کاربر:Rezapour/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۳۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
مدخل: نام روضه بر مراسم روضه‌خوانی


{{سوال}}
آیا یوسف به زلیخا میل داشت؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}


== آیه ۲۴ سوره یوسف ==
عدة الداعی و نجاح الساعی
«زلیخا قصد او کرد و یوسف نیز اگر برهان پروردگار را نمی‌دید، قصد وی می‌نمود»


== میل داشتن در صورت نبودن برهان خداوند ==
از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۳.</ref>
همسر عزيز تصميم بر كامجويى از يوسف داشت و نهايت كوشش خود را در اين راه به كار برد، يوسف هم به مقتضاى طبع بشرى و اينكه جوانى نوخواسته بود، و هنوز همسرى نداشت، و در برابر هيجان‏انگيزترين صحنه‏هاى جنسى قرار گرفته بود. چنين تصميمى را مى‏گرفت هر گاه برهان پروردگار يعنى روح ايمان و تقوى و تربيت نفس و بالآخره مقام" عصمت" در اين وسط حائل نمى‏شد!<ref>تفسير نمونه، ج‏9، ص: ۳۷۰</ref>


لا ريب أن الآية تشير إلى وجه نجاة يوسف من هذه الغائلة، و السياق يعطي أن المراد بصرف السوء و الفحشاء عنه إنجاؤه مما أريد منه و سئل بالمراودة و الخلوة، و أن المشار إليه بقوله: «كَذلِكَ» هو ما يشتمل عليه قوله:  «أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ». فيئول معنى قوله: «كَذلِكَ لِنَصْرِفَ» إلى آخر الآية إلى أنه ع لما كان من عبادنا المخلصين صرفنا عنه السوء و الفحشاء بما رأى من برهان ربه فرؤية برهان ربه هي السبب الذي صرف الله سبحانه به السوء و الفحشاء عن يوسف ع<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏11، ص ۱۲۷.</ref>
ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگ‌ترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۵.</ref> او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آن‌ها است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۸.</ref>


هَمَّ بِها في حالة شعورية طبيعية، يتحرك فيها الإنسان غريزيا من دون تفكير، لأنّ من الطبيعي لأيّ شاب يعيش في أجواء الإثارة أن ينجذب إليها، تماما، كمن تتحرك غريزة الجوع في نفسه بكل إفرازاتها الجسدية عند ما يشمّ رائحة الطعام، و هذا أمر يلتقي فيه المؤمن بغير المؤمن، لأنه من شؤون الإحساسات الغريزية للجسد، و لكن القضية تتناول الموقف الذي يحدّد للإنسان شخصيته من مواقع الإيمان و الالتزام، أو مواقع الكفر و الانفلات<ref>تفسير من وحي القرآن، ج‏12، ص: 186</ref>
او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۹.</ref>


الرابع: أن كل من كان له تعلق بتلك الواقعة فقد شهد ببراءة يوسف عليه السلام من المعصية.<ref>مفاتيح الغيب، ج‏18، ص: ۴۴۰</ref>
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


== تصمیم بر قتل یا مجازات طرف مقابل ==
و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه‏<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>
تصميم همسر عزيز مصر و يوسف، هيچكدام مربوط به كامجويى جنسى نبود، بلكه تصميم بر حمله و زدن يكديگر بود، همسر عزيز به خاطر اينكه در عشق شكست خورده بود، و روح انتقام‏جويى در وى پديد آمده بود و يوسف به خاطر دفاع از خويشتن و تسليم نشدن در برابر تحميل آن زن. از جمله قرائنى كه براى اين موضوع ذكر كرده‏اند اين است كه همسر عزيز تصميم خود را بر كامجويى خيلى قبل از اين گرفته بود و تمام مقدمات آن را فراهم آورده بود.<ref>تفسير نمونه، ج‏9، ص: ۳۷۱.</ref>


[[مناظره امام رضا(ع) با ابن‌جهم پیرامون عصمت انبیاء]]
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


