مذهب حافظ شیرازی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{Sآیا حافظ شيعه بوده است ؟ S} {Jشمس الدين محمد حافظ بزرگترين غزل سراي عرفاني اير...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{Sآیا حافظ شيعه بوده است ؟ S}
{{شروع متن}}
{Jشمس الدين محمد حافظ بزرگترين غزل سراي عرفاني ايران يكي از نوابغ بزرگوار عالم انساني است كه در آغاز سده هشتم هجري 727، در شيراز پا به عرصه وجود نهاد. از آغاز زندگاني اين بلبل خوش نواي بوستان ادب و عرفان آگاهي هاي كمي بما رسيده است.
{{سوال}}
حافظ به تصريح محمد گلندام كه معاصر و همدرس حافظ بوده، تفسير قرآن نيك مي دانست و مطالع الانظار في طوالع الانوار تاليف بيضاوي و مفتاح العلوم سكاكي را مطالعه مي كرد و از پژوهش در ديوان هاي شاعران پارسي گوي و عرب زبان بهره ها برد و به مناسبت نام برخي از سخنوران نامي را با احترام در ضمن اشعار خود آورده است و از آن جمله اند اين بزرگان: فردوسي، سعدي، نظامي، ظهير فاريابي، سلمان، خواجوي كرماني، كمال خجندي برخي از علما و فرمانروايان با حافظ معاصر بوده اند كه نام گروهي از آنان بدين شرح است: مير سيد شريف جرجاني، خواجه كمال الدين ابوالوفاء، شاه نعمت الله ولي و خواجوي كرماني، عبيد زاكاني، عماد فقيه كرماني، سلمان ساوجي، كمال خجندي و...
آیا حافظ شیعه بوده است؟
از پادشاهان آل اينجو؛ جلال الدين مسعود شاه معروف به شاه ابوالحق ، مظفر امير مبارز الدين محمد، شاه شجاع، سلطان زين العابدين، شاه يحيي، شاه منصور و از آل جلاير: سلطان اويس، سلطان احمد و...  
{{پایان سوال}}
محمد گلندام اولين بار ديوان او را جمع آوري كرده است. او از حافظ چنين ياد مي كند؛ «مولانا الاعظم المرحوم الشهيد مفخر العلما استاد نحارير الاد باشمس المله الدين محمد الحافظ الشيرازي.
[[پرونده:تصویری از دستنویس غزلی که بیتی از آن به عنوان دلیلی بر تسنن حافظ به‌شمار می رود..jpg|بندانگشتی|تصویری از دست‌نویس غزلی که بیتی از آن به‌عنوان دلیلی بر تسنن حافظ به‌شمار می‌رود.|390x390پیکسل]]
تذكره نويسان نوشته اند كه اجداد او اصلاً از كوپاي (كوهپايه) اصفهان بوده اند. نياي او در ايام حكومت اتابكان سلغري از آنجا به شيراز آمده اند. شغل پدرش را بازرگاني، و مادرش را از اهالي كازرون دانسته اند، به علت فوت پدر با مادرش در تنگدستي زندگي مي كرد. لذا مجبور بود هم كسب و هم تحصيل نمايد، به نوشته همدرس او گلندام حافظ در دو رشته علوم شرعي و فقه و ادبي به تحصيل و پژوهش مي پرداخته است، و علوم قرآني و قرائتهاي مختلف را در پيش قوام الدين آموخت و يكي از حفاظ قرآن كريم بود، چنانكه در اشعار خود به اين دو مطلب اشاره مي كند
{{پاسخ}}حافظ شیرازی را به جهت وجود شواهدی در اشعارش، مانند اشاره به برخی قواعد فقهی اهل‌سنت، سنّی مذهب دانسته‌اند. فضای مذهبی غالب در شیراز قرن هشتم، که سنی مذهب بوده‌اند، این نظریه را تقویت می‌کند. از نظر برخی محققان، گرایش مذهبی [[حافظ شیرازی]] به‌لحاظ کلامی [[اشعری]] و از نظر فقهی [[شافعی]] بوده است. با این حال، حافظ به دلیل نگاه انسانی و گرایشش به [[تصوف]] و عرفان دربارهٔ مذهب سخت‌گیری ندارد. همچنین، در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر ارادت او به [[اهل‌بیت|اهل‌بیت(ع)]] دیده می‌شود. در میان اشعار حافظ، برخی بیت‌ها را دلیل بر تشیع عقیدتی حافظ دانسته‌اند. برخی محققان معتقدند اشعاری که دلالت بر شیعه بودن حافظ دارد در نسخه‌های معتبر و تصحیح‌ شده دیوان او وجود ندارند. همچنین، اشعاری که در مدح اهل‌بیت(ع) است برای یک شاعر سنی شافعی امری طبیعی است.
عشقت رسد به فرياد ار خود بسان حافظ قرآن ز بر بخواني در چارده روايت
 
