کاربر:Rezapour/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
مدخل: نام روضه بر مراسم روضه‌خوانی




عدة الداعی و نجاح الساعی


 سؤال: مقصود از «هروله» چيست؟ که به دروغ اين را به امام حسين(ع) در روز عاشورا نسبت مي دهند؟
از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۳.</ref>


هروله در لغت به معني نوعي راه رفتن است که حد متوسط دويدن و راه رفتن عادي است.
ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگ‌ترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۵.</ref> او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آن‌ها است.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۸.</ref>


يعني دويدن آرام و کنايه از سرعت اجابت خداي تعالي و قبول توبه بنده است.
او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.<ref>میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب ''عدّة'' ''الداعي'' ونجاح الساعي»، ص۹۹.</ref>


هرول الرجل: راه رفتن مرد بين دويدن و آهسته رفتن.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۱۱، ص۶۹۵، ماده هرول.</ref>
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


فيروز آبادي مي گويد: هروله، زياده در راه رفتن است. يعني سرعت دادن به راه رفتن.<ref>فيروز آبادي، قاموس المحيط، ج۳، ص۳۸۷.</ref>
و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه‏<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


اما در اصطلاح، هروله به راه رفتن در بخشي از مسعي (محل سعي بين صفا و مروه) که حاجيان وعمره گذاران در مکه عمل را انجام مي دهند. يعني سعي بين صفا و مروه که از ارکان حج و عمره است. در قسمتي از اين محل مستحب است که حاجي و عمره گذار مرد، هروله کند، يعني به راه رفتن خود کمي سرعت دهد. به طوري که نه راه رفتن عادي باشد و نه دويدن با سرعت. به اين عمل هروله مي گويند.
و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.<ref>عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12</ref>


چنان چه فقها و عرفا مي گويند: مستحب است که مردان به صورت آرام، در بخشي از مسير بين صفا و مروه بدوند و هروله کنند اين به معناي فرار از هواي نفس و زير پا گذاشتن غرور و قدرت آدمي است.<ref>نمايندگي ولي فقيه در امور حج و زيارت، اسرار و معارف حج، تهران، دار الحديث، ۱۳۸۵ش ص۱۹۱.</ref>
عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341


و به همين مضمون حديثي از امام صادق(ع) وارد شده است که حضرت مي فرمايند: «هرول هروله هرباً من هواک و تبرأ من حولک و قوتک»<ref>مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق، ج۹۶، ص۱۲۴.</ref> براي فرار از هواي نفس هروله کن و خود را از قوت و غرور مبرا کن.
الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل‏


همان طور که اشاره شد هروله عمل مستحبي است که مخصوص مردان است. ولي براي زنان جايز نيست که هروله کنند و شايد حکمت اين مطلب آن باشد که با توجه به مخلوط بودن زنان و مردان در حال سعي دويدن (آرام) بانوان گاهي موجب تحريک مردان مي شود و تأثير منفي بر فضاي معنوي مسعي مي گذارد. چنان که پيامبر اسلام(ص) فرمودند:
الباب الثاني في أسباب الإجابة


يا علي ليس علي النساء هروله بين الصفا و المروه:<ref>شيخ صدوق، الخصال، قم، جامعه مدرسين، (بي تا)، ص۵۱۱.</ref> اي علي براي زنان بين صفا و مروه هروله جايز نيست.
الباب الثاني في أسباب الإجابة


و هم چنين مستحب است که حاجي در وادي محسّر که مکاني بين مشعر و مني است و محل نابودي اصحاب فيل است، به صورت هروله رد شود و توقف نکند.<ref>صافي گلپايگاني، مناسک حج، ص۱۶۴، مسئله ۱۶۳.</ref>
الباب الرابع في كيفية الدعاء


در فلسفه استحباب هروله درمسعي آمده که شيطان خود را به ابراهيم(ع) نماياند و ابراهيم از دست او گريخت تا با وي هم سخن نشود<ref>مجلسي، محمد باقر، همان، ص۲۳۷.</ref> و يا اينکه ابراهيم به دستور جبرئيل بر شيطان حمله ور شد و شيطان گريخت.<ref>همان، ص۲۳۴.</ref>
الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر


از اين رو دويدن (هروله) و به تعبير ديگر راه رفتن سريع، در بين صفا و مروه مرسوم شد. پس مي بينيم که اين گونه راه رفتن که يک نوع عمل استحبابي است براي مردان در اعمال حج و عمره از زمان حضرت ابراهيم باقي مانده است.
الباب السادس في تلاوة القرآن‏


