۱٬۴۰۷
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۹: | خط ۸: | ||
* '''دشمنی با اسلام و انتقام جویی از آن؛''' با وجود پیشرفتهای [[اسلام]] و مسلمانان در ابتدای [[دوران اسلامی]] و عدم توان دشمنان در مقابله مستقیم با آن، دشمنان به فکر چاره افتاده و برای انتقام، عدهای از متفکران مانند [[کعب الاحبار]] و [[وهب بن منبه یهودی]]، [[ابن جریح]] و [[تمیم داری مسیحی]]، [[سیف بن عمر]] و [[ابن ابی العوجا مانوی]]، به ظاهر مسلمان شدند و با ساختن احادیث دروغین باعث ورود موجی از احادیث ساختگی در میان [[روایات اسلامی]] شدند.<ref>زین العابدین، قربانی، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۶۶.</ref> برای نمونه «ابن ابی العوجا» به هنگام اعدامش گفت: «مرا از کشته شدن چه باک، درحالیکه چهار هزار حدیث که [[حرام]] را حلال و [[حلال]] را حرام میکرد ساختم و وارد [[دین]] شما کردم.» و [[حماد بن زید]] نیز گفته است: «[[زنادقه]] چهارده هزار حدیث ساخته و به پیامبر و اولیاء الهی نسبت دادهاند.»<ref>محمود، ابوریة، اضواء علی السنة المحمدیة، بی جا، دارالکتاب الاسلامی، بی تا، ج۵، ص۱۴۴.</ref> | * '''دشمنی با اسلام و انتقام جویی از آن؛''' با وجود پیشرفتهای [[اسلام]] و مسلمانان در ابتدای [[دوران اسلامی]] و عدم توان دشمنان در مقابله مستقیم با آن، دشمنان به فکر چاره افتاده و برای انتقام، عدهای از متفکران مانند [[کعب الاحبار]] و [[وهب بن منبه یهودی]]، [[ابن جریح]] و [[تمیم داری مسیحی]]، [[سیف بن عمر]] و [[ابن ابی العوجا مانوی]]، به ظاهر مسلمان شدند و با ساختن احادیث دروغین باعث ورود موجی از احادیث ساختگی در میان [[روایات اسلامی]] شدند.<ref>زین العابدین، قربانی، علم حدیث و نقش آن در شناخت و تهذیب حدیث، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۷۸، ص۶۶.</ref> برای نمونه «ابن ابی العوجا» به هنگام اعدامش گفت: «مرا از کشته شدن چه باک، درحالیکه چهار هزار حدیث که [[حرام]] را حلال و [[حلال]] را حرام میکرد ساختم و وارد [[دین]] شما کردم.» و [[حماد بن زید]] نیز گفته است: «[[زنادقه]] چهارده هزار حدیث ساخته و به پیامبر و اولیاء الهی نسبت دادهاند.»<ref>محمود، ابوریة، اضواء علی السنة المحمدیة، بی جا، دارالکتاب الاسلامی، بی تا، ج۵، ص۱۴۴.</ref> | ||
* '''انگیزه سیاسی؛''' [[مشروعیت]] بخشی به قدرتهایی که خود را [[خلیفه رسول الله]] نامیده بودند، نیازمند روایاتی بود تا این مسئله را تأمین نماید. چون هیچ سخنی از [[پیامبر(ص)]] در تأیید این منصب در دست نداشتند، بلکه سخنان فراوانی علیه این مدعا و به نفع [[اهل بیت(ع)]] از پیامبر(ص) وجود داشت، شروع به وضع و [[جعل حدیث]] برای این منظور نمودند برای مثال روایتی به پیامبر(ص) نسبت داده شده: «ما پیامبران چیزی به ارث نمیگذاریم و هر آنچه از ما باقی بماند صدقه است»<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۵، ص۱۵۲.</ref> که این مطلب به جهت مخالفت با [[قرآن]]<ref> | * '''انگیزه سیاسی؛''' [[مشروعیت]] بخشی به قدرتهایی که خود را [[خلیفه رسول الله]] نامیده بودند، نیازمند روایاتی بود تا این مسئله را تأمین نماید. چون هیچ سخنی از [[پیامبر(ص)]] در تأیید این منصب در دست نداشتند، بلکه سخنان فراوانی علیه این مدعا و به نفع [[اهل بیت(ع)]] از پیامبر(ص) وجود داشت، شروع به وضع و [[جعل حدیث]] برای این منظور نمودند برای مثال روایتی به پیامبر(ص) نسبت داده شده: «ما پیامبران چیزی به ارث نمیگذاریم و هر آنچه از ما باقی بماند صدقه است»<ref>مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۵، ص۱۵۲.</ref> که این مطلب به جهت مخالفت با [[قرآن]]<ref>سوره نمل، ایه ۱۶.</ref> جعلی بودنش واضح است. | ||
[[معاویه]] نیز روند [[احادیث حدیث|احادیث]] ساختگی را به اوج رساند و در عرصههای مختلف به جعل حدیث پرداخت.<ref>ناصر، رفیعی محمدی، درسنامه وضع حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۶۰–۷۲.</ref> همچنین در زمان سایر [[امویان]] این وضع ادامه داشت و راویانی در زمان [[عبدالملک بن مروان]] در فضائل امویان و سوابق آنها و طعنه به [[علی(ع)]] روایات زیادی ساختند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی جا، داراحیاء الکتب العربیه، بی تا، ج۱۱، ص۴۶.</ref> [[عباسیان]] نیز این عمل را ادامه داده و برای مشروعیت بخشیدن به [[حکومت]] خود احادیثی را جعل کردند.<ref>درسنامه وضع حدیث، ص۷۲–۷۳.</ref> | [[معاویه]] نیز روند [[احادیث حدیث|احادیث]] ساختگی را به اوج رساند و در عرصههای مختلف به جعل حدیث پرداخت.<ref>ناصر، رفیعی محمدی، درسنامه وضع حدیث، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴، ص۶۰–۷۲.</ref> همچنین در زمان سایر [[امویان]] این وضع ادامه داشت و راویانی در زمان [[عبدالملک بن مروان]] در فضائل امویان و سوابق آنها و طعنه به [[علی(ع)]] روایات زیادی ساختند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهجالبلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بی جا، داراحیاء الکتب العربیه، بی تا، ج۱۱، ص۴۶.</ref> [[عباسیان]] نیز این عمل را ادامه داده و برای مشروعیت بخشیدن به [[حکومت]] خود احادیثی را جعل کردند.<ref>درسنامه وضع حدیث، ص۷۲–۷۳.</ref> |
ویرایش