== برهان خدا چه بود؟ ==
عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341
و ببيان ثان: ان جميع المقتضيات كانت متوافرة للفعل، فالمرأة باذلة بل متهالكة، و هو قوي و قادر من حيث الرجولة، و الخلوة تامة بأكمل معانيها، فلا سامع و لا ناظر .. و لكن هناك مانع ليوسف أقوى من كل زاجر، و أعظم من كل سامع و ناظر، و هو علمه بحلال اللّه و حرامه، و حياؤه منه، و يقينه بأن اللّه أقرب اليه من حبل الوريد، و انه يعلم ما توسوس به نفسه، بل و ما هو أخفى من ذلك .. هذا هو البرهان الذي منع يوسف عن التفكير بالحرام<ref>تفسير الكاشف، ج‏4، ص: ۳۰۳.</ref>


برخی مفسران شیعه<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۹، ص۳۷۳، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.</ref> و اهل‌سنت<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۱۸، ص۴۴۳.</ref>اشاره کرده و این احتمال را داده‌اند که این واقعه پارچه بر روی بت گذاشتن، همان برهان و نشان خداوند بوده که به کمک یوسف آمده و سبب شد یوسف نفس خود را کنترل کند.
الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل‏


1- علم و ايمان و تربيت انسانى و صفات برجسته. 2- آگاهى او نسبت به حكم تحريم زنا. 3- مقام نبوت و معصوم بودن از گناه. 4- يك نوع امداد و كمك الهى كه بخاطر اعمال نيكش در اين لحظه حساس به سراغ او آمد<ref>تفسير نمونه، ج‏9، ص: ۳۷۳.</ref>
الباب الثاني في أسباب الإجابة


==جستارهای وابسته==
الباب الثاني في أسباب الإجابة
* [[پارچه انداختن روی بت به دست زلیخا]]
 
* [[مناظره امام رضا(ع) با ابن‌جهم پیرامون عصمت انبیاء]]
الباب الرابع في كيفية الدعاء
== منابع ==
 
<references />
الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر
{{شاخه
 
| شاخه اصلی =
الباب السادس في تلاوة القرآن‏
| شاخه فرعی۱ =
 
| شاخه فرعی۲ =
خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى‏
| شاخه فرعی۳ =
 
| شاخه فرعی۴ =  
== دریدن لباس در عزاداری ==
}}
من در اینجا به‌عنوان نمونه چند روایتی از کتاب‌های شیعه نقل می‌کنم:
{{تکمیل مقاله
#ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و نوحه‌خوانی برای میت جایز نیست و لازم ندارد اما مردم نمی‌دانند.
| شناسه =
#ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و گریه و نوحه بر مرده لازم نیست و نباید صاحب‌عزا لباس پاره کند (سینه‌چاک کند).
| تیترها =  
#امام صادق هنگام مرگش وصیت کرد: به خاطر مرگ من صورت خود را نزده و لباس‌هایتان را پاره نکنید.
| ویرایش =  
منبع شبهه: سایت اسلام هاوس: http://www.islamhouse.com
| لینک‌دهی =
| ناوبری =
| نمایه = شد
| تغییر مسیر =
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده = 
| بازبینی =
| تکمیل =
| اولویت =
| کیفیت =
}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۹

مدخل: نام روضه بر مراسم روضه‌خوانی


عدة الداعی و نجاح الساعی

از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.[۱]

ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگ‌ترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.[۲] او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آن‌ها است.[۳]

او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.[۴]

و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.[۵]

و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه‏[۶]

و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.[۷]

عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341

الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل‏

الباب الثاني في أسباب الإجابة

الباب الثاني في أسباب الإجابة

الباب الرابع في كيفية الدعاء

الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر

الباب السادس في تلاوة القرآن‏

خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى‏

دریدن لباس در عزاداری

من در اینجا به‌عنوان نمونه چند روایتی از کتاب‌های شیعه نقل می‌کنم:

  1. ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و نوحه‌خوانی برای میت جایز نیست و لازم ندارد اما مردم نمی‌دانند.
  2. ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و گریه و نوحه بر مرده لازم نیست و نباید صاحب‌عزا لباس پاره کند (سینه‌چاک کند).
  3. امام صادق هنگام مرگش وصیت کرد: به خاطر مرگ من صورت خود را نزده و لباس‌هایتان را پاره نکنید.

منبع شبهه: سایت اسلام هاوس: http://www.islamhouse.com

  1. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۳.
  2. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۵.
  3. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۸.
  4. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۹.
  5. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12
  6. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12
  7. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12