فلسفه زنده بودن امام زمان(ع) در عصر غیبت
چه مانعي داشت که امام مهدي عليه السلام در آخر الزمان متولد مي شد، تا ديگر نيازي به غيبت آن حضرت نباشد؟
يکي از شبهات و به ظاهر اشکالاتي که از ناحيه مخالفان شيعه درباره وجود مقدس امام زمان عليه السلام مطرح شده و به آن دامن زده مي شود اين است که ما قبول مي کنيم که : اصل وجود مهدي را، بايد از موضوعات مسلم اسلام دانست که پيغمبر اکرم صلي الله عليه و آله ظهورش را بشارت داده است؛ ولي چه مانعي دارد بگوئيم مهدي موعود، هنوز به دنيا نيامده، هر وقت اوضاع عمومي عالم، مساعد گشت، خداي متعال، يکي از اولاد پيغمبر را که بر اساس روايات نبوي قريشي و فاطمي هم هست به وجود مي آورد تا براي اجراي عدالت عمومي و بسط خداپرستي و برانداختن ريشه ستم ، قيام و سيطره جهاني براي اسلام به ارمغان آورد.[۱]
در پاسخ به اين شبهه که سوال مورد نظر نيز به آن اشاره دارد توجه به اين نکته ضروري است که يکي از مباني و معتقدات مکتب اصيل شيعه که دلايل عقلي و روايات که ادله نقليه مي باشد آن را تاييد مي کند، اين است که زمين هيچگاه از وجود حجت و امام مفترض الطاعه خالي نيست و چنانچه امام که مظهر انسان کامل و خليفه الهي و واسطه فيض بين آسمان و زمين است، لحظه اي ازميان مردم برداشته شود، نظام زندگي همه موجودات از هم گسيخته و حيات در روي زمين متلاشي مي گردد. بنابراين وجود امام در تمام اعصار و لو در پرده غيبت هم چون آب حياتي است که زمينيان در هر آن به آن نياز مبرم دارند.
براي تبيين و تثبيت اين مطلب به يک دليل عقلي و چند روايت اشاره می کنیم:
الف. همان برهان مسلم عقلي که ضرورت بعثت انبياء را به مقتضاي لطف بي کران الهي اثبات مي کند، اقتضاء دارد هرگاه پيغمبري در بين مردم موجود نبود، بايد کسي و يکي از افراد انسان، جانشين و خزانه دار احکام الهی باشد و در تحمل و نگهداري و تبليغ آنها سعي و کوشش کند؛ زيرا منظور حق تعالي از بعثت پيامبران و فرستادن احکام، در صورتي تحقق مي پذيرد و الطافش به حد کمال مي رسد که همه قوانين، بدون کم و زياد در بين بشر محفوظ بماند. پس در مورد فقدان پيامبران، لطف خدا چنين اقتضاء دارد که يکي از افراد انسان را مسئول حفظ و تحمل احکام کند.[۲] و به عبارت ديگر: عالم انسان که خلقت انسان است داراي کمال خاصي است که بايد (در هر حال) به آن کمال هدايت شود؛ و هدايت، حجت مي خواهد، و اگر حجت از بين برود، بايد غايت (که همان کمال نهايي انسان است) از بين برود، و اگر غايت از بين برود فعل خدا بي غايت مي شود و لغويت در خلقت لازم مي آيد و صدور چنين امري از خدا محال است. خداوند متعال مي فرمايد:[۳] «ما آسمان و زمين و موجودات ميان آن دو را جز به حق (و هدف دار) نيافريديم».[۴]
ب. روايات زيادي از خاندان رسالت و ائمه اطهار عليهم السلام در کتب معتبره روايي نقل شده که نه تنها انسان بلکه همه موجودات در ادامه حيات شان در روي زمين و بقاء نظام زندگي در آن، نياز به وجود امام و خليفه الهي دارند که براي نمونه به چند حديث اشاره مي کنيم:
۱.ابوحمزه می گوید: از حضرت صادق عليه السلام پرسيدم: آيا زمين، بدون وجود امام باقي مي ماند؟ فرمود: اگر زمين بي امام گردد، فرو خواهد ريخت.»[۵]
۲. وشّاء مي گويد: خدمت حضرت اباالحسن امام رضا عليه السلام عرض کردم: آيا زمين، بي امام مي ماند؟ فرمود: نه. گفتم: براي ما روايت شده که زمين بي امام نمي گردد، مگر آن که خدا، بر بندگانش غضب کند. پس آن جناب فرمود: زمين بي امام نمي گردد و گرنه فرو خواهد رفت.»[۶]
۳.از امام صادق عليه السلام نقل شده که فرمود: اگر در زمين بيش از دو نفر موجود نباشد، يکي از آنان حتماً حجت (امام) خواهد بود...[۷].
۴. از امام باقر عليه السلام نقل شده که فرمود: « به خدا سوگند! از آن وقتي که خدا آدم را قبض روح کرده، تاکنون، هرگز زمين را بي امامي که مردم به واسطه او هدايت يابند، رها نکرده است و اوست حجت خدا بر بندگانش. زمين هرگز بي امام باقي نمي ماند، تا خدا بر بندگانش حجتي داشته باشد.»[۸]
پس اولاً با برهان عقلي و نقلي به اثبات رسيده است که: هيچ عصر و زماني، از وجود امام خالي نبوده، و فقدان امام، با انقراض نوع انسان، و بلکه حيات در روي زمين، همراه خواهد بود، بنابراين عصر ما و هيچ عصري از وجود امام خالي نيست. و ثانياً وجود مهدي عليه السلام از راه اخبار و احاديث پيغمبر و اهل بيت اش، ثابت شده است. پس تعريف و وصف او را نيز ما بايد از اخبار استفاده کنيم. خوشبختانه، تمام نشانه ها و مشخصات آن وجود مقدس و زمان ولادت اش، بدون هيچ ابهامي و اجمالي، در احاديث معتبره، موجود است. و جايي براي اين شبهه که در سوال به آن اشاره شد باقي نمي ماند.
مطالعه بيشتر
۱ـ در انتظار ققنوس، سيد ثامر هاشم العميدي، ترجمه مهدي علي زاده.
۲ـ دادگستر جهان، آيت الله اميني.
۳ـ سيماي آفتاب، حبيب الله طاهري.
۴ـ موعود اديان، آيت الله حسينعلي منتظري.