پیش نویس:ثواب قرائت قرآن

    از ویکی پاسخ
    سؤال

    آيا حديث امام باقر(ع) كه می ‏فرمايد هر كس 10 بار سوره قدر را بخواند هزار گناه (بجز حق الناس) از او بخشيده می ‏شود معتبر و داراي سند است؟ اگر معتبر است آیا می ‏توان آن را به نيابت از مرده اي خواند تا هزار گناه از او بخشيده شود؟

    پاسخ اجمالي:

    هر چند اين روايت از نظر سندي ضعيف است، اما بر فرض پذيرش ناظر به گناهاني است كه نياز به جبران ندارد مانند نماز و روزه و خمس و زكات و غيره كه علاوه بر توبه بايد قضا و جبران هم بشوند و فقط خواندن سوره‌اي و يا انجام دادن عمل مستحبي آن را جبران نمی‏کند. روايات ناظر به همان مضموني است كه در متن آن آمده است؛ بنابراين اگر گفته گناهان خودت، قابل سرايت به ديگران نيست و نمي‌توان نيابتي انجام داد.

    درگاه‌ها
    درگاه قرآن.png


    متن و ترجمه حدیث

    سند روايت

    راویان سند روایت در کافی «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى»، «أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ»، «حسن بْنِ مَحْبُوبٍ‌»، «سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ‌» و «رَجُلٍ» می باشد. راویان سند روایت در کتاب ثواب الاعمال و عقاب الاعمال «پدر شیخ صدوق»، «سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ»، «أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ» و «حَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ»، «سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ‌» و «رَجُلٍ» می باشد.

    از میان این راویان محمد بن یحیی[۳]، احمد بن محمد، حسن بن محبوب، پدر شیخ صدوق[۴] و سعد بن عبدالله[۵] ثقه هستند.

    در هر دو سند راويان اول آن ثقه هستند يعني مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى؛ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ؛ حَسَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ در سند كافي و پدر شيخ صدوق؛ ؛ ؛ در سند شيخ صدوق.[3]

    سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ: برخي گفته‌اند وي واقفي مذهب بوده است، اما در مقابل عده‌اي وي را امامی‏مذهب و ثقه مي‌دانند. نجاشي و شيخ طوسي وي را اهل كوفه و ثقه و داراي كتاب مي‌داند كه از امام صادق و امام كاظم (صلوات الله عليهما) روايت نقل كرده است.[4] علامه حلي وي را راوي از امام صادق و امام كاظم (صلوات الله عليهما) مي‌داند و اشاره‌اي به ثقه بونش نكرده است.[5] ابن شهر آشوب وي را ثقه، اصحاب امام كاظم (صلوات الله عليهم) واقفي مذهب دانسته است.‏[6] به هر حال از نظر رجالي وي ثقه مي‌باشد چه واقفي مذهب بودنش درست باشد يا نه.

    عَنْ رَجُلٍ: يعني از مردي: مشكل اصلي اين حديث اين است كه اين مرد معلوم نيست چه كسي بوده و آيا ثقه بود يا نه و چرا نامش نيامده است كه در اصطلاح به اينگونه سند، مرسل گفته می‏شود و از نگاه رجالي روايت مرسل قابل استناد نمي‌باشد.

    دلالت حديث

    در بخشش گناهان بايد به اين نكته توجه شود كه گناهان سه دسته‌اند:

    1. حق الله و قابل جبران هستند مانند نماز، روزه، زكات، خمس، حج و غيره: در اين گناهان، هم بايد توبه كرد و هم در حد امكان جبران نمود با قضا كردن نماز، گرفتن روزه، پرداخت زكات و خمس و غيره.

    2. حق الله و جبرانش فقط توبه واقعي كردن است يعني همينكه كه فرد پشيمان شده و قصد برگشت ندارد، كافي است مانند، نگاه به نامحرم، شراب خواري، بدبين شدن به فردي و غيره.

