automoderated
۵۴۳
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
باور داشتن به [[حقیقت شفاعت|شفاعت]] یأس و نومیدی را از دل مومن میبرد و او را به فضل و رحمت الهی امیدوار میکند. در این حالت انسان بین خوف و رجا قرار میگیرد، نه چنان به رحمت و شفاعت الهی امیدوار می شود که از ارتکاب هیچ گناهی نترسند، و نه چنان از رحمت الهی نومید میگردد که هیچ راه بازگشتی، پیش روی خود | باور داشتن به [[حقیقت شفاعت|شفاعت]] یأس و نومیدی را از دل مومن میبرد و او را به فضل و رحمت الهی امیدوار میکند. در این حالت انسان بین خوف و رجا قرار میگیرد، نه چنان به رحمت و شفاعت الهی امیدوار می شود که از ارتکاب هیچ گناهی نترسند، و نه چنان از رحمت الهی نومید میگردد که هیچ راه بازگشتی، پیش روی خود نبیند. باور به شفاعت، یک رابطه معنوی بین بنده و شفیع برقرار میکند که انسان را به این وا میدارد، تا حد امکان در مسیر درست گام برداشته و رفتار و کردار خویش را اصلاح کند. | ||
===امید به رحمت الهی در حالت خوف و رجا=== | ===امید به رحمت الهی در حالت خوف و رجا=== | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
برقراری رابطه معنوی با شفیعان، از دیگر آثار تربیتی شفاعت است.<ref>پیام قرآن، ج۶، ص۵۲۴.</ref> امید به شفاعتِ اولیای الهی، انسان را وامیدارد، تا حد امکان، در مسیر آنان گام برداشته و در همانندسازی گفتار و کردار خود با سیره عملی امامان بکوشد. | برقراری رابطه معنوی با شفیعان، از دیگر آثار تربیتی شفاعت است.<ref>پیام قرآن، ج۶، ص۵۲۴.</ref> امید به شفاعتِ اولیای الهی، انسان را وامیدارد، تا حد امکان، در مسیر آنان گام برداشته و در همانندسازی گفتار و کردار خود با سیره عملی امامان بکوشد. | ||
شهید مطهری در نقد سخنان ساده اندیشانی که امید به شفاعت [[اهل بیت(ع)]] را بهانهای برای انجام گناهان قرار میدهند و ملاک خشنودی آنان را از رضایت خداوند جدا میشمارند، میگوید: | باید توجه شود که انحراف از معنای حقیقی شفاعت می تواند تبعات بسیار بدی را برای انسان داشته باشد و موجب خسران گردد؛ شهید مطهری در نقد سخنان ساده اندیشانی که امید به شفاعت [[اهل بیت(ع)]] را بهانهای برای انجام گناهان قرار میدهند و ملاک خشنودی آنان را از رضایت خداوند جدا میشمارند، میگوید: | ||
«اگر… کسی چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبی، سلطنتی دیگر هم وجود دارد… چیزی جز شرک نخواهد بود … در این پندارِ غلط چنین گفته میشود که خدا با چیزهایی راضی میشود و [[امام حسین(ع)]] با چیزهای دیگر: خدا با انجام دادن واجبات… و با ترک گناهان… ولی امام حسین(ع) با این کارها کاری ندارد، رضای او در این است که مثلاً برای فرزند جوانش [[علی اکبر(ع)]] گریه یا لااقل تباکی کنیم… این چنین تصویری از شفاعت… به ساحت امام حسین(ع) که بزرگترین افتخارش، عبودیت و بندگی خدا است… اهانت است.»<ref>عدل الهی، ص۲۶۶–۲۶۷.</ref> | «اگر… کسی چنین معتقد شود که در کنار دستگاه سلطنت ربوبی، سلطنتی دیگر هم وجود دارد… چیزی جز شرک نخواهد بود … در این پندارِ غلط چنین گفته میشود که خدا با چیزهایی راضی میشود و [[امام حسین(ع)]] با چیزهای دیگر: خدا با انجام دادن واجبات… و با ترک گناهان… ولی امام حسین(ع) با این کارها کاری ندارد، رضای او در این است که مثلاً برای فرزند جوانش [[علی اکبر(ع)]] گریه یا لااقل تباکی کنیم… این چنین تصویری از شفاعت… به ساحت امام حسین(ع) که بزرگترین افتخارش، عبودیت و بندگی خدا است… اهانت است.»<ref>عدل الهی، ص۲۶۶–۲۶۷.</ref> | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:اخلاق]] | |||
[[رده:تربیت]] |