automoderated، دیوانسالاران، مدیران
۷٬۲۳۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
=== معجزات امامان === | === معجزات امامان === | ||
==== امام علی (ع) ==== | ==== امام علی (ع) ==== | ||
از اصبغ بن نباته نقل شده است که روزی | از اصبغ بن نباته نقل شده است که روزی در محضر امیرالمؤمنین(ع) بودم، عدهای از اصحاب، از جمله ابوموسی اشعری، عبدالله بن مسعود، انیس بن مالک، ابوهریره و… وارد شدند، به آن حضرت گفتند: از معجزاتی که خداوند به شما اختصاص داده است نشان دهید. حضرت فرمود: شما چگونه هستید و این چه سؤالی است که شما کردید…، خداوند فرموده است: «اگر کسی بعد از حجت ایمان نیاورد به عذاب سخت گرفتار خواهد شد… سپس آنان گفتند: یا امیرالمؤمنین، ما به خدا و رسولش ایمان آوردیم و به او توکل میکنیم؛ و بعد حضرت فرمود: به نام خدا و برکات او با من برخیزید، ما با آن حضرت برخاستیم و درجایی بودیم که هیچگونه آبی در آنجا نبود، در همان حال ناگهان در برابر خود باغ سرسبزی که نهرهایی از آب در آن جاری بود را مشاهده کردیم. به امام(ع) عرض کردیم: یا امیرالمؤمنین، به خدا قسم این نشانه امامت است و غیر آن را نیز به ما نشان دهید حضرت فرمود: این مرا کافی است و خداوند نیکو وکیل است…<ref>مجلسی، محمد باقر، بیروت، مؤسسه الوفاء، بحار، ج ۴۲، ص ۵۴،</ref> | ||
== امام باقر (ع) == | ==== امام باقر (ع) ==== | ||
از قطب | از قطب راوندی نقل شدهاست که روزی ابوصلاح کنانی به خانه امام باقر(ع) میرود، در را کوبیده، کنیز و خدمتکار امام(ع) میآید. در این هنگام دست به سوی او برده و اهانتی میکند. در این زمان امام(ع) از خانه صدا میزند و میفهماند که دیوار خانه مانع از دید آن حضرت نمیگردد، سپس وارد خانه شده به حضرت میگوید: به خدا قسم این کار از روی بی اعتنایی و قصد اهانت نبود. بلکه میخواستم بر یقینم بیافزایم. امام(ع) فرمود: اگر گمان داری که این در و دیوار وسیلهای حائل بین من و شما میشود، پس فرق میان من و شما چه خواهد بود. بپرهیز که دیگر عملی اینگونه ناشایست به جا نیاوری.<ref>قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، انتشارات هجرت، ۱۳۷۱، ج ۲، ص ۱۹۹.</ref> | ||
اهلبیت(ع) از مقام و جایگاه والایی برخوردار میباشند، در راستای اثبات حقانیت و جایگاه خود، علامتها و معجزاتی را اظهار داشتهاند، و حقایق پوشیده را آشکار نمودهاند. | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||