مذهب حافظ شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۳: خط ۳:
آیا حافظ شیعه بوده است؟
آیا حافظ شیعه بوده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
[[پرونده:تصویری از دستنویس غزلی که بیتی از آن به عنوان دلیلی بر تسنن حافظ به‌شمار می رود..jpg|بندانگشتی|تصویری از دست‌نویس غزلی که بیتی از آن به‌عنوان دلیلی بر تسنن حافظ به‌شمار می‌رود.|390x390پیکسل]]
شمس الدین محمد حافظ بزرگترین غزل سرای عرفانی ایران یکی از نوابغ بزرگوار عالم انسانی است که در آغاز سده هشتم هجری ۷۲۷، در شیراز پا به عرصه وجود نهاد. از آغاز زندگانی این بلبل خوش نوای بوستان ادب و عرفان آگاهی‌های کمی بما رسیده است.
{{پاسخ}}حافظ شیرازی را به جهت وجود شواهدی در اشعارش، مانند اشاره به برخی قواعد فقهی اهل‌سنت، سنّی مذهب دانسته‌اند. فضای مذهبی غالب در شیراز قرن هشتم، که سنی مذهب بوده‌اند، این نظریه را تقویت می‌کند. از نظر برخی محققان، گرایش مذهبی [[حافظ شیرازی]] به‌لحاظ کلامی [[اشعری]] و از نظر فقهی [[شافعی]] بوده است. با این حال، حافظ به دلیل نگاه انسانی و گرایشش به [[تصوف]] و عرفان دربارهٔ مذهب سخت‌گیری ندارد. همچنین، در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر ارادت او به [[اهل‌بیت|اهل‌بیت(ع)]] دیده می‌شود. در میان اشعار حافظ، برخی بیت‌ها را دلیل بر تشیع عقیدتی حافظ دانسته‌اند. برخی محققان معتقدند اشعاری که دلالت بر شیعه بودن حافظ دارد در نسخه‌های معتبر و تصحیح‌ شده دیوان او وجود ندارند. همچنین، اشعاری که در مدح اهل‌بیت(ع) است برای یک شاعر سنی شافعی امری طبیعی است.


حافظ به تصریح محمد گلندام که معاصر و همدرس حافظ بوده، تفسیر قرآن نیک می‌دانست و مطالع الانظار فی طوالع الانوار تألیف بیضاوی و مفتاح العلوم سکاکی را مطالعه می‌کرد و از پژوهش در دیوان‌های شاعران پارسی گوی و عرب زبان بهره‌ها برد و به مناسبت نام برخی از سخنوران نامی را با احترام در ضمن اشعار خود آورده است و از آن جمله اند این بزرگان: فردوسی، سعدی، نظامی، ظهیر فاریابی، سلمان، خواجوی کرمانی، کمال خجندی برخی از علما و فرمانروایان با حافظ معاصر بوده‌اند که نام گروهی از آنان بدین شرح است: میر سید شریف جرجانی، خواجه کمال الدین ابوالوفاء، شاه نعمت الله ولی و خواجوی کرمانی، عبید زاکانی، عماد فقیه کرمانی، سلمان ساوجی، کمال خجندی و…
== تسنن حافظ ==


از پادشاهان آل اینجو؛ جلال الدین مسعود شاه معروف به شاه ابوالحق، مظفر امیر مبارز الدین محمد، شاه شجاع، سلطان زین العابدین، شاه یحیی، شاه منصور و از آل جلایر: سلطان اویس، سلطان احمد و…<ref>ر. ک. دیوان حافظ، تصحیح خطیب رهبر، چاپ قم، تهران صفی علیشاه، ۱۳۷۱، مقدمه.</ref>
در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر تسنن او یافت می‌شود. از جمله، بیت «من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق/ چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست» که در آن دستور نماز میّت بر اساس فقه اهل‌سنت مبتنی بر چهار تکبیر آمده است.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، تهران، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۱-۳۰۲.</ref> در حالی که در فقه شیعه بدون هیچ خلافی پنج تکبیر در این نماز واجب است.<ref>محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت، ج ۶، ص ۳۹۶.</ref> قرینه دیگر بر سنی بودن حافظ را رواج تسنن شافعی در سرزمین شیراز در دوران حیات حافظ به‌شمار آورده‌اند.<ref>حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، تصحیح محمد دبیرسیاقی، قزوین، حدیث امروز، ۱۷۲.</ref>


