پرش به محتوا

انگیزه‌های ادعای ارتباط با امام زمان(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
از عوامل عمده و اساسی طرح مهدویت دروغین، بابیت و نیابت کاذب که در طول تاریخ، دشمنان اسلام و مکتب اهل بیت(ع) روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌اند، بیگانه نگه داشتن، بدبین کردن و سست نمودن پایه‌های دینی و اعتقادی مردم مسلمان نسبت به اصل امامت و مهدویت واقعی بوده است. مدعیان ارتباط با امام زمان از این طریق تشیع اصیل را به چالش کشانده و مذاهب و نحله‌های ساختگی و باطل خود را برای رسیدن به خواسته‌های بی‌ارزش دنیوی شان، رسمیت می‌بخشند. چنانچه در به وجود آمدن بهائیت و امثال آن به وضوح مشاهد می‌گردد.
از عوامل عمده و اساسی طرح مهدویت دروغین، بابیت و نیابت کاذب که در طول تاریخ، دشمنان اسلام و مکتب اهل بیت(ع) روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌اند، بیگانه نگه داشتن، بدبین کردن و سست نمودن پایه‌های دینی و اعتقادی مردم مسلمان نسبت به اصل امامت و مهدویت واقعی بوده است. مدعیان ارتباط با امام زمان از این طریق تشیع اصیل را به چالش کشانده و مذاهب و نحله‌های ساختگی و باطل خود را برای رسیدن به خواسته‌های بی‌ارزش دنیوی شان، رسمیت می‌بخشند. چنانچه در به وجود آمدن بهائیت و امثال آن به وضوح مشاهد می‌گردد.


آیت الله لنکرانی درباره گرایش مردم به علی محمد باب در این باره گفته است: «این باور تحرک بخش اسلامی و شیعی مهدویت بود که البته با خطای تشخیص مصداق و صحنه گردانی بازیگران (پیدا و پنهان) سیاسی، غوغای بابیت را در ایران اسلامی و شیعه برانگیخت و (در این رهگذر) جمعی از شیعیان ساده لوح را حول پرچم کسی گرد آورد که مدعی باب امام عصر بود.»<ref>کوچک زاده، عبدالله. حوزه‌های علمیه و مبارزه با انحرافات، تهران، نشر مهر، ۱۳۸۷ه‍. ش</ref> و بر اهل تحقیق و تشخیص صحیح پوشیده نیست که دعوای بابیت توسط علی محمد یک طرح حساب شده و توطئه پنهان برای تحریف عقیده ناب امامت و مهدویت و به انگیزهٔ اضلال و گمراه ساختن مسلمانان بود چنانچه آثار شوم آن حالا هم مانند وهابیت در میان مذاهب عامه نمایان است.<ref>همه کسانی که درک عمیق و دقیقی از تاریخ معاصر دارند، می‌دانند که بابیه، بهائیه و ازلیه در ایران مسلکهایی هستند که دست سیاست، آنها را به صورت دین درآورد و به جان ملت مسلمان ایران انداخت، تا از رهگذر تفسیرهای ارتجاعی و خرافاتی آنها، و ایجاد اختلاف در جامعه اسلامی، هسته پویایی دین اسلام و مذهب تشیّع در ایران گرفته شود و راه برای سیطره استعمار هموار گردد. در تهاجم پیروان مسلکهای استعماری به دین و هویت ملی، سه هدف اساسی دنبال می‌شد:
آیت الله لنکرانی درباره گرایش مردم به علی محمد باب در این باره گفته است: «این باور تحرک بخش اسلامی و شیعی مهدویت بود که البته با خطای تشخیص مصداق و صحنه گردانی بازیگران (پیدا و پنهان) سیاسی، غوغای بابیت را در ایران اسلامی و شیعه برانگیخت و (در این رهگذر) جمعی از شیعیان ساده لوح را حول پرچم کسی گرد آورد که مدعی باب امام عصر بود.»<ref>کوچک زاده، عبدالله. حوزه‌های علمیه و مبارزه با انحرافات، تهران، نشر مهر، ۱۳۸۷ه‍. ش</ref>
پوشیده نیست که ادعای بابیت توسط علی محمد توطئه پنهان، برای تحریف اعتقاد به امامت، مهدویت و به انگیزه گمراه ساختن مسلمانان بود. آثار شوم این ادعای دروغ تاکنون همانند وهابیت در میان مذاهب اهل سنت نمایان است.