ز حافظان جهان كس چو بنده جمع نكرد لطايف حكمي با نكات قرآني
== تسنن حافظ ==
نديدم خوشتر از شعر تو حافظ بقرآني كه اندر سينه داري
 
شيراز در دوره اي كه حافظ تربيت مي شد اگر چه وضع سياسي آرام و ثابتي نداشت، ليكن مركزي بزرگ از مراكز علمي و ادبي ايران و جهان اسلام بشمار مي رفت و اين مسئله به خاطر تدابير اتابكان سلغري فارس بود كه شيراز را در مقابل حملات مغول محفوظ نمودند، لذا حافظ در مركزي كه مجمع عالمان و انديشمندان و پادشاهان دانش دوست و مروج دانش پرورش يافت، چنانكه در اشعار خود از كار آنان ستايش نموده است.  
در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر تسنن او یافت می‌شود. از جمله، بیت «من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق/ چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست» که در آن دستور نماز میّت بر اساس فقه اهل‌سنت مبتنی بر چهار تکبیر آمده است.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، تهران، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۱-۳۰۲.</ref> در حالی که در فقه شیعه بدون هیچ خلافی پنج تکبیر در این نماز واجب است.<ref>محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت، ج ۶، ص ۳۹۶.</ref> قرینه دیگر بر سنی بودن حافظ را رواج تسنن شافعی در سرزمین شیراز در دوران حیات حافظ به‌شمار آورده‌اند.<ref>حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، تصحیح محمد دبیرسیاقی، قزوین، حدیث امروز، ۱۷۲.</ref> 
در دوره اي كه حافظ زندگي مي كرد، در شيراز و ساير شهرهاي ايران به خاطر سياست هاي سختگيرانه پادشاهان پيروان اهل بيت چندان تعصبي به اظهار عقايد خود نمي كردند و بر اكثر نقاط ايران حاكمان اهل سنت و مكتب خلافت حكمراني مي كردند و زماني كه غزنويان حاكم بودند بسيار سختگيري مي كردند تا جايي كه كتاب هاي شيعيان و مراكز علمي آنها را به آتش كشيدند و بسياري از آنان را به خاك و خون كشيدند بر اين اساس عرفا و شعراي بزرگ و علماي اسلام بيشتر در حالت تقيه زندگي مي كردند و فضاي سياسي اقتضاء مي كرد كه خردمندان اظهار عقيده و مذهب ننمايند، بلكه در نوعي استتار به فعاليت فرهنگي بپردازند و از فرصت هاي به وجود آمده به نشر فرهنگ و علوم بپردازند، درباره حافظ نيز وضع اينگونه است و هيچ كس با قاطعيت نمي تواند بگويد كه حافظ شيرازي پيرو مكتب خلافت (اهل سنت) است، ولي در اين قول همه اتفاق دارند كه حافظ از دانشمندان و اديبان بزرگ جهان اسلام و ايران است و هرگز نمي توان حافظ را با قيود محصور كرد و او را به گروهي خاص منتسب داشت، چون او از نظر عرفان و شناخت به جايگاه و مرتبه اي رسيده بود كه به جز پيروي از اسلام راستين و مكتب اهل بيت نمي توان به آن جايگاه رسيد، اما بنا بر اقتضاي زمانه از اظهار و آشكار كردن اين انديشه ها معذور بودند، ‌ولي در هر صورت قرايني در ديوان و آثار او وجود دارد كه عشق او را به خاندان پيامبر و امير مؤمنان به اثبات مي رساند، چنانكه مولوي و سعدي و عطار از اين ويژگي برخوردار هستند و هر يك از آنها در اشعار خود ارادت كاملي به اهل بيت اظهار كرده اند، حافظ در جايي نجات و رسيدن به كمال را اينگونه ممكن مي داند:
 
حافظ اگر قدم زني در ره خاندان بصدق بدرقه رهت شود همت شحنه ي نجف
همچنین، در اشعار حافظ شواهدی بر اعتقاد او به مذهب کلامی اشعری وجود دارد. از جمله، بیتی در ساقی‌نامهٔ مشهور حافظ که در آن کلام الله را قدیم می‌شمرد. این عقیده مطابق با نظر اشعریان و خلاف نظر شیعیان و [[معتزلیان]] است که کلام الله را مخلوق می‌دانند.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۲.</ref> این شواهد را می‌توان در کنار شاگردی حافظ نزد [[قاضی عضدالدین ایجی]]، فقیه و متکلم اشعری و صاحب کتاب [[مواقف]] در کلام اشعری، دلیلی بر اشعری بودن حافظ به‌شمار آورد.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۳-۹۰۵.</ref>   
شارحان اشعار حافظ اين بيت را چنين توضيح داده اند:
 
