پیش نویس:نیابت در عبادت/عبادت استیجاری
سوال یا شبهه
دوستان اين آگهى را برايم فرستادن تا برايشان جواب قاطع و محكم بفرستم، خواستم قبل از آن از نظر شما هم قطعأ استفاده كنم، يكسال نماز 200٠٠٠ تومان، و يكماه روزه 150٠٠٠ تومان، چقدر جالب كه بهشت را هم میشود خريد ! عجب عدالتى، مگر با پول نمى شود حج و نماز و روزه را خريد، پس هر كس پول داشت دو دنيا را دارد. پاسخ سوال یا شبهه
پاسخ اجمالی:
آنچه اولا و بالذات مورد محاسبه قرار میگیرد اعمال خود شخص است؛ اما خداوند متعال به فیض و کرم خود، برخی از اعمال را ولو انسان از دنیا رفته باشد به واسطه انجام خویشان و آشنایان از او میپذیرد. درباره انجام عبادات مانند نماز و روزه بعد از مرگ میّت باید این تفکیک صورت بپذیرد که یا ترک این اعمال از سوی میّت از روی تمرد و سرکشی بوده و یا عذری داشته است. در صورت اول بعید به نظر میرسد که خداوند بعد از مرگ، اعمال کسی که یک عمر با تمرد و سرپیچی در مقابل خداوند ایستاده باشد به صرف اینکه پولدار باشد و بعد از مرگش کسی آن اعمال را انجام دهد، قبول نماید، اما در صورت دوم باید به این نکات توجه شود که: اولا درباره انسانهای پولدار انجام این اعمال توسط بازماندگان چندان عمومیّت ندارد؛ ثانیا چه بسا انسانهای فقیر، دارای فرزندان و آشنایانی باشد که بعد از مرگ، واجبات او را برای وی انجام داده و او را سعادتمند نمایند. ثالثا بازماندگان انسان فقیر تکلیفی که دارند به اندازه توان آنها است و خداوند تکلیف بما لایطاق(تکلیف فوق توان انسان) نمیکند چون قبیح است؛ بنابراین اگر توان مالی نداشته باشند که نماز و روزه میّت فقیر را بگیرند، چیزی بر گردن میّت نیست؛ اما میّت ثروتمند اینگونه نیست و بازماندگان او تکلیف دارند. رابعا هرچند بازماندگان میّت فقیر قادر به فراهم کردن پول و خواندن برخی از اعمال او نباشند، اما نباید از فیض و کرامت الهی به جهت جایگزینی برخی دیگر از اعمال خیر که توسط بازماندگان میّت انجام میشود، غافل بود. خامسا شفاعت امری است که چه بسا فقرا به جهت اسبابی شامل شفاعت اؤلیای الهی قرار بگیرند و ثروتمندان ازاین موهبت الهی برخوردار نباشند.
پاسخ تفصیلی:
میزان در رستگاری و نجات هر انسانی اعمال خود اوست.این یک اصل اساسی است که آنچه اولا و بالذات مورد محاسبه قرار میگیرد اعمال خود شخص است. «كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهينَةٌ؛ هر كسى در گروِ دستآورد خويش است». اگر انسانی کاری را و لو کوچک خود انجام دهد بسیار باارزشتر از اعمال فراوانی است که پس از مرگ وی برای او انجام داده شود.
پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید: اگر مرد در زمان حیات خود یک درهم صدقه بدهد، بهتر از یکصد درهم صدقه در موقع مردنش است. و نیز یکی از سرمایهداران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) به بینوایان انفاق کند. پس از مرگ او، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) تمام خرماها را به بینوایان داد، آنگاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود: سوگند به خدا که اگر خوداین مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنهای میداد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرماست که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم. ولی بااین حال خداوند متعال به کرم خود برخی از اعمال را ولو انسان از دنیا رفته باشد به واسطه انجام خویشان و آشنایان از او میپذیرد. قَالَ النَّبِيُّ (ص) إِذَا مَاتَ الْمُؤْمِنُ انْقَطَعَ عَمَلُهُ إِلَّا مِنْ ثَلَاثٍ صَدَقَةٍ جَارِيَةٍ أَوْ عِلْمٍ يُنْتَفَعُ بِهِ أَوْ وَلَدٍ صَالِحٍ يَدْعُو لَه؛ هر گاه مرد بميرد عملش تمام مىشود و ارتباطش با دنيا قطع مىشود مگر سه عمل كه قطعشدنى نيست 1- صدقه جاريه (مانند بناهاى خيريه كه ساخته است) 2- علم و دانشى كه مردم از آن بهره ببرند (كتابهاى علمى كه بعد از او باقى بماند) 3- فرزند صالح و شايستهاى كه بعد از او بماند و براى پدر طلب آمرزش كند. درباره انجام واجبات مانند نماز و روزه نیز خداوند متعالاین تخفیف را به انسانها دادهاست که بعد از مرگ به واسطه انجام دیگران از آنها بپذیرد، ولی به واسطه روایاتی که ذکر شد نباید ارزشاین اعمال را همانند عملی قرار داد که در زمان حیات انجام شده است. درباره انجام عبادات مانند نماز و روزه بعد از مرگ میّت باید این تفکیک صورت بپذیرد که یا ترک این اعمال از سوی میّت از روی تمرد و سرکشی بوده است و یا عذری داشته است.
