تفاوت اعمال در عصر غیبت و عصر ظهور: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
==سنجش اعمال مردم در زمان غیبت و زمان ظهور==
==سنجش اعمال مردم در زمان غیبت و زمان ظهور==
در این که چه تفاوتی میان اعمال مردم در زمان غیبت و زمان ظهور وجود دارد احتمالاتی مطرح می شود:
در این که چه تفاوتی میان اعمال مردم در زمان غیبت و زمان ظهور وجود دارد احتمالاتی مطرح می شود:
* اگر گفته شود انسان‌های زمان ظهور امام زمان، دیگر نسبت به اعمال آنها سنجیده نشده و مؤاخذه نمی‌شوند، سخن ناصواب و نادرستی است. قرآن به صراحت بیان می‌کند تمام انسان‌ها مسئول اعمال خود هستند و تنها با این معیار سنجیده می‌شوند:
 
قرآن در این‌باره در سوره زلزال می‌فرماید: هر کس که به اندازه ذرهٔ مثقالی (به تعبیر فارسی: به اندازه سرسوزنی) کار نیک‌انجام دهد آن را می‌بیند، و نیز هر کس به اندازه ذرهٔ مثقالی کار شر انجام دهد آن را می‌بیند.<ref>(زلزال:۷–۶).</ref>
===حسابرسی دقیق اعمال برای همه انسانها===
اگر گفته شود انسان‌های زمان ظهور امام زمان، دیگر نسبت به اعمال آنها سنجیده نشده و مؤاخذه نمی‌شوند، سخن ناصواب و نادرستی است. قرآن به صراحت بیان می‌کند تمام انسان‌ها مسئول اعمال خود هستند و تنها با این معیار سنجیده می‌شوند:
قرآن در سوره زلزال می‌فرماید: {{قرآن|فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ|۶|وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ|۷|ترجمه=پس هرکس هموزن ذره ای نیکی کند، آن نیکی را ببیند*و هرکس هموزن ذره ای بدی کند، آن بدی را ببیند.|سوره=زلزال|آیه=۶-۷}}


ابتدای سوره راجع به احوالات قیامت است، یعنی تمام انسان‌های خلق شده تا روز قیامت طبق اعمال و رفتار خود سنجیده می‌شوند و همگی مکلف به دستورات الهی‌اند، در صورت انجام آن فرامین، پاداش گرفته و نتیجه‌اش بهشت برین خواهد بود و اگر مخالفت کنند، عِقاب شده و نتیجه‌اش عذاب و جهنم خواهد بود. این آیه و این مطلب مختص به زمان خاصی نیست بلکه در تمام زمان‌ها جاری است. درست است انسان‌های زمان حکومت امام زمان(عج) طبق روایات وارد شده از عقل و معرفت بالایی برخوردار می‌شوند ولی این رشد سبب مؤاخذه نشدن آنان نمی‌گردد، بلکه آنان نیز مانند تمام انسان‌های گذشته نسبت به اعمال خود مسئول اند و سنجیده می‌شوند.
ابتدای سوره راجع به احوالات قیامت است، یعنی تمام انسان‌های خلق شده تا روز قیامت طبق اعمال و رفتار خود سنجیده می‌شوند و همگی مکلف به دستورات الهی‌اند، در صورت انجام آن فرامین، پاداش گرفته و نتیجه‌اش بهشت برین خواهد بود و اگر مخالفت کنند، عِقاب شده و نتیجه‌اش عذاب و جهنم خواهد بود. این آیه و این مطلب مختص به زمان خاصی نیست بلکه در تمام زمان‌ها جاری است. درست است انسان‌های زمان حکومت امام زمان(عج) طبق روایات وارد شده از عقل و معرفت بالایی برخوردار می‌شوند ولی این رشد سبب مؤاخذه نشدن آنان نمی‌گردد، بلکه آنان نیز مانند تمام انسان‌های گذشته نسبت به اعمال خود مسئول اند و سنجیده می‌شوند.


