) با کفار جهاد کرده است.<ref>شیخ حر عاملی، الاثنی عشریه، ص۳۳، قم، دارالکتب العلمیه، بیتا.</ref> از این روایت استفاده میشود که تا زمان امام صادق(ع) صوفی نبوده و از آن به بعد پیدا شده است و مطلب قابل توجه اینکه حضرت به شیعیان اخطار میدهد که مبادا فریب کسانی را بخورند که دم از محبت ما میزند و لکن نام «صوفی» را بر خود میگذارند. | ||
در روایتی دیگر از [[امام رضا(ع)]] چنین آمده است که شخصی از امام راجع به صوفیه سؤال میکند، امام در جواب میگوید: «کسی قائل به تصوف نمیشود مگر از روی خدعه و نیرنگ و جهالت یا حماقت ولیکن اگر کسی از روی تقیه خود را صوفی بنامد تا از شر آنها در امان باشد بر او گناهی نیست به شرط اینکه بر چیزی از عقاید باطلشان قائل نگردد.»<ref>شیخ حر عاملی، الاثنی عشریه، ص۳۳، قم، دارالکتب العلمیه، بیتا.</ref> این روایت صراحت دارد در اینکه کسی حق ندارد خود را صوفی بنامد مگر در حالت اضطرار و از باب تقیه. | در روایتی دیگر از [[امام رضا(ع)]] چنین آمده است که شخصی از امام راجع به صوفیه سؤال میکند، امام در جواب میگوید: «کسی قائل به تصوف نمیشود مگر از روی خدعه و نیرنگ و جهالت یا حماقت ولیکن اگر کسی از روی تقیه خود را صوفی بنامد تا از شر آنها در امان باشد بر او گناهی نیست به شرط اینکه بر چیزی از عقاید باطلشان قائل نگردد.»<ref>شیخ حر عاملی، الاثنی عشریه، ص۳۳، قم، دارالکتب العلمیه، بیتا.</ref> این روایت صراحت دارد در اینکه کسی حق ندارد خود را صوفی بنامد مگر در حالت اضطرار و از باب تقیه. | ||
واژه «صوفی» از واژههای مذموم و ناپسند است که بیانگر ضدیّت و تعارض با اسلام | واژه «صوفی» از واژههای مذموم و ناپسند است که بیانگر ضدیّت و تعارض با اسلام است؛ و بار منفی آن به گونهای است که به هیچ وجه مورد تأیید ائمه(ع) نبوده است. | ||
==برخورد شیعه با تصوف== | ==برخورد شیعه با تصوف== | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
==عرفان شیعی== | ==عرفان شیعی== | ||
بر خلاف تصوف، عرفان شیعی از راه عمل به احکام و دستورات نورانی اسلام و با پیروی از ائمه(ع) به دست میآید. این عرفان ریشه در قرآن کریم و کلام ائمه(ع) دارد. از نظر عرفان شیعی رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی جز از راه عمل به قرآن و پیروی از خاندان وحی به دست نمیآید و پیروی از هر فرد و هر راهی غیر از آنها به ضلالت و انحراف منتهی میشود. خدای سبحان میفرماید: {{قرآن|این راه مستقیم است، از آن پیروی کنید و از راههای پراکنده (و انحرافی) پیروی نکنید که شما را از طریق حق دور میسازد. این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش میکند شاید پرهیزکاری پیشه کنید}}.<ref>(انعام:۱۵۳)</ref> | بر خلاف تصوف، عرفان شیعی از راه عمل به احکام و دستورات نورانی اسلام و با پیروی از ائمه(ع) به دست میآید. این عرفان ریشه در قرآن کریم و کلام ائمه(ع) دارد. از نظر عرفان شیعی رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی جز از راه عمل به قرآن و پیروی از خاندان وحی و عمل به تکالیف الهی به دست نمیآید و پیروی از هر فرد و هر راهی غیر از آنها به ضلالت و انحراف منتهی میشود. خدای سبحان میفرماید: {{قرآن|این راه مستقیم است، از آن پیروی کنید و از راههای پراکنده (و انحرافی) پیروی نکنید که شما را از طریق حق دور میسازد. این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش میکند شاید پرهیزکاری پیشه کنید}}.<ref>(انعام:۱۵۳)</ref> | ||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه =شد | ||
| تغییر مسیر =شد | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:تصوف]] | |||
[[رده:عرفان]] |