automoderated
۶٬۳۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== مراد از مرگ قلب == | == مراد از مرگ قلب == | ||
منظور از واژه قلب در قرآن و روایات، روح و نفس انسانی<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، منشورات جماعه المدرسین فی الحوزه العلمیه، قم المقدسه، ج۲، ص۲۲۳، ذیل آیه ۲۲۵ سوره بقره.</ref> و مراد از مرگ قلب، تاریک شدن روح و فاصله گرفتن انسان از یاد خدا است. همه اعمال بر روح و روان انسان اثر میگذارد؛ به تعبیر روایات، برخی اعمال باعث قساوت و مرگ قلب و برخی باعث نورانی شدن آن میشوند.<ref>ر. ک. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ج۳.</ref> | |||
منظور از واژه قلب در قرآن و روایات، | |||
همه اعمال بر روح و روان انسان اثر میگذارد؛ به تعبیر روایات، برخی اعمال باعث قساوت و مرگ قلب و برخی باعث نورانی شدن آن میشوند.<ref>ر. ک. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ج۳.</ref> | |||
== مراد از ثروتمندان == | == مراد از ثروتمندان == | ||
مراد از ثروتمندانی که همنشینی با آنها باعث مرگ قلب میشود، «ثروتمندان خوشگذران» هستند. | |||
پیامبر | از روایت نقل شده از امام صادق، استفاده میشود که همنشینی با هر ثروتمندی باعث مرگ قلب میشود؛ ولی نمیتوان بلافاصله به عمومیت یک روایت یا آیه عمل کرد؛ زیرا ممکن است با آیه یا روایتی دیگر قید خورده باشد. در این زمینه روایتی از پیامبر(ص) نقل شده است که در آن دستهای خاص از ثروتمندان مشخص شدهاند. پیامبر(ص) در این روایت، همنشینی با «غنی مترف؛ ثروتمند خوشگذران» را همنشینی با مردگان دانسته است.<ref>محمد بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، خصال، قم، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۲۸.</ref> | ||
واژه مترف از ماده ترف (بر وزن طرف) به معنی تنعم است، و مترف به کسی میگویند که فزونی نعمت و زندگی مرفه او را مست و مغرور و غافل کرده و به طغیان گری واداشته است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۱۰۶.</ref> | واژه مترف از ماده ترف (بر وزن طرف) به معنی تنعم است، و مترف به کسی میگویند که فزونی نعمت و زندگی مرفه او را مست و مغرور و غافل کرده و به طغیان گری واداشته است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۱۰۶.</ref> |