درباره امام حسين(ع) شايد منظورشان اين باشد که امام رفتن و برگشتن اش، به سوي قتلگاه و خيمگاه به صورت، راه رفتن هروله اي بوده است ، شاید این مطلب اشکالی نداشته باشد ، ولي اگر کسي بخواهد بگويد استحباب هروله در حج به خاطر امام حسين(ع) مي باشد، يا اين که مستحب است در روز عاشورا يا در مجالس روضه، هروله کرد، چنين چيزي در اخبار و احاديث وارد نشده است.
خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى‏


و البته امروزه در برخي مناطق کشور، مثل کرمانشاه، در ايام عزاداري امام حسين(ع) خيمه بر پا مي کنند قتلگاه درست مي کنند و به صورت تعزيه و عزاداري، بين اين دو محل، به روش هروله رفت و آمد مي کنند. این رفتارها اگر صرفا به عنوان تعزیه و مراسم عزاداری باشد اشکالی ندارد، ولی نبایستی این اموری را که مستند تاریخی ندارد به تاریخ عاشورا نسبت داد.
== دریدن لباس در عزاداری ==
 
من در اینجا به‌عنوان نمونه چند روایتی از کتاب‌های شیعه نقل می‌کنم:
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
#ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و نوحه‌خوانی برای میت جایز نیست و لازم ندارد اما مردم نمی‌دانند.
 
#ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و گریه و نوحه بر مرده لازم نیست و نباید صاحب‌عزا لباس پاره کند (سینه‌چاک کند).
1- درکربلا چه گذشت ؛شیخ عباس قمی .
#امام صادق هنگام مرگش وصیت کرد: به خاطر مرگ من صورت خود را نزده و لباس‌هایتان را پاره نکنید.
2-
منبع شبهه: سایت اسلام هاوس: http://www.islamhouse.com
3- مقتل مقرم ،عبد ارزاق مقرم
4-
 
 
==منابع==
<references />
{{شاخه
| شاخه اصلی =
|شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
| شناسه =
| تیترها =
| ویرایش =
| لینک‌دهی =
| ناوبری =
| نمایه =
| تغییر مسیر =
| ارجاعات =
| بازبینی =
| تکمیل =
| اولویت =
| کیفیت =
}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۹

مدخل: نام روضه بر مراسم روضه‌خوانی


عدة الداعی و نجاح الساعی

از تألیفات نفیس و مهم است. مولف در این نوشتار از روشی استفاده کرده که میان نویسندگان آن زمان رواج نداشته است.[۱]

ابوالعباس احمد بن محمد بن فهد الاسدی الحلی الکربلایی که در شهر حله در عراق متولد شد. او را از بزرگ‌ترین مراجع شیعه دانستند که در شهر کربلا بروز پیدا کرد.[۲] او از اساتیدی مانند شهید اول درس خواند و شاگردانی را نیز تربیت کرد. بیش از بیست اثر به تألیف او وجود دارد که کتاب عدة الداعی و نجاح الساعی از جمله آن‌ها است.[۳]

او در سال ۸۴۱ قمری در شهر کربلا وفات یافت.[۴]

و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.[۵]

و فيها مقدمة و ستة أبواب. أما المقدمة ففي تعريف الدعاء و الترغيب فيه‏[۶]

و لما كان المقصود من وضع هذا الكتاب الترغيب في الدعاء و الحث عليه و حسن الظن بالله و طلب ما لديه فاعلم أنه قد ورد في الأخبار عن الأئمة الأطهار ما يؤكد ذلك و يدل عليه و يرغب فيه و يهدي إليه.[۷]

عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 341

الباب الأول في الحث على الدعاء و يبعث عليه العقل و النقل‏

الباب الثاني في أسباب الإجابة

الباب الثاني في أسباب الإجابة

الباب الرابع في كيفية الدعاء

الباب الخامس فيما ألحق بالدعاء و هو الذكر

الباب السادس في تلاوة القرآن‏

خاتمة الكتاب في أسماء الله الحسنى‏

دریدن لباس در عزاداری

من در اینجا به‌عنوان نمونه چند روایتی از کتاب‌های شیعه نقل می‌کنم:

  1. ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و نوحه‌خوانی برای میت جایز نیست و لازم ندارد اما مردم نمی‌دانند.
  2. ابی‌عبدالله می‌فرماید: دادوفریاد و گریه و نوحه بر مرده لازم نیست و نباید صاحب‌عزا لباس پاره کند (سینه‌چاک کند).
  3. امام صادق هنگام مرگش وصیت کرد: به خاطر مرگ من صورت خود را نزده و لباس‌هایتان را پاره نکنید.

منبع شبهه: سایت اسلام هاوس: http://www.islamhouse.com

  1. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۳.
  2. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۵.
  3. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۸.
  4. میر زوین، حیدر عبدالحسین، «منهج ابن فهد الحلّي في كتاب عدّة الداعي ونجاح الساعي»، ص۹۹.
  5. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12
  6. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12
  7. عدة الداعي و نجاح الساعي، ص: 12