پرش به محتوا

اعتقاد اصحاب به عصمت حضرت محمد(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

جایگزینی متن - ';' به '؛'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
(جایگزینی متن - ';' به '؛')
خط ۷: خط ۷:
اصحاب پیامبر در شناخت مقام و جایگاه [[نبوت]] و [[عصمت]] در یک سطح نبودند. برخی از اصحاب نسبت به عصمت پیامبر نا آگاه بوده و در مواردی به تصمیمات پیامبر اعتراض کرده‌اند اما گروهی دیگر در مقابل این اعتراضات ایستادگی نموده و دیگران در این مورد سرزنش یا راهنمایی کرده و مقام عصمت پیامبر را گوشزد می‌کردند.
اصحاب پیامبر در شناخت مقام و جایگاه [[نبوت]] و [[عصمت]] در یک سطح نبودند. برخی از اصحاب نسبت به عصمت پیامبر نا آگاه بوده و در مواردی به تصمیمات پیامبر اعتراض کرده‌اند اما گروهی دیگر در مقابل این اعتراضات ایستادگی نموده و دیگران در این مورد سرزنش یا راهنمایی کرده و مقام عصمت پیامبر را گوشزد می‌کردند.
==باور به عصمت پیامبر در بین اصحاب==
==باور به عصمت پیامبر در بین اصحاب==
یاران [[رسول خدا(ص)]] در درجات گوناگونی از معرفت جای داشتند و برخی از اصحاب از روی نا آگاهی در مورد [[عصمت]] پیامبر، بر کار آن حضرت خرده می‌گرفتند. برای مثال، [[عدالت]] وی را در تقسیم غنایم زیر سؤال می‌بردند و پیامبر اکرم(ص) در پاسخ می‌فرمود: اگر عدالت را نزد من نتوان یافت، کجا می‌توان سراغی از آن گرفت؟<ref>الارشاد، ص۷۸; البداية و النهاية، ج۴، ص۴۱۶; و الملل و النحل، ج۱، ص۲۹. 2.»Isma« , In The Encyclopedia Of Islam , V4 , p182</ref>
یاران [[رسول خدا(ص)]] در درجات گوناگونی از معرفت جای داشتند و برخی از اصحاب از روی نا آگاهی در مورد [[عصمت]] پیامبر، بر کار آن حضرت خرده می‌گرفتند. برای مثال، [[عدالت]] وی را در تقسیم غنایم زیر سؤال می‌بردند و پیامبر اکرم(ص) در پاسخ می‌فرمود: اگر عدالت را نزد من نتوان یافت، کجا می‌توان سراغی از آن گرفت؟<ref>الارشاد، ص۷۸؛ البداية و النهاية، ج۴، ص۴۱۶؛ و الملل و النحل، ج۱، ص۲۹. 2.»Isma« , In The Encyclopedia Of Islam , V4 , p182</ref>


با این حال مسئله عصمت برای بسیاری از یاران رسول خدا(ص) مسلم و خدشه ناپذیر بوده است، اگر کسی از سر نا آگاهی یا با انگیزه‌هایی دیگر، در برابر اعمال پیامبر مخالفت می‌کرد، با اعتراض دیگران روبه رو می‌شد:<ref>پژوهشى در عصمت معصومان، ص۷۷.</ref>
با این حال مسئله عصمت برای بسیاری از یاران رسول خدا(ص) مسلم و خدشه ناپذیر بوده است، اگر کسی از سر نا آگاهی یا با انگیزه‌هایی دیگر، در برابر اعمال پیامبر مخالفت می‌کرد، با اعتراض دیگران روبه رو می‌شد:<ref>پژوهشى در عصمت معصومان، ص۷۷.</ref>
===گفتگو درباره جنگ بدر===
===گفتگو درباره جنگ بدر===
پیش از [[جنگ بدر]]، پیامبر اکرم(ص) با اصحاب خود به [[مشورت]] پرداخت. ابتدا دو تن از [[مهاجران]] سخنانی بر زبان راندند که آزردگی خاطر رسول خدا(ص) را در پی آورد. در مقابل این افراد، [[مقداد]] و [[سعد بن معاذ]]، برای اعتراض صحبت هایی کردند که بیانگر فرمانبرداری کامل آنان از پیامبر خدا بود و از اعتقاد به جدایی ناپذیری [[نبوت]] و عصمت حکایت داشت. بخشی از سخنان سعد بن معاذ چنین است:
پیش از [[جنگ بدر]]، پیامبر اکرم(ص) با اصحاب خود به [[مشورت]] پرداخت. ابتدا دو تن از [[مهاجران]] سخنانی بر زبان راندند که آزردگی خاطر رسول خدا(ص) را در پی آورد. در مقابل این افراد، [[مقداد]] و [[سعد بن معاذ]]، برای اعتراض صحبت هایی کردند که بیانگر فرمانبرداری کامل آنان از پیامبر خدا بود و از اعتقاد به جدایی ناپذیری [[نبوت]] و عصمت حکایت داشت. بخشی از سخنان سعد بن معاذ چنین است:
: پدر و مادرم فدای تو باد ای رسول خدا! ما به تو [[ایمان]] آوردیم و تصدیقت نمودیم و گواهی دادیم که آنچه آورده‌ای همه حق است و از جانب [[خدا]]. به هر چه می‌خواهی فرمان بده; هر آنچه را دوست داری از اموال ما بگیر و هر اندازه که می‌خواهی باقی بگذار. سوگند به خدا که اگر دستور دهی تا خویش را به دریا زنیم، سرپیچی نخواهیم کرد.<ref>الصحيح من سيرة النبى الاعظم(ص)، ج۳، ص۱۷۵.</ref>
: پدر و مادرم فدای تو باد ای رسول خدا! ما به تو [[ایمان]] آوردیم و تصدیقت نمودیم و گواهی دادیم که آنچه آورده‌ای همه حق است و از جانب [[خدا]]. به هر چه می‌خواهی فرمان بده؛ هر آنچه را دوست داری از اموال ما بگیر و هر اندازه که می‌خواهی باقی بگذار. سوگند به خدا که اگر دستور دهی تا خویش را به دریا زنیم، سرپیچی نخواهیم کرد.<ref>الصحيح من سيرة النبى الاعظم(ص)، ج۳، ص۱۷۵.</ref>