اما اگر منظور شما این است که انسان‌های زمان حکومت همگی بدون اختیار و اراده، متّقی و پارسا می‌شوند، و بدون اراده خود خوب می‌گردند، لذا همگی اهل بهشت شده و مؤاخذه نمی‌شوند، ولی مردمان اعصار گذشته می‌بایست خودشان تلاش کنند و خود متّقی شوند و بهشت را کسب کنند، این حرف نیز اشتباه است. زیرا خداوند سبحان انسان را مختار آفریده و نیز ثواب و عقاب تنها با بودن این اختیار معنی پیدا می‌کند. یعنی اگر مثلاً انسانی نسبت به کاری مجبور باشد و از خود اراده ای نداشته باشد و خداوند سبحان بخواهد بخاطر آن کار غیرارادی او را عذاب کند یا اجر و مزدی دهد، این کار قبیح است و ناپسند و عقل آن را زشت می‌شمارد و کار قبیح هم از خداوند فیّاض صادر نمی‌گردد. روایاتی که در مقدمه ذکر شد که بیان کرده بودند علم و عقل و معرفت انسان‌ها به نهایت خود می‌رسد، هرگز به معنای نفی اختیار و آزادی مردم نیست، تمام انسان‌ها طبق آیه قرآن در انتخاب اصل دین و عمل بر طبق دستورات آن کاملاً مختار و آزادند، لذا عقاب و ثواب، بهشت و جهنم معنا پیدا می‌کند قرآن در این باره می‌فرماید: {{قرآن|لا اکراه فی الدین<ref>بقره / ۲۵۶.</ref>؛ در دین هیچ اجبار و اکراهی نیست. هیچ انسانی در هیچ زمانی مجبور به پذیرش دین نیست، و الا اگر دین او از روی جبر باشد ارزش چندانی ندارد و پاداشی هم نخواهد داشت. هر مقدار علم و آگاهی و معرفت انسانی بالا رود باز انسان قوه اختیار و تصمیم‌گیری خودرا از دست نخواهد داد و باز نسبت به کردار خود مسئول و مورد بازخواست قرار می‌گیرد. در نتیجه متقی و پارسا شدن در زمان حضرت نیز اختیاری است و این خود انسان‌ها هستند که با اختیار خود دین حضرت را قبول و از دستورات ایشان اطاعت می‌کنند. آنچه مسلم است این است که حضرت از مفاسد و گناهان اجتماعی جلوگیری کرده و مظاهر و مکان‌های فساد و تباهی را از بین می‌برد ولی اینکه حضرت در امور شخصی و اعتقادی و افعال قلبی انسان‌ها دخالتی داشته باشند، مطلبی قابل قبول نیست حضرت نسبت به این امور وظیفه ندارند و هر شخص خود مسئول اعمال خودش می‌باشد. خلاصه اینکه رشد و بالندگی عقلی انسان‌ها در زمان حکومت حضرت هرگز به معنی نفی اختیار و سلب آزادی آنها در اعمال و کردارشان نمی‌باشد.
===اختیار انسان در انجام و ترک گناه===
اما اگر منظور شما این است که انسان‌های زمان حکومت همگی بدون اختیار و اراده، متّقی و پارسا می‌شوند، و بدون اراده خود خوب می‌گردند، لذا همگی اهل بهشت شده و مؤاخذه نمی‌شوند، ولی مردمان اعصار گذشته می‌بایست خودشان تلاش کنند و خود متّقی شوند و بهشت را کسب کنند، این حرف نیز اشتباه است. زیرا خداوند انسان را مختار آفریده و نیز ثواب و عقاب، تنها با بودن این اختیار معنی پیدا می‌کند. یعنی اگر مثلاً انسانی نسبت به کاری مجبور باشد و از خود اراده ای نداشته باشد و خداوند بخواهد بخاطر آن کار غیرارادی او را عذاب کند یا اجر و مزدی دهد، این کار قبیح است و ناپسند و عقل آن را زشت می‌شمارد و کار قبیح هم از خداوند صادر نمی‌گردد. روایاتی که در مقدمه ذکر شد که بیان کرده بودند علم و عقل و معرفت انسان‌ها به نهایت خود می‌رسد، هرگز به معنای نفی اختیار و آزادی مردم نیست، تمام انسان‌ها طبق آیه قرآن در انتخاب اصل دین و عمل بر طبق دستورات آن کاملاً مختار و آزادند، لذا عقاب و ثواب، بهشت و جهنم معنا پیدا می‌کند قرآن در این باره می‌فرماید: {{قرآن|لا اکراه فی الدین<ref>بقره / ۲۵۶.</ref>؛ در دین هیچ اجبار و اکراهی نیست. هیچ انسانی در هیچ زمانی مجبور به پذیرش دین نیست، و الا اگر دین او از روی جبر باشد ارزش چندانی ندارد و پاداشی هم نخواهد داشت. هر مقدار علم و آگاهی و معرفت انسانی بالا رود باز انسان قوه اختیار و تصمیم‌گیری خودرا از دست نخواهد داد و باز نسبت به کردار خود مسئول و مورد بازخواست قرار می‌گیرد. در نتیجه متقی و پارسا شدن در زمان حضرت نیز اختیاری است و این خود انسان‌ها هستند که با اختیار خود دین حضرت را قبول و از دستورات ایشان اطاعت می‌کنند. آنچه مسلم است این است که حضرت از مفاسد و گناهان اجتماعی جلوگیری کرده و مظاهر و مکان‌های فساد و تباهی را از بین می‌برد ولی اینکه حضرت در امور شخصی و اعتقادی و افعال قلبی انسان‌ها دخالتی داشته باشند، مطلبی قابل قبول نیست حضرت نسبت به این امور وظیفه ندارند و هر شخص خود مسئول اعمال خودش می‌باشد. خلاصه اینکه رشد و بالندگی عقلی انسان‌ها در زمان حکومت حضرت هرگز به معنی نفی اختیار و سلب آزادی آنها در اعمال و کردارشان نمی‌باشد.