اي حافظ اگر راه خاندان پيامبر را صادقانه بپوئي عنايت و توجه امير نجف علي ـ عليه السّلام ـ نگاهبان تو خواهد شد.
== تشیع حافظ ==
مرحوم سيد محسن امين نيز نام حافظ در كتاب خود كه به بزرگان شيعه اختصاص دارد ياد كرده است. مرحوم شهيد مطهري از محيط طباطبائي نقل نموده است كه «حافظ را در عصر خودش و عصرهاي بعد شيعه ... مي دانستند.»  بنابراين دلايلي كه حافظ را شيعه بدانيم بيشتر است از دلايلي كه او را پيرو مكتب خلافت (اهل سنت) دانسته اند.J}
 
{M{Tمعرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:T}
شواهدی در دیوان حافظ در باب تشیع او وجود دارد. از جمله، بیت «حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف».<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۶.</ref> همچنین، دو رباعی در مدح و منقبت [[امام علی(ع)]] که در نسخه‌های معتبر دیوان حافظ آمده است.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ، تهران، نشر ناهید، ص ۱۲۵.</ref> نیز، ابیاتی در برخی از غزل‌های دیوان حافظ که دلالت بر [[تشیع]] او دارد. مانند بیت «حافظ ز جان محب رسول است و آل او/ بر این سخن گواست خداوند اکبرم». همچنین، قصیده‌ای با مطلع «مقدری که ز آثار صنع کرد اظهار/ سپهر و مهر و مه و سال و ماه و لیل و نهار» که در آن صریحاً عقاید کلامی شیعی اظهار شده است. حافظ در پایان این قصیده از دشمنان [[چهارده معصوم(ع)]] بیزاری جسته و خود را اهل تولای به ایشان بر شمرده است. نیز، غزلی با مطلع «ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش/ پیوسته در حمایت لطف اله باش» که ضمن آن به ولایت امام علی(ع) اشاره کرده و دربارهٔ زیارت بارگاه [[امام رضا(ع)]] سخن گفته است.<ref>محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۵-۳۰۶.</ref>
1. مقالات مرحوم محيط طباطبائي
 
2- عرفان حافظ شهيد مطهري.
برخی محققان ابیاتی که به تشیع اعتقادی حافظ اشاره می‌کنند را، به دلیل عدم وجود در نسخه‌های معتبر مصحح دیوان او، الحاقی قلمداد می‌کنند. از نظر آنان، باقی ابیات هم چیزی بیش از محبت او نسبت به اهل‌بیت(ع) را اثبات نمی‌کند.<ref>سعید حمیدیان، شرح شوق، تهران، نشر قطره، ج ۱، ص ۶۸-۷۲.</ref> محبتی که هم از شافعی بودن حافظ سرچشمه می‌گیرد و هم به دلیل رشد علایق شیعی در ایران دوران او طبیعی به‌ نظر می‌رسد.<ref>بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۵.</ref>{{مطالعه بیشتر}}   
3. مجالس المؤمنين قضاي نور الله شوشتري.
== مطالعه بیشتر ==
4. شرح اشعار حافظ خطيب رهبر. M}
* عرفان حافظ، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
* حافظ، بهاءالدین خرمشاهی، نشر ناهید.
* مقام حافظ، جلال‌الدین همایی، کتابفروشی فروغ
 
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =تاریخ ایران
| شاخه فرعی۱ =شاعران ایرانی
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
| شناسه =-
| تیترها =-
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =شد
| ناوبری =
| نمایه = شد
| تغییر مسیر =شد
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
| بازبینی =شد
| تکمیل =
| اولویت =ج
| کیفیت =ب
}}
{{پایان متن}}
 
[[رده:بزرگان و مشاهیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۱۰

سؤال

آیا حافظ شیعه بوده است؟

تصویری از دست‌نویس غزلی که بیتی از آن به‌عنوان دلیلی بر تسنن حافظ به‌شمار می‌رود.

حافظ شیرازی را به جهت وجود شواهدی در اشعارش، مانند اشاره به برخی قواعد فقهی اهل‌سنت، سنّی مذهب دانسته‌اند. فضای مذهبی غالب در شیراز قرن هشتم، که سنی مذهب بوده‌اند، این نظریه را تقویت می‌کند. از نظر برخی محققان، گرایش مذهبی حافظ شیرازی به‌لحاظ کلامی اشعری و از نظر فقهی شافعی بوده است. با این حال، حافظ به دلیل نگاه انسانی و گرایشش به تصوف و عرفان دربارهٔ مذهب سخت‌گیری ندارد. همچنین، در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر ارادت او به اهل‌بیت(ع) دیده می‌شود. در میان اشعار حافظ، برخی بیت‌ها را دلیل بر تشیع عقیدتی حافظ دانسته‌اند. برخی محققان معتقدند اشعاری که دلالت بر شیعه بودن حافظ دارد در نسخه‌های معتبر و تصحیح‌ شده دیوان او وجود ندارند. همچنین، اشعاری که در مدح اهل‌بیت(ع) است برای یک شاعر سنی شافعی امری طبیعی است.

