هستی از نظر فلسفه و عرفان (کتاب)

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۶ توسط A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

کتاب هستی از نظر فلسفه و عرفان از کیست و چه محتوایی دارد؟

هستی از نظر فلسفه و عرفان
هستی از نظر فلسفه و عرفان (کتاب)
اطلاعات کتاب
نویسندهسید جلال‌الدین آشتیانی
موضوعفلسفه
زبانفارسی

هستی از نظر فلسفه و عرفان کتابی از سید جلال‌الدین آشتیانی به مباحث وجود، تعریف وجود، اصالت وجود و اعتباری‌بودن ماهیت، ادلهٔ اصالت وجود، تشکیک وجود، و وجود حق تعالی و صفات او، به دو طریقهٔ حکما و عرفا پرداخته است. این کتاب دارای یک مقدمه و بیست فصل است.

سیدابوالحسن رفیعی قزوینی آن را بهترین کتاب در زمینه «وجود» دانسته است.

معرفی

نخستین اثر تألیفی مهم آشتیانی رسالهٔ هستی از نظر فلسفه و عرفان است که بر مبنای تقریرات او در دانشکدهٔ الٰهیئت در ۱۳۳۸ش، گویا در ۲۰ روز نوشته شده است.[۱] این کتاب یک مقدمه و بیست فصل دارد.[۲] سیدابوالحسن رفیعی قزوینی در تقریظی بر این رساله، آن را «بهترین کتابی» می‌داند که در مباحث راجع به وجود نوشته شده است. این رساله از نخستین رساله‌های مستقل در باب وجود است که به مشرب صدرالمتألهین تألیف شده، و در آن همهٔ مباحث وجود، تعریف وجود، اصالت وجود و اعتباری‌بودن ماهیت، ادلهٔ اصالت وجود، تشکیک وجود، و وجود حق تعالی و صفات او، به دو طریقهٔ حکما و عرفا مورد بحث و تحقیق قرار گرفته است.[۳]

آشتیانی در این رساله از مشرب ملاصدرا دفاع نموده و وجه فساد اقوال حکمای متقدم مانند شهاب‌الدین سهروردی، فخرالدین رازی، قاضی سعید قمی و عبدالرزاق لاهیجی را در این باره بیان داشته، و بر آنها مناقشه کرده است. افزون بر این، آشتیانی بحث مفصلی نیز دربارهٔ «اوهام» حائری مازندرانی آورده است که اندکی پیش‌از آن، حائری در کتاب حکمت بوعلی سینا از موضع اعتباری‌بودنِ وجود نزد شیخ‌الرئیس، دفاع کرده بود. آشتیانی به تفصیل وجه فساد و ایرادهای حائری را توضیح داده، و بر آنها مناقشه کرده است. هستی از نظر فلسفه و عرفان رساله‌ای معتبر در شرح مباحث وجود بر مشرب اصالت وجود ملاصدرا به زبان فارسی است که در آن زبدهٔ مباحث صدرالمتألهین در اسفار اربعه و آراء شارحان او آمده است.[۴]

نویسنده

سیدجلال الدین آشتیانی شارحِ فلسفهٔ متعالیه و عرفان نظری است. او در ۱۳۰۴ش در آشتیان متولد شد. آشتیانی از شاگردان علامه طباطبایی، میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا احمد آشتیانی بود. وی در ۱۳۳۸ش، به عضویت هیئت علمی دانشکدهٔ الٰهیئت و معارف اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد درآمد و دو سال پس‌از آن نیز به رتبهٔ دانشیاری ارتقا یافت. آشتیانی در سوم فروردین ۱۳۸۴ش بر اثر بیماری آلزایمر وفات یافت و در صحن آزادی حرم امام رضا(ع) به خاک سپرده شد.[۵]

محتوا

  • در فصل اول کتاب، به بررسی اقوال در وجود پرداخته شده است و به این نکته اشاره شده است که جماعتی از اشاعره به اشتراک لفظی در وجود قائلند و جماعتی از محققین اهل حکمت فرموده‌اند: وجود، حقیقت واحد و دارای مراتب متعدده متکثره مقوله به تشکیک است. جماعت دیگری معروف به مشاء به اصالت وجود و اعتباریت ماهیات قائلند.
  • فصل دوم، به تعریف وجود اختصاص یافته است. نویسنده در این فصل، ابتدا به نظر ابن‌سینا درباره تعریف وجود اشاره کرده، سپس به توضیح کلام شیخ پرداخته است.
  • فصل سوم درباره وجود ذهنی است.
  • فصل چهارم، مربوط به بساطت حقیقت وجود است. نویسنده در این فصل به بیان بساطت حقیقت وجود و علت آن از دیدگاه برخی بزرگان مثل ملاصدرا و آقا علی مدرس پرداخته است.
  • فصل پنجم درباره شمول وجود است.
  • در فصل ششم، از تمایز در موجودات بحث شده است.
  • فصل هفتم درباره اصالت وجود است. نویسنده در این فصل به بیان آراء و دلایل فلاسفه در اثبات اصالت وجود پرداخته است.
  • در فصل هشتم، به بررسی ملاک تشخص در وجودات پرداخته شده و نویسنده در این فصل، به نظر بزرگان درباره ملاک تشخص در وجودات اشاره کرده است.
  • در فصل نهم، به تبیین این موضوع پرداخته شده که وجود، مشترک معنوی و مفهوم عام بدیهی است.
  • در فصل دهم، قول فهلویون پیرامون وجود، مورد بررسی قرار گرفته است. طبق این نظر، وجود، حقیقت واحد و دارای مراتب مختلف است.
  • در فصل یازدهم، حقیقت وجود حق‌تعالی مورد بحث قرار گرفته است.
  • موضوع فصل دوازدهم، مظاهر متجلی از حق است.
  • در فصل سیزدهم، به بحث از مراتب وجودی پرداخته شده است.
  • فصل چهاردهم به اشکالات اشراقیون اختصاص یافته است.
  • در فصل پانزدهم به اصالت وجود و اعتباریت ماهیت از طریق جعل پرداخته شده است.
  • فصل شانزدهم اختصاص به اثبات مبدأ وجود به طریقه حکمای الهی یافته است.
  • در فصل هفدهم به اثبات این مطلب پرداخته شده است که واجب‌الوجود به حسب شدت وجود، تناهی ندارد.
  • نویسنده در فصل هجدهم به دنبال این مطلب است که حق‌تعالی مبدأ و غایت برای جمیع اشیاء است.
  • در فصل نوزدهم به اثبات وجود، عین ماهیت حق است و حق‌تعالی وجودی زائد بر ماهیت ندارد، پرداخته شده است.
  • فصل بیستم به صفات حق‌تعالی اختصاص یافته است.[۶]

منابع

  1. طباطبایی، جواد، «آشتیانی، جلال الدین»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.
  2. فغفوری، محمد، «کتابشناسی: هستی از نظر فلسفه و عرفان»، حکمت رضوی، شماره ۹، پاییز ۱۳۸۳ش، ص۸۸.
  3. طباطبایی، جواد، «آشتیانی، جلال الدین»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.
  4. طباطبایی، جواد، «آشتیانی، جلال الدین»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.
  5. طباطبایی، جواد، «آشتیانی، جلال الدین»، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۴، ذیل مدخل.
  6. فغفوری، محمد، «کتابشناسی: هستی از نظر فلسفه و عرفان»، حکمت رضوی، شماره ۹، پاییز ۱۳۸۳ش، ص۸۸ تا ۹۳.