این گونه حکایات بیانگر آن است که بر خلاف گمان برخی از نویسندگان،<ref>مقارنة الاديان، ج۳، ص۱۲۳.</ref> [[مسلمانان]] سال‌های آغازین اسلام، میان «محمّد انسان» و «محمّد پیامبر» فرقی نمی‌دیدند و فرمانبرداری و سر سپردگی خود را تنها به یکی از آن دو منحصر نمی‌کردند; بلکه با پیروی از منطق [[قرآن]]، همه سخنان او را برخاسته از وحی و برکنار از خواهش‌های نفسانی می‌دانستند.
این گونه حکایات بیانگر آن است که بر خلاف گمان برخی از نویسندگان،<ref>مقارنة الاديان، ج۳، ص۱۲۳.</ref> [[مسلمانان]] سال‌های آغازین اسلام، میان «محمّد انسان» و «محمّد پیامبر» فرقی نمی‌دیدند و فرمانبرداری و سر سپردگی خود را تنها به یکی از آن دو منحصر نمی‌کردند؛ بلکه با پیروی از منطق [[قرآن]]، همه سخنان او را برخاسته از وحی و برکنار از خواهش‌های نفسانی می‌دانستند.


===گواهی ذو الشهادتین===
===گواهی ذو الشهادتین===
خط ۲۶: خط ۲۶:
:انا عَبداللّه وَ رَسُوله، لَن اخالفُ امرهُ وَ لَن یضیّعنی<ref>تاريخ الطبرى، ج۲، ص۶۳۴.</ref> (من بنده خدا و فرستاده اویم. هیچگاه از فرمان او سرپیچی نمی‌کنم و او نیز هرگز مرا خوار نمی‌سازد.)
:انا عَبداللّه وَ رَسُوله، لَن اخالفُ امرهُ وَ لَن یضیّعنی<ref>تاريخ الطبرى، ج۲، ص۶۳۴.</ref> (من بنده خدا و فرستاده اویم. هیچگاه از فرمان او سرپیچی نمی‌کنم و او نیز هرگز مرا خوار نمی‌سازد.)


افزون بر سخنان پیامبر اکرم(ص) و ابوبکر که به روشنی بیانگر عصمت رسول خدایند، اعتراض عمر نیز از جدایی ناپذیری نبوت و عصمت حکایت دارد; زیرا از آن جا که عمر چنین پیمانی را خطا می‌دانست، این پرسش را مطرح کرد که اگر او رسول خداست، چرا باید به چنین ذلّتی تن دهد; در حالی که اگر در نظر وی، نبوت و عصمت از یکدیگر جدایی می‌پذیرفتند، این احتمال نیز مطرح می‌گشت که محمّد(ص) پیامبر خدا است، اما در این تصمیم به خطا رفته است.
افزون بر سخنان پیامبر اکرم(ص) و ابوبکر که به روشنی بیانگر عصمت رسول خدایند، اعتراض عمر نیز از جدایی ناپذیری نبوت و عصمت حکایت دارد؛ زیرا از آن جا که عمر چنین پیمانی را خطا می‌دانست، این پرسش را مطرح کرد که اگر او رسول خداست، چرا باید به چنین ذلّتی تن دهد؛ در حالی که اگر در نظر وی، نبوت و عصمت از یکدیگر جدایی می‌پذیرفتند، این احتمال نیز مطرح می‌گشت که محمّد(ص) پیامبر خدا است، اما در این تصمیم به خطا رفته است.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
کاربر ناشناس