محمد گلندام اولین بار دیوان او را جمع‌آوری کرده است. او از حافظ چنین یاد می‌کند؛ «مولانا الاعظم المرحوم الشهید مفخر العلما استاد نحاریر الاد باشمس المله الدین محمد الحافظ الشیرازی.
همچنین، در اشعار حافظ شواهدی بر اعتقاد او به مذهب کلامی اشعری وجود دارد. از جمله، بیتی در ساقی‌نامهٔ مشهور حافظ که در آن کلام الله را قدیم می‌شمرد. این عقیده مطابق با نظر اشعریان و خلاف نظر شیعیان و [[معتزلیان]] است که کلام الله را مخلوق می‌دانند.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۲.</ref> این شواهد را می‌توان در کنار شاگردی حافظ نزد [[قاضی عضدالدین ایجی]]، فقیه و متکلم اشعری و صاحب کتاب [[مواقف]] در کلام اشعری، دلیلی بر اشعری بودن حافظ به‌شمار آورد.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۳-۹۰۵.</ref>   


تذکره نویسان نوشته‌اند که اجداد او اصلاً از کوپای (کوهپایه) اصفهان بوده‌اند. نیای او در ایام حکومت اتابکان سلغری از آنجا به شیراز آمده‌اند. شغل پدرش را بازرگانی، و مادرش را از اهالی کازرون دانسته‌اند، به علت فوت پدر با مادرش در تنگدستی زندگی می‌کرد؛ لذا مجبور بود هم کسب و هم تحصیل نماید، به نوشته همدرس او گلندام حافظ در دو رشته علوم شرعی و فقه و ادبی به تحصیل و پژوهش می‌پرداخته است، و علوم قرآنی و قرائتهای مختلف را در پیش قوام الدین آموخت و یکی از حفاظ قرآن کریم بود، چنان‌که در اشعار خود به این دو مطلب اشاره می‌کند
== تشیع حافظ ==


عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت
شواهدی در دیوان حافظ در باب تشیع او وجود دارد. از جمله، بیت «حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف».<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۶.</ref> همچنین، دو رباعی در مدح و منقبت [[امام علی(ع)]] که در نسخه‌های معتبر دیوان حافظ آمده است.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ، تهران، نشر ناهید، ص ۱۲۵.</ref> نیز، ابیاتی در برخی از غزل‌های دیوان حافظ که دلالت بر [[تشیع]] او دارد. مانند بیت «حافظ ز جان محب رسول است و آل او/ بر این سخن گواست خداوند اکبرم». همچنین، قصیده‌ای با مطلع «مقدری که ز آثار صنع کرد اظهار/ سپهر و مهر و مه و سال و ماه و لیل و نهار» که در آن صریحاً عقاید کلامی شیعی اظهار شده است. حافظ در پایان این قصیده از دشمنان [[چهارده معصوم(ع)]] بیزاری جسته و خود را اهل تولای به ایشان بر شمرده است. نیز، غزلی با مطلع «ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش/ پیوسته در حمایت لطف اله باش» که ضمن آن به ولایت امام علی(ع) اشاره کرده و دربارهٔ زیارت بارگاه [[امام رضا(ع)]] سخن گفته است.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۵-۳۰۶.</ref>


ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد  لطایف حکمی با نکات قرآنی
برخی محققان ابیاتی که به تشیع اعتقادی حافظ اشاره می‌کنند را، به دلیل عدم وجود در نسخه‌های معتبر مصحح دیوان او، الحاقی قلمداد می‌کنند. از نظر آنان، باقی ابیات هم چیزی بیش از محبت او نسبت به اهل‌بیت(ع) را اثبات نمی‌کند.<ref>سعید حمیدیان، شرح شوق، تهران، نشر قطره، ج ۱، ص ۶۸-۷۲.</ref> محبتی که هم از شافعی بودن حافظ سرچشمه می‌گیرد و هم به دلیل رشد علایق شیعی در ایران دوران او طبیعی به‌ نظر می‌رسد.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۵.</ref>{{مطالعه بیشتر}}    
 
== مطالعه بیشتر ==
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ  بقرآنی که اندر سینه داری<ref>همان، صبیستم.</ref>
* عرفان حافظ، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
 
* حافظ، بهاءالدین خرمشاهی، نشر ناهید.
شیراز در دوره ای که حافظ تربیت می‌شد اگر چه وضع سیاسی آرام و ثابتی نداشت، لیکن مرکزی بزرگ از مراکز علمی و ادبی ایران و جهان اسلام بشمار می‌رفت و این مسئله به خاطر تدابیر اتابکان سلغری فارس بود که شیراز را در مقابل حملات مغول محفوظ نمودند، لذا حافظ در مرکزی که مجمع عالمان و اندیشمندان و پادشاهان دانش دوست و مروج دانش پرورش یافت، چنان‌که در اشعار خود از کار آنان ستایش نموده است.<ref>صفا، ذبیح الله، تاریخ ادبیات، چاپ نهم، تهران،انتشارات فردوس، ۱۳۷۲، ج۳، بخش دوم، ص۱۰۶۴.</ref>
* مقام حافظ، جلال‌الدین همایی، کتابفروشی فروغ
 