تسنن حافظ

در اشعار حافظ نشانه‌هایی بر تسنن او یافت می‌شود. از جمله، بیت «من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق/ چار تکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست» که در آن دستور نماز میّت بر اساس فقه اهل‌سنت مبتنی بر چهار تکبیر آمده است.[۱] در حالی که در فقه شیعه بدون هیچ خلافی پنج تکبیر در این نماز واجب است.[۲] قرینه دیگر بر سنی بودن حافظ را رواج تسنن شافعی در سرزمین شیراز در دوران حیات حافظ به‌شمار آورده‌اند.[۳]

همچنین، در اشعار حافظ شواهدی بر اعتقاد او به مذهب کلامی اشعری وجود دارد. از جمله، بیتی در ساقی‌نامهٔ مشهور حافظ که در آن کلام الله را قدیم می‌شمرد. این عقیده مطابق با نظر اشعریان و خلاف نظر شیعیان و معتزلیان است که کلام الله را مخلوق می‌دانند.[۴] این شواهد را می‌توان در کنار شاگردی حافظ نزد قاضی عضدالدین ایجی، فقیه و متکلم اشعری و صاحب کتاب مواقف در کلام اشعری، دلیلی بر اشعری بودن حافظ به‌شمار آورد.[۵]

تشیع حافظ

شواهدی در دیوان حافظ در باب تشیع او وجود دارد. از جمله، بیت «حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق/ بدرقه رهت شود همت شحنه نجف».[۶] همچنین، دو رباعی در مدح و منقبت امام علی(ع) که در نسخه‌های معتبر دیوان حافظ آمده است.[۷] نیز، ابیاتی در برخی از غزل‌های دیوان حافظ که دلالت بر تشیع او دارد. مانند بیت «حافظ ز جان محب رسول است و آل او/ بر این سخن گواست خداوند اکبرم». همچنین، قصیده‌ای با مطلع «مقدری که ز آثار صنع کرد اظهار/ سپهر و مهر و مه و سال و ماه و لیل و نهار» که در آن صریحاً عقاید کلامی شیعی اظهار شده است. حافظ در پایان این قصیده از دشمنان چهارده معصوم(ع) بیزاری جسته و خود را اهل تولای به ایشان بر شمرده است. نیز، غزلی با مطلع «ای دل غلام شاه جهان باش و شاه باش/ پیوسته در حمایت لطف اله باش» که ضمن آن به ولایت امام علی(ع) اشاره کرده و دربارهٔ زیارت بارگاه امام رضا(ع) سخن گفته است.[۸]

برخی محققان ابیاتی که به تشیع اعتقادی حافظ اشاره می‌کنند را، به دلیل عدم وجود در نسخه‌های معتبر مصحح دیوان او، الحاقی قلمداد می‌کنند. از نظر آنان، باقی ابیات هم چیزی بیش از محبت او نسبت به اهل‌بیت(ع) را اثبات نمی‌کند.[۹] محبتی که هم از شافعی بودن حافظ سرچشمه می‌گیرد و هم به دلیل رشد علایق شیعی در ایران دوران او طبیعی به‌ نظر می‌رسد.[۱۰]

مطالعه بیشتر

  • عرفان حافظ، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا.
  • حافظ، بهاءالدین خرمشاهی، نشر ناهید.
  • مقام حافظ، جلال‌الدین همایی، کتابفروشی فروغ

منابع

  1. محمد معین، حافظ شیرین سخن، تهران، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۱-۳۰۲.
  2. محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، قم، مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت، ج ۶، ص ۳۹۶.
  3. حمدالله مستوفی، نزهة القلوب، تصحیح محمد دبیرسیاقی، قزوین، حدیث امروز، ۱۷۲.
  4. محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۲.
  5. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۳-۹۰۵.
  6. محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۶.
  7. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ، تهران، نشر ناهید، ص ۱۲۵.
  8. محمد معین، حافظ شیرین سخن، بنگاه بازرگانی پروین، ص ۳۰۵-۳۰۶.
  9. سعید حمیدیان، شرح شوق، تهران، نشر قطره، ج ۱، ص ۶۸-۷۲.
  10. بهاءالدین خرمشاهی، حافظ نامه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ج ۲، ص ۹۰۵.