پرسش در قبر از بدن مادی یا مثالی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{ویرایش}}


'''<nowiki>{{شروع متن}}</nowiki>'''{{سوال}}'''ماهيت پرسش و پاسخ در قبر چگونه است؟ آيا از همين بدن مادى است و يا بدن مثالى؟ اگر از بدن مادى است، آيا ميت دوباره در قبر زنده مى شود؟'''
'''{{شروع متن}}'''{{سوال}}'''ماهيت پرسش و پاسخ در قبر چگونه است؟ آيا از همين بدن مادى است و يا بدن مثالى؟ اگر از بدن مادى است، آيا ميت دوباره در قبر زنده مى شود؟'''


{{پایان سوال}} {{پاسخ}}
{{پایان سوال}} {{پاسخ}}
خط ۲۹: خط ۲۹:




... فاذا وضع فى قبره ردّ اليه الروح الى و ركيه ثم يسأل عمّا يعلم.<nowiki><ref>الفروع من الكافى، </nowiki>'''ج۳، ص۱۳۰، ح ۲; و سيوطى،''' شرح الصدور، '''ص۱۷۳، از ابى دنيا از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم): «فاذا دخل قبره ردّت الروح الى جسده...».'''<nowiki></ref></nowiki>  
... فاذا وضع فى قبره ردّ اليه الروح الى و ركيه ثم يسأل عمّا يعلم.<ref>الفروع من الكافى، '''ج۳، ص۱۳۰، ح ۲; و سيوطى،''' شرح الصدور، '''ص۱۷۳، از ابى دنيا از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم): «فاذا دخل قبره ردّت الروح الى جسده...».'''</ref>  




خط ۳۸: خط ۳۸:




... فيقعدانه و يلقيان فيه الروح الى حقويه...<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۳۹، ح ۱۲.'''<nowiki></ref></nowiki>; ... پس آن دو ملك، ميت را مى نشانند و روح را تا كمر (نيمه ى بدن) او مى رسانند... .  
... فيقعدانه و يلقيان فيه الروح الى حقويه...<ref>'''همان، ص۲۳۹، ح ۱۲.'''</ref>; ... پس آن دو ملك، ميت را مى نشانند و روح را تا كمر (نيمه ى بدن) او مى رسانند... .  




خط ۴۴: خط ۴۴:




اتاه منكر و نكير، فيقعدانه و يقولان له.<nowiki><ref>بحار الانوار، </nowiki>'''ج۶، ۲۲۲، ح ۲۲; و سيوطى،''' شرح الصدور، ص'''۱۷۰ و ۱۷۱، از بخارى و مسلم.'''<nowiki></ref></nowiki>
اتاه منكر و نكير، فيقعدانه و يقولان له.<ref>بحار الانوار، '''ج۶، ۲۲۲، ح ۲۲; و سيوطى،''' شرح الصدور، ص'''۱۷۰ و ۱۷۱، از بخارى و مسلم.'''</ref>




خط ۵۰: خط ۵۰:




و اذا كان كافراً... و يسلّط عليه الحيات و العقارب، و يظلم عليه قبره، ثمّ يضغطه، ضغطه يختلف أضلاعه عليه ثمّ قال بأصابعه فشرجها<nowiki><ref>بحارالانوار</nowiki>'''، ج۶، ص۲۲۴، ح ۲۵; و''' شرح الصدور، '''ص۱۷۱، از انس.'''<nowiki></ref></nowiki>; و اگر ميت كافر باشد... بر او مارها و عقرب ها را مسلط مى كند. قبرش را تاريك مى كند و چنان فشارش مى دهد كه استخوان هايش مى شكنند... .
و اذا كان كافراً... و يسلّط عليه الحيات و العقارب، و يظلم عليه قبره، ثمّ يضغطه، ضغطه يختلف أضلاعه عليه ثمّ قال بأصابعه فشرجها<ref>بحارالانوار'''، ج۶، ص۲۲۴، ح ۲۵; و''' شرح الصدور، '''ص۱۷۱، از انس.'''</ref>; و اگر ميت كافر باشد... بر او مارها و عقرب ها را مسلط مى كند. قبرش را تاريك مى كند و چنان فشارش مى دهد كه استخوان هايش مى شكنند... .




خط ۵۹: خط ۵۹:




در كتاب شريف كافى، از هيجده روايتى كه درباره ى سؤال در قبر نقل شده است، تنها يك روايت به برگشت روح به بدن اشاره دارد.<nowiki><ref></nowiki>'''الفروع من الكافى،''' ج۳، ص۲۳۱ ـ ۲۴۵; بدن و قالب مثالى برزخى،ر.ك: همان، ج۳، ص۲۴۴ ـ ۲۴۶.<nowiki></ref></nowiki>
در كتاب شريف كافى، از هيجده روايتى كه درباره ى سؤال در قبر نقل شده است، تنها يك روايت به برگشت روح به بدن اشاره دارد.<ref>'''الفروع من الكافى،''' ج۳، ص۲۳۱ ـ ۲۴۵; بدن و قالب مثالى برزخى،ر.ك: همان، ج۳، ص۲۴۴ ـ ۲۴۶.</ref>