# خارج کردن دین از حوزه اجتماعی و در رأس آن، سیاست و حکومت
بابیه، بهائیه و ازلیه در ایران مسلکهایی هستند که دست سیاست، آنها را به صورت دین درآورد و به جان ملت مسلمان ایران انداخت، تا از رهگذر تفسیرهای ارتجاعی و خرافاتی آنها، و ایجاد اختلاف در جامعه اسلامی، هسته پویایی دین اسلام و مذهب تشیع در ایران گرفته شود و راه برای سیطره استعمار هموار گردد. در تهاجم پیروان مسلکهای استعماری به دین و هویت ملی، سه هدف اساسی دنبال می‌شد:
# توجیه حضور استعمار در کشور به عنوان یگانه عامل تجدد و ترقی
# خارج کردن دین از حوزه اجتماعی و در رأس آن، سیاست و حکومت.
# تثبیت نیروهای غرب‌گرا در ارکان سیاست گذاری و تصمیم‌گیری کشور
# توجیه حضور استعمار در کشور به عنوان یگانه عامل تجدد و ترقی.
مسلکهای استعماری بابیه و بهائیه دقیقاً همین اهداف را تعقیب می‌کنند. سر لوحه آموزه‌های این مسلک‌ها، جدایی دین از حوزه سیاست و حکومت است.
# تثبیت نیروهای غرب‌گرا در ارکان سیاست گذاری و تصمیم‌گیری کشور.
مسلکهای استعماری بابیه و بهائیه همین اهداف را تعقیب می‌کنند. سر لوحه آموزه‌های این مسلک‌ها، جدایی دین از حوزه سیاست و حکومت است.


بزرگترین مشکل استعمار برای حضور در کشورهای اسلامی ـ علاوه بر ماهیت سیاسی دین و سیاسی بودن مسلمانان ـ وجود برخی احکام حماسی و تحرک بخش اسلام مثل احکام جهاد بود. بهائیت از این جنبه نیز در خدمت استعمار قرار گرفت؛ برای نمونه، حسینعلی نوری، مأموریت داشت یکی دیگر از احکام مترقی اسلام یعنی حکم جهاد را متزلزل سازد، تا این مانع بزرگ نیز از راه استعمار برداشته شود. او می‌گوید: «این ظهور، رجعیت کبری و عنایت عظمی است که حکم جهاد را در کتاب محو کرده است». اشراق خاوری، عبدالحمید. گنجینه حدود و احکام، مؤسسه ملی مطبوعات امری، ۱۲۸ بدیع.</ref>
بزرگترین مشکل استعمار برای حضور در کشورهای اسلامی، علاوه بر ماهیت سیاسی دین و سیاسی بودن مسلمانان، وجود برخی احکام حماسی و تحرک بخش اسلام مثل احکام جهاد بود. بهائیت از این جنبه نیز در خدمت استعمار قرار گرفت؛ برای نمونه، حسینعلی نوری، مأموریت داشت یکی دیگر از احکام مترقی اسلام یعنی حکم جهاد را متزلزل سازد، تا این مانع بزرگ نیز از راه استعمار برداشته شود. او می‌گوید: «این ظهور، رجعیت کبری و عنایت عظمی است که حکم جهاد را در کتاب محو کرده است». <ref>اشراق خاوری، عبدالحمید. گنجینه حدود و احکام، مؤسسه ملی مطبوعات امری، ص۱۲۸.</ref>


===سوء استفاده‌های مالی===
===سوء استفاده‌های مالی===
۷٬۲۳۰

ویرایش