در صورت اول ظاهرا اینگونه نباشد که انجام اعمال از سوی دیگران به داد انسان برسد. توضیح اینکه فقها در باب احکام نماز قضا، به بحث «قضای ولیّ» اشاره کرده و صوری را بر ولی واجب میدانند. «در قضاء ولىّ بدان كه واجب است بر ولىّ ميت، چه ميت مرد باشد يا زن بنا بر اصح؛ چه آزاد باشد يا بنده، آن كه قضاء كند نمازها يا روزههايى كه فوت شده از ميت به سبب عذرى از مرض يا سفر يا حيض، در جائى كه موجب قضاء بوده و متمكّن از قضاء آن نشده است.» این عبارت گویایاین حقیقت است که نماز و روزه فوت شده از میّت در هر حالی بر ولیّ و بازماندگان واجب نیست؛ بلکه در صورت عذر واجب است و به همین دلیل شاید بازماندگان چندان رغبتی به انجام واجبات کسی که بدون جهت واجباتش را ترک کرده است نشان ندهند. بعید به نظر میرسد که خداوند بعد از مرگ، اعمال کسی که یک عمر با تمرد و سرپیچی در مقابل خداوند ایستاده باشد به صرف اینکه پولدار باشد و بعد از مرگش کسی آن اعمال را انجام دهد، قبول نماید؛ بلکهاین کرامت الهی در صورتی است که انسان به واسطه موانعی که برایش پیش میآید-مانند مرض، سفر و حیض- نتواند چنین اعمالی را انجام دهد.
اما در صورت دوم که ترک اعمال واجب به جهت عذری مانند مرض يا سفر يا حيض باشد. درست است که انجام این اعمال توسط بازماندگان باعث رستگاری میّت میشود، اما باید به این نکات توجه شود که:
اولا درباره انسانهای پولدار انجام این اعمال توسط بازماندگان چندان عمومیّت ندارد؛ یعنیاینگونه نیست که هر کسی که پولدار است اولا بازماندگانش برای او چنین اقدامی بکنند و نماز و روزه بخرند و با کمی تحقیق در احوالات پولدارها و بازماندگانشان انسان به این نتیجه میرسد.
ثانیا چه بسا انسانهای فقیر دارای فرزندان و آشنایانی باشد که بعد از مرگ، واجبات او را برای وی انجام داده و او را سعادتمند نمایند. ثالثا بازماندگان انسان فقیر تکلیفی که دارند به اندازه توان آنها است و خداوند تکلیف بما لایطاق(تکلیف فوق توان انسان) نمیکند چون قبیح است؛ بنابراین اگر توان مالی نداشته باشند که نماز و روزه میّت فقیر را بگیرند، چیزی بر گردن میّت نیست؛ اما میّت ثروتمنداینگونه نیست و بازماندگان او تکلیف دارند. رابعا هرچند بازماندگان میّت فقیر قادر به فراهم کردن پول و انجام برخی از اعمال میّت نباشند، اما نباید از فیض و کرامت الهی به جهت جایگزینی برخی دیگر از اعمال خیر که توسط بازماندگان میّت انجام میشود، غافل بود.
خامسا شفاعت امری است که چه بسا فقرا به جهت اسبابی شامل شفاعت اؤلیای الهی قرار بگیرند و ثروتمندان ازاین موهبت الهی برخوردار نباشند.
بنابراین اینکه انسانی که پولدار است و به واسطه انجام این اعمال توسط دیگران، بهشتی میشود و انسانهای فقیر در جهنم خواهند بود، به صورت مطلق درست نیست.