در دوره ای که حافظ زندگی می‌کرد، در شیراز و سایر شهرهای ایران به خاطر سیاست‌های سختگیرانه پادشاهان پیروان اهل بیت چندان تعصبی به اظهار عقاید خود نمی‌کردند و بر اکثر نقاط ایران حاکمان اهل سنت و مکتب خلافت حکمرانی می‌کردند و زمانی که غزنویان حاکم بودند بسیار سختگیری می‌کردند تا جایی که کتاب‌های شیعیان و مراکز علمی آنها را به آتش کشیدند و بسیاری از آنان را به خاک و خون کشیدند بر این اساس عرفا و شعرای بزرگ و علمای اسلام بیشتر در حالت تقیه زندگی می‌کردند و فضای سیاسی اقتضاء می‌کرد که خردمندان اظهار عقیده و مذهب ننمایند، بلکه در نوعی استتار به فعالیت فرهنگی بپردازند و از فرصت‌های به وجود آمده به نشر فرهنگ و علوم بپردازند، درباره حافظ نیز وضع اینگونه است و هیچ‌کس با قاطعیت نمی‌تواند بگوید که حافظ شیرازی پیرو مکتب خلافت (اهل سنت) است، ولی در این قول همه اتفاق دارند که حافظ از دانشمندان و ادیبان بزرگ جهان اسلام و ایران است و هرگز نمی‌توان حافظ را با قیود محصور کرد و او را به گروهی خاص منتسب داشت، چون او از نظر عرفان و شناخت به جایگاه و مرتبه ای رسیده بود که به جز پیروی از اسلام راستین و مکتب اهل بیت نمی‌توان به آن جایگاه رسید، اما بنا بر اقتضای زمانه از اظهار و آشکار کردن این اندیشه‌ها معذور بودند، ولی در هر صورت قراینی در دیوان و آثار او وجود دارد که عشق او را به خاندان پیامبر و امیر مؤمنان به اثبات می‌رساند، چنان‌که مولوی و سعدی و عطار از این ویژگی برخوردار هستند و هر یک از آنها در اشعار خود ارادت کاملی به اهل بیت اظهار کرده‌اند، حافظ در جایی نجات و رسیدن به کمال را اینگونه ممکن می‌داند:
 
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان بصدق  بدرقه رهت شود همت شحنهٔ نجف
 
شارحان اشعار حافظ این بیت را چنین توضیح داده‌اند:
 
ای حافظ اگر راه خاندان پیامبر را صادقانه بپوئی عنایت و توجه امیر نجف علی(ع) نگاهبان تو خواهد شد.<ref>خطیب رهبر، پیشین، ص۴۰۳.</ref>
 
مرحوم سید محسن امین نیز نام حافظ در کتاب خود که به بزرگان شیعه اختصاص دارد یاد کرده است.<ref>سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۴، ص۳۸۰.</ref> مرحوم شهید مطهری از محیط طباطبائی نقل نموده است که «حافظ را در عصر خودش و عصرهای بعد شیعه … می‌دانستند.»<ref>شهید مطهری، عرفان حافظ، چاپ پانزدهم، تهران، صدرا، ۱۳۷۷، ص۶۲.</ref> بنابراین دلایلی که حافظ را شیعه بدانیم بیشتر است از دلایلی که او را پیرو مکتب خلافت (اهل سنت) دانسته‌اند.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
 
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
# مقالات مرحوم محیط طباطبائی
# عرفان حافظ شهید مطهری.
# مجالس المؤمنین قضای نور الله شوشتری.
# شرح اشعار حافظ خطیب رهبر.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =تاریخ ایران
|شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۱ =شاعران ایرانی
|شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه = شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی نویسنده =
| بازبینی =شد
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:بزرگان و مشاهیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۱۰

سؤال

آیا حافظ شیعه بوده است؟

تصویری از دست‌نویس غزلی که بیتی از آن به‌عنوان دلیلی بر تسنن حافظ به‌شمار می‌رود.

