automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{شروع متن}}سؤال: چرا در قرآن كريم خداوند بعد از هر آيه يا قبل از تمام شدن يک آي...» ایجاد کرد) |
جز (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}}سؤال: چرا در قرآن | {{شروع متن}}سؤال: چرا در قرآن کریم خداوند بعد از هر آیه یا قبل از تمام شدن یک آیه یعنی در آخر آن به نوعی خودستایی میکند مثلاً میفرماید: و خداوند به هر چیز تواناست، علیم و آگاه است یا شنوا و بیناست؟ | ||
پاسخ اجمالی: | پاسخ اجمالی: | ||
صفاتی که در پایان هر آیه آمده است به نوعی بیانگر مفهوم و معنایی است که آیه در صدد بیان آن است و درک این ارتباط گاه آسان و گاه مشکل است. به عبارتی دیگر ارتباط صفات پایانی آیات با محتوای آن آیه در یکی از قالبهای زیر قرار میگیرد: تعلیل، | صفاتی که در پایان هر آیه آمده است به نوعی بیانگر مفهوم و معنایی است که آیه در صدد بیان آن است و درک این ارتباط گاه آسان و گاه مشکل است. به عبارتی دیگر ارتباط صفات پایانی آیات با محتوای آن آیه در یکی از قالبهای زیر قرار میگیرد: تعلیل، تأکید، تلازم، تتمیم، توضیح، تقابل و ترغیب. | ||
پاسخ تفصیلی: | پاسخ تفصیلی: | ||
وقتی در آخر آیات به صفت یا اسمی از صفات و اسماء الهی اشاره میشود، اغلب، آن اسم یا صفت، تبیین کنندهٔ معنی آن آیه است. | |||
تمام امور، در | تمام امور، در حقیقت از اسماء الله صادر میشوند، مثلاً ارسال انبیاء، لازمهٔ اسم «الهادی» و «الحکیم» است؛ یا پذیرش توبه، لازمهٔ صفاتی چون «التّواب» و «الغفور» و «الغفّار» و … است؛ لذا خداوند متعال گاه بعد از بیان مطلبی، با بیان اسماء و صفات خود، به ما میفهماند که این مطلب، از لوازم کدام اسم و صفت الهی است. نیز در برخی موارد خداوند متعال اموری را باطل معرّفی مینماید و اسم و صفتی از خود را هم ذکر میکند تا بفهماند که دلیل بطلان آن امر، ناسازگاری آن امر با آن اسم یا صفت الهی است. | ||
برای مثال میفرماید: «قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً وَ اللَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ؛ بگو: آیا جز الله چیزی را میپرستید که مالک سود و زیان شما نیست؟! در حالی که الله سمیع و علیم است.»<ref>مائده/ ۷۶.</ref> | |||
یعنی پرستش غیر خدا باطل است؛ چون معبود باید سمیع و علیم باشد و غیر خدا، هیچ موجودی استقلالاً سمیع و بصیر نیست. در این آیه، دو اسم «السمیع» و «العلیم»، به عنوان حدّ وسط برهان به کار رفتهاند. | |||
یا در آیهای دیگر میفرماید: «وَ | یا در آیهای دیگر میفرماید: «وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّه لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُها وَ إِیَّاکُمْ وَ هُوَ السَّمیعُ الْعَلیم؛ و چه بسا جنبندهای که قدرت حمل روزی خود را ندارد، خداوند او و شما را روزی میدهد؛ در حالی که او سمیع و علیم است.»<ref>عنکبوت/ ۶۰.</ref> | ||
یعنی او رزّاق تک تک موجودات است و رزق کسی را از موعدش تأخیر نمیاندازند. چون او سمیع است و ندای رزق خواهی مخلوقات را میشنود، چه بر زبان آورند و چه در دل بخواهند و چه زبان حالشان خواهان رزق باشد؛ و علیم است و میداند که رزقشان چیست؛ اگر چه آنها نوع رزق را در خواهش خویش، معیّن نکنند یا اشتباهی معیّن کنند. | |||
به | به همین نحو، اسماء و صفات انتهایی آیات با خود آیات در ارتباطند؛ لکن درک این رابطه گاه آسان است و گاه مشکل و از عهدهٔ هر کسی بر نمیآید که متوجّه این ارتباط شود. | ||
به عبارت دیگر پیوند صفات پایان بخش آیات با محتوای آنها، در یکی از انواع تعلیل، | به عبارت دیگر پیوند صفات پایان بخش آیات با محتوای آنها، در یکی از انواع تعلیل، تأکید، تلازم، تتمیم، توضیح، تقابل و ترغیب قابل مشاهده است؛ و این پیوند عمیق معنایی چنان است که کنار گذاشته شدن آن صفات و جایگزین کردن آن با اوصاف دیگر، موجب نارسایی مقصود آن آیات میشود. | ||
توضیح برخی از واژهها | توضیح برخی از واژهها | ||