خط ۶۵: خط ۶۵:




از شخص در قبرش سؤال مى شود و اگر موفق بود، قبرش تا هفت زراع بزرگ تر و درى به سوى بهشت برايش باز مى شود.<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۳۸، ح ۱۰.'''<nowiki></ref></nowiki>
از شخص در قبرش سؤال مى شود و اگر موفق بود، قبرش تا هفت زراع بزرگ تر و درى به سوى بهشت برايش باز مى شود.<ref>'''همان، ص۲۳۸، ح ۱۰.'''</ref>




خط ۷۱: خط ۷۱:




قلت: «و ما البرزخ؟» قال: «القبر منذ حين موته الى يوم القيامه».<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۴۲.'''<nowiki></ref></nowiki>  
قلت: «و ما البرزخ؟» قال: «القبر منذ حين موته الى يوم القيامه».<ref>'''همان، ص۲۴۲.'''</ref>  




خط ۸۰: خط ۸۰:




او را مى بينم كه دو بال دارد و همراه ملائكه در بهشت پرواز مى كند.<nowiki><ref>بحار الانوار، </nowiki>'''ج۶، ص۲۰۹.'''<nowiki></ref></nowiki>
او را مى بينم كه دو بال دارد و همراه ملائكه در بهشت پرواز مى كند.<ref>بحار الانوار، '''ج۶، ص۲۰۹.'''</ref>




خط ۸۶: خط ۸۶:




قبر، باغى از باغ هاى بهشت يا حفره اى از حفره هاى آتش است.<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۱۴، ح ۲.'''<nowiki></ref></nowiki> قبر مؤمن تا آنجا كه چشمش كار مى كند گشوده مى شود.<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۱۹، ح ۱۳.'''<nowiki></ref></nowiki> خداوند بر كافر، نود و نُه اژدها، در قبرش مسلّط مى كند.<nowiki><ref></nowiki>'''همان.'''<nowiki></ref></nowiki>
قبر، باغى از باغ هاى بهشت يا حفره اى از حفره هاى آتش است.<ref>'''همان، ص۲۱۴، ح ۲.'''</ref> قبر مؤمن تا آنجا كه چشمش كار مى كند گشوده مى شود.<ref>'''همان، ص۲۱۹، ح ۱۳.'''</ref> خداوند بر كافر، نود و نُه اژدها، در قبرش مسلّط مى كند.<ref>'''همان.'''</ref>




خط ۹۵: خط ۹۵:




زمانى كه خداوند روح مؤمن را گرفت، اين روح به قالبى مانند قالب دنيايى خود منتقل مى شود و مى خورد و مى آشامد و هر گاه كسى او را ببيند مى شناسد، به همان صورتى كه در دنيا بود.<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۶۹، ح ۱۲۴.'''<nowiki></ref></nowiki>  
زمانى كه خداوند روح مؤمن را گرفت، اين روح به قالبى مانند قالب دنيايى خود منتقل مى شود و مى خورد و مى آشامد و هر گاه كسى او را ببيند مى شناسد، به همان صورتى كه در دنيا بود.<ref>'''همان، ص۲۶۹، ح ۱۲۴.'''</ref>  




خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:




مؤمن با همان جسد دنيايى در باغى از بهشت است و ارواح مشركان در آتش، عذاب مى شوند.<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ح ۱۲۵ و ۱۲۶.'''<nowiki></ref></nowiki>
مؤمن با همان جسد دنيايى در باغى از بهشت است و ارواح مشركان در آتش، عذاب مى شوند.<ref>'''همان، ح ۱۲۵ و ۱۲۶.'''</ref>




خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:




... وقتى مؤمن داخل قبر شد، قبر مى گويد: «خوش آمدى...» و تا چشم كار مى كند، قبرش فراخ مى شود و درى به سوى بهشت گشوده مى شود كه وى جايگاه خود را آنجا مى بيند و مردى از آنجا بيرون مى آيد كه چشمان ميت تاكنون به زيبايى او نديده است. مى گويد: «كيستى كه خوش تر از تو تا كنون نديده ام؟!» پاسخ مى دهد: «من انديشه و باور نيك تو و عمل صالح تو بودم...»<nowiki><ref>الفروع من الكافى، </nowiki>'''ج۳، ص۲۴۱، ح ۱.'''<nowiki></ref></nowiki>. وقتى كافر وارد قبر مى شود، مردى خارج مى شود كه تا اكنون به زشتى او نديده است. مى پرسد: «كيستى؟» آن پاسخ مى دهد: «من همان كارهاى زشتى هستم كه انجام مى دادى و همان آرا و عقايد خبيثى هستم كه بر آن بودى...».<nowiki><ref></nowiki>'''همان، ص۲۴۲.'''<nowiki></ref></nowiki>
... وقتى مؤمن داخل قبر شد، قبر مى گويد: «خوش آمدى...» و تا چشم كار مى كند، قبرش فراخ مى شود و درى به سوى بهشت گشوده مى شود كه وى جايگاه خود را آنجا مى بيند و مردى از آنجا بيرون مى آيد كه چشمان ميت تاكنون به زيبايى او نديده است. مى گويد: «كيستى كه خوش تر از تو تا كنون نديده ام؟!» پاسخ مى دهد: «من انديشه و باور نيك تو و عمل صالح تو بودم...»<ref>الفروع من الكافى، '''ج۳، ص۲۴۱، ح ۱.'''</ref>. وقتى كافر وارد قبر مى شود، مردى خارج مى شود كه تا اكنون به زشتى او نديده است. مى پرسد: «كيستى؟» آن پاسخ مى دهد: «من همان كارهاى زشتى هستم كه انجام مى دادى و همان آرا و عقايد خبيثى هستم كه بر آن بودى...».<ref>'''همان، ص۲۴۲.'''</ref>




خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:




بيشتر متكلمان به ويژه پيشينيان، باور دارند كه ميت براى پاسخ گويى در قبر زنده مى شود. شيخ صدوق(رحمهم الله) پس از نقل حديثى در باره ى اينكه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)مادر حضرت على(عليه السلام) را دفن و تلقين كرد، مى فرمايد كه ]فاطمه بنت اسد [پس از آن ]پاسخ گويى[، دو باره مرد و بر اين امر به اين آيه استدلال مى كند:<nowiki><ref>محسن صدر رضوانى، </nowiki>'''گفتار صدوق يا ترجمه ى اعتقادات ابن بابويه،''' ص۴۹ و ۵۰.<nowiki></ref></nowiki>  
بيشتر متكلمان به ويژه پيشينيان، باور دارند كه ميت براى پاسخ گويى در قبر زنده مى شود. شيخ صدوق(رحمهم الله) پس از نقل حديثى در باره ى اينكه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)مادر حضرت على(عليه السلام) را دفن و تلقين كرد، مى فرمايد كه ]فاطمه بنت اسد [پس از آن ]پاسخ گويى[، دو باره مرد و بر اين امر به اين آيه استدلال مى كند:<ref>محسن صدر رضوانى، '''گفتار صدوق يا ترجمه ى اعتقادات ابن بابويه،''' ص۴۹ و ۵۰.</ref>  




گفتند: «پروردگارا، ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده كردى. پس به گناهان خود اعتراف كرديم، آيا راهى براى رهايى ما وجود دارد»؟<nowiki><ref>مؤمن</nowiki>''': ۱۱.'''<nowiki></ref></nowiki>
گفتند: «پروردگارا، ما را دو بار ميراندى و دو بار زنده كردى. پس به گناهان خود اعتراف كرديم، آيا راهى براى رهايى ما وجود دارد»؟<ref>مؤمن''': ۱۱.'''</ref>




خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:




پرسش نكير و منكر، از اهل قبور موجّه نيست. مگر پس از زنده شدن آنها بعد از مرگ.<nowiki><ref></nowiki>'''شيخ مفيد،''' اوائل المقالات، '''ص۸۸.'''<nowiki></ref></nowiki> آن دو ملك مگر بر زنده فرود نمى آيند و سؤال نمى كنند مگر از كسى كه مسئله را بفهمد و معناى آن را بداند و اين دلالت مى كند كه خداوند بنده اش را، پس از مرگ براى سؤال زنده مى كند...».<nowiki><ref>شرح عقائد الصدوق يا تصحيح الاعتقاد، </nowiki>'''ص۲۲۰ و ۲۲۱.'''<nowiki></ref></nowiki>
پرسش نكير و منكر، از اهل قبور موجّه نيست. مگر پس از زنده شدن آنها بعد از مرگ.<ref>'''شيخ مفيد،''' اوائل المقالات، '''ص۸۸.'''</ref> آن دو ملك مگر بر زنده فرود نمى آيند و سؤال نمى كنند مگر از كسى كه مسئله را بفهمد و معناى آن را بداند و اين دلالت مى كند كه خداوند بنده اش را، پس از مرگ براى سؤال زنده مى كند...».<ref>شرح عقائد الصدوق يا تصحيح الاعتقاد، '''ص۲۲۰ و ۲۲۱.'''</ref>




مرحوم مجلسى مى فرمايد: «چون ميت را در قبر گذارند، دو ملك براى سؤال مى آيند و حق تعالى، روح را به او بر مى گرداند; از سر تا كمر، و او را مى نشانند... .<nowiki><ref></nowiki>'''حق اليقين،''' ص۴۷۳ و ۴۷۷.<nowiki></ref></nowiki> بدان كه اجماع مسلمانان بر سؤال قبر است و روح را براى سؤال به بدن بر مى گردانند.<nowiki><ref>همان.</ref></nowiki>
مرحوم مجلسى مى فرمايد: «چون ميت را در قبر گذارند، دو ملك براى سؤال مى آيند و حق تعالى، روح را به او بر مى گرداند; از سر تا كمر، و او را مى نشانند... .<ref>'''حق اليقين،''' ص۴۷۳ و ۴۷۷.</ref> بدان كه اجماع مسلمانان بر سؤال قبر است و روح را براى سؤال به بدن بر مى گردانند.<ref>همان.</ref>




۱۱٬۸۷۷

ویرایش