حافظ شیرازی را به جهت وجود شواهدی در اشعارش، مانند اشاره به برخی قواعد فقهی اهل‌سنت، سنّی مذهب دانسته‌اند. فضای مذهبی غالب در شیراز قرن هشتم، که سنی مذهب بوده‌اند، این نظریه را تقویت می‌کند. از نظر برخی محققان، گرایش مذهبی حافظ شیرازی به‌لحاظ کلامی اشعری و از نظر فقهی شافعی بوده است. با این حال، حافظ به دلیل نگاه انسانی و گرایشش به تصوف و عرفان دربارهٔ مذهب سخت‌گیری ندارد. همچنین، در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر ارادت او به اهل‌بیت(ع) دیده می‌شود. در میان اشعار حافظ، برخی بیت‌ها را دلیل بر تشیع عقیدتی حافظ دانسته‌اند. برخی محققان معتقدند اشعاری که دلالت بر شیعه بودن حافظ دارد در نسخه‌های معتبر و تصحیح‌ شده دیوان او وجود ندارند. همچنین، اشعاری که در مدح اهل‌بیت(ع) است برای یک شاعر سنی شافعی امری طبیعی است.

تسنن حافظ

در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر تسنن او یافت می‌شود. از جمله، بیت «من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق/ چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست» که در آن دستور نماز میّت بر اساس فقه اهل‌سنت مبتنی بر چهار تکبیر آمده است.[۱] در حالی که در فقه شیعه بدون هیچ خلافی پنج تکبیر در این نماز واجب است.[۲] قرینه دیگر بر سنی بودن حافظ را رواج تسنن شافعی در سرزمین شیراز در دوران حیات حافظ به‌شمار آورده‌اند.[۳]

همچنین، در اشعار حافظ شواهدی بر اعتقاد او به مذهب کلامی اشعری وجود دارد. از جمله، بیتی در ساقی‌نامهٔ مشهور حافظ که در آن کلام الله را قدیم می‌شمرد. این عقیده مطابق با نظر اشعریان و خلاف نظر شیعیان و معتزلیان است که کلام الله را مخلوق می‌دانند.[۴] این شواهد را می‌توان در کنار شاگردی حافظ نزد قاضی عضدالدین ایجی، فقیه و متکلم اشعری و صاحب کتاب مواقف در کلام اشعری، دلیلی بر اشعری بودن حافظ به‌شمار آورد.[۵]

تشیع حافظ

شواهدی در دیوان حافظ در باب تشیع او وجود دارد. از جمله، بیت «حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف».[۶] همچنین، دو رباعی در مدح و منقبت امام علی(ع) که در نسخه‌های معتبر دیوان حافظ آمده است.[۷] نیز، ابیاتی در برخی از غزل‌های دیوان حافظ که دلالت بر تشیع او دارد. مانند بیت «حافظ ز جان محب رسول است و آل او/ بر این سخن گواست خداوند اکبرم». همچنین، قصیده‌ای با مطلع «مقدری که ز آثار صنع کرد اظهار/ سپهر و مهر و مه و سال و ماه و لیل و نهار» که در آن صریحاً عقاید کلامی شیعی اظهار شده است. حافظ در پایان این قصیده از دشمنان چهارده معصوم(ع) بیزاری جسته و خود را اهل تولای به ایشان بر شمرده است. نیز، غزلی با مطلع «ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش/ پیوسته در حمایت لطف اله باش» که ضمن آن به ولایت امام علی(ع) اشاره کرده و دربارهٔ زیارت بارگاه امام رضا(ع) سخن گفته است.[۸]

برخی محققان ابیاتی که به تشیع اعتقادی حافظ اشاره می‌کنند را، به دلیل عدم وجود در نسخه‌های معتبر مصحح دیوان او، الحاقی قلمداد می‌کنند. از نظر آنان، باقی ابیات هم چیزی بیش از محبت او نسبت به اهل‌بیت(ع) را اثبات نمی‌کند.[۹] محبتی که هم از شافعی بودن حافظ سرچشمه می‌گیرد و هم به دلیل رشد علایق شیعی در ایران دوران او طبیعی به‌ نظر می‌رسد.[۱۰]

مطالعه بیشتر

  • عرفان حافظ، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
  • حافظ، بهاءالدین خرمشاهی، نشر ناهید.
  • مقام حافظ، جلال‌الدین همایی، کتابفروشی فروغ

منابع

  1. محمد معین، حافظ شیرین سخن، تهران، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۱-۳۰۲.
  2. محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت، ج ۶، ص ۳۹۶.
  3. حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، تصحیح محمد دبیرسیاقی، قزوین، حدیث امروز، ۱۷۲.
  4. محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۲.
  5. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۳-۹۰۵.
  6. محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۶.
  7. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ، تهران، نشر ناهید، ص ۱۲۵.
  8. محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۵-۳۰۶.
  9. سعید حمیدیان، شرح شوق، تهران، نشر قطره، ج ۱، ص ۶۸-۷۲.
  10. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۵.