اما اگر سئوال شما این است که چون انسان‌های زمان حکومت حضرت از رشد و بالندگی عقلی و معرفتی و علمی برخوردارند و سایر انسان‌ها در اعصار گذشته از این نعمت محروم بوده‌اند، لذا عدالت الهی زیر سئوال می‌رود، در پاسخ باید گفت: قرآن در سوره بقره می‌فرماید: {{قرآن|لا یکلف الله نفساً الا وسعها}}<ref>بقره / ۲۳۳.</ref>؛ خداوند هیچ‌کس را به بیش از توان خود تکلیف نمی‌کند. این معنای عدالت است، یعنی خداوند سبحان روز قیامت از هر فرد به اندازه توانایی علم، درک و معرفت او تکلیف می‌خواهد. یعنی اگر از انسان‌های کنونی و از انسان‌های زمان حکومت که دارای عقل و علم کامل شده‌اند به یک اندازه تکلیف بخواهد جای این سئوال می‌ماند که آیا این عدالت است یا خیر.
اما اگر سئوال شما این است که چون انسان‌های زمان حکومت حضرت از رشد و بالندگی عقلی و معرفتی و علمی برخوردارند و سایر انسان‌ها در اعصار گذشته از این نعمت محروم بوده‌اند، لذا عدالت الهی زیر سئوال می‌رود، در پاسخ باید گفت: قرآن در سوره بقره می‌فرماید: {{قرآن|لا یکلف الله نفساً الا وسعها}}<ref>بقره / ۲۳۳.</ref>؛ خداوند هیچ‌کس را به بیش از توان خود تکلیف نمی‌کند. این معنای عدالت است، یعنی خداوند سبحان روز قیامت از هر فرد به اندازه توانایی علم، درک و معرفت او تکلیف می‌خواهد. یعنی اگر از انسان‌های کنونی و از انسان‌های زمان حکومت که دارای عقل و علم کامل شده‌اند به یک اندازه تکلیف بخواهد جای این سئوال می‌ماند که آیا این عدالت است یا خیر.
۷٬۲۲۸

ویرایش