    3. حق الناس: كه جبرانش در رضايت گرفتن از صاحب حق و دادن خساراتي است كه بر وي وارد شده است و صد البته بايد توبه بكند كه حق مردم را پايمال كرده است. با اين نگاه، رواياتي كه می‏گوید اگر فلان عمل مستحبي را انجام دهيد خداوند گناهانتان را مي‌بخشد، اگر از نظر سندي قابل قبول باشد، ناظر به قسم دوم و توبه از هر سه مي‌باشد يعني در هر سه قسم انسان گناه كرده است منتهي با توبه و عمل مستحبي، خدا گناه را از نامه عملش پاك می‏کند، اما در قسمت اول و سوم بايد جبران هم بشود. دليل اين نگرش رواياتي است كه می‏گوید در صورت ترك برخي از واجبات بايد آن را قضا كرد مثل نماز و روزه و غيره. اين نكته نيز قابل ذكر است كه روايات ناظر به همان مضموني است كه در متن روايت آمده است بنابراين اگر روايت می‏گوید خدا با اين عمل گناهت را مي‌بخشد ناظر به گناه خود مي‌باشد و قابل سرايت به ديگران نمي‌باشد.

    امام باقر (صلوات الله عليه) فرمود: خداوند عزّ و جلّ می ‏فرمايد:

    قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عَظَمَتِي وَ بَهَائِي وَ عُلُوِّ ارْتِفَاعِي لَا يُؤْثِرُ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ هَوَايَ عَلَى هَوَاهُ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْ أَمْرِ الدُّنْيَا إِلَّا جَعَلْتُ غِنَاهُ فِي نَفْسِهِ وَ هِمَّتَهُ فِي آخِرَتِهِ وَ ضَمَّنْتُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ رِزْقَهُ وَ كُنْتُ لَهُ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كُلِّ تَاجِرٍ[7]
    

    سوگند به عزّت و شكوه و بزرگى و خوبى و نيكويى‏ام و بلندى مرتبه‏ام كه هيچ بنده مؤمنى خواسته مرا در هيچ يك از امور دنيايى بر خواهش نفسانى‏اش مقدّم نمى‏دارد مگر اينكه: بى‏نيازى را در نفس او قرار مى‏دهم. و همّتش را متوجّه آخرتش مى‏كنم. و آسمان‏ها و زمين را ضامن روزى‏اش مى‏گردانم. و ما فوق تجارت هر تاجرى به نفع او خواهم بود.

    پي‌نوشت‌ها: [1]. كلينى، محمد، الكافي، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص621، بَابُ فَضْلِ الْقُرْآن، حديث6. [2]. ابن بابويه، محمد، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، دار الشريف الرضي للنشر، چاپ دوم، 1406 ق. [3]. نرم افزار درايه النور. [4]. نجاشى، احمد، رجال النجاشي، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ ششم، 1365ش، ص189. طوسى، محمد، فهرست كتب الشيعة و أصولهم و أسماء المصنفين و أصحاب الأصول، قم، مكتبة المحقق الطباطبائي، چاپ اول، 1420ق، ص224. ورك: رجال الطوسي. [5]. حلى، حسن بن يوسف، رجال العلامة الحلي، قم، الشريف الرضي، چاپ دوم، 1402ق، ص82. [6]. ابن‏شهرآشوب، محمد بن على، معالم العلماء في فهرست كتب الشيعة و أسماء المصنفين منهم قديما و حديثا (تتمة كتاب الفهرست للشيخ أبي جعفر الطوسي)، نجف، المطبعة الحيدرية، چاپ اول، 1380ق، ص56. [7]. حر عاملى، محمد، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، قم، مؤسسة آل البيت، چاپ اول، 1409ق، ج15، أَبْوَابُ جِهَادِ النَّفْسِ وَ مَا يُنَاسِبُه، حديث 20510.

    پانویس

    منابع

    • کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). کافی. تهران: دار الكتب الاسلاميه.
    • ابن بابویه(شیخ صدوق)، محمد بن علی (۱۴۰۶). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال. قم: دار الشريف الرضي للنشر.
    • نجاشی، احمد بن علی (۱۳۶۵). رجال النجاشي. به کوشش موسی شبیری زنجانی. قم: جماعة المدرسين في الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامي.
    • خوئی، سید ابوالقاسم (۱۳۷۲). معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة. [بی جا] -: [بی نا].