تعلیل: بیان علت و سبب چیزی و اثبات کردن با دلیل است، در برخی از آیات صفات پایانی | تعلیل: بیان علت و سبب چیزی و اثبات کردن با دلیل است، در برخی از آیات صفات پایانی جنبهٔ تعلیل دارند مانند: «إِن تُقْرِضُواْ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا یُضَاعِفْهُ لَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ شَکُورٌ حَلِیمٌ»<ref>تغابن/ ۱۷.</ref> | ||
برخی شکر از طرف خداوند را به معنای نعمت دادن و ازدیاد آن معنا | برخی شکر از طرف خداوند را به معنای نعمت دادن و ازدیاد آن معنا کردهاند<ref>راغب، حسین، مفردات الفاظ القرآن، دمشق، دارالعلم، ۱۴۱۲ق، ص۴۶۲.</ref> همانگونه که خداوند خود میفرماید: «لَئنِ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»<ref>ابراهیم/ ۷.</ref> لذا شکور دلیلی است برای جملهٔ «یُضَاعِفْهُ لَکُمْ». و «حلیم» در مورد خداوند یعنی گناهان را میآمرزد و در عقوبت تعجیل نمیکند پس صفت «حلیم» هم تعلیلی است برای جملهٔ «یَغْفِرْ لَکُمْ». | ||
تأکید: عبارت است از استوار کردن مطلب قبلی به واسطهٔ تکرار. مانند دو صفت «اللطیف الخبیر» در آیهٔ: «ألَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الخَبِیرُ».<ref>ملک/ ۱۴.</ref> | |||
«لطیف» در مورد خداوند یعنی عمق آگاهی او نسبت به آفریدگانش و «خبیر» یعنی عالم به کنه ذات اشیاء؛ لذا با این معنا این دو صفت | «لطیف» در مورد خداوند یعنی عمق آگاهی او نسبت به آفریدگانش و «خبیر» یعنی عالم به کنه ذات اشیاء؛ لذا با این معنا این دو صفت تأکیدی برای آیه محسوب میشوند. | ||
و مثالها و عناوین دیگری وجود دارد که به ما نشان میدهد صفات و اسماء پایانی آیات با متن آیهای که در آن قرار گرفتهاند، به نوعی ارتباط مفهومی دارند که در یکی از قالبهای گفته شده قرار میگیرند. | و مثالها و عناوین دیگری وجود دارد که به ما نشان میدهد صفات و اسماء پایانی آیات با متن آیهای که در آن قرار گرفتهاند، به نوعی ارتباط مفهومی دارند که در یکی از قالبهای گفته شده قرار میگیرند. | ||
از این توضیحات روشن میشود که نمیتوان صفات پایانی آیات را به عنوان خودستایی خداوند قلمداد کرد، بلکه نشان دادن و تبیین معنایی است که در آیه استفاده شده است و با این صفات خداوند بیان میکند که قادر بر عملی کردن مطالبی است که در آیه گفته شده است؛ علاوه بر اینکه خداشناسی اصل دین است و دینداری بدون شناخت و توجه به مبدأ هستی بی معناست. بنابر این لازم است که پیوسته بندگان متذکر خداوند و صفات او باشند. لازم به ذکر است خودستایی برای بشر مذموم است زیرا | از این توضیحات روشن میشود که نمیتوان صفات پایانی آیات را به عنوان خودستایی خداوند قلمداد کرد، بلکه نشان دادن و تبیین معنایی است که در آیه استفاده شده است و با این صفات خداوند بیان میکند که قادر بر عملی کردن مطالبی است که در آیه گفته شده است؛ علاوه بر اینکه خداشناسی اصل دین است و دینداری بدون شناخت و توجه به مبدأ هستی بی معناست. بنابر این لازم است که پیوسته بندگان متذکر خداوند و صفات او باشند. لازم به ذکر است خودستایی برای بشر مذموم است زیرا هیچیک از کمالات او اصیل نیست و بلکه همه از خداوند است؛ اما برای خدا ممدوح میباشد، زیرا او خالق است و احاطه بر همه چیز دارد و همه کمالات اصالتا از خداست و تنها موجودی که میتواند خود را بستاید، خداست. | ||
منابع جهت | منابع جهت مطالعهٔ بیشتر | ||
۱. معصومه مرزبان، مهدی احمدی، پیوند معنایی صفات الهی پایان آیات قرآن با مضمون آنها، نشریهٔ پژوهشهای قرآن و حدیث، سال چهل و هفتم، شمارهٔ یکم، بهار و تابستان ۱۳۹۳. | |||
۲. | |||
۳. جعفر سبحانی، اسماء و صفات خدا در قرآن، مجلهٔ مکتب اسلام، شمارهٔ ۸ و ۹. | |||
۴. | |||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی = | ||
|شاخه فرعی۱ = | |شاخه فرعی۱ = | ||
|شاخه فرعی۲ = | |شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | |شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = | ||
| تیترها = | | تیترها = | ||
| ویرایش = | | ویرایش = | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = | ||
| کیفیت = | | کیفیت = | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |