کاربر:Rezapour/صفحه تمرین

از ویکی پاسخ

در مذمت ترک نماز

ترک نماز از گناهان بسيار بزرگ است[۱] که در روایات به کافر بودن این افراد تصریح شده است.[۱] خداوند در سوره ماعون افرادی که در نماز خود سهل‌انگاری کنند را شایسته ویل (ويل به معنای زيان و دورى از رحمت[۲]) دانسته[۳] و مفسران معتقدند شرایط تارک الصلاة از این افراد بدتر خواهد بود.[۴]

در قرآن در وصف کافران پس از مرگ، چنین می‌گوید که نماز را برپا نمی‌کردند.[۵] همچنین از نماز گزار نبودن را از ادله شامل شفاعت نشدن در قیامت برشمرده است.[۶] قرآن افرادی که توبه کرده، نماز بخوانند و زکات بپردازند، برادر دینی دانسته[۷] و در صورتی که فردی ترک نماز کرده باشد،‌از دایره برادر دینی خارج است.[۸]

از پیامبر اسلام نقل شده که اگر فردی نماز خود را بدون عذر ترک کند، خداوند اعمال او را حبط می‌کند.[۹] و همچنین شیطان بوسیله ترک نماز، انسان‌ها را به گناهان بزرگ می‌اندازد[۱۰] و خداوند حق دارد ترک کنندگان نماز را به همراه منافقان به جهنم می‌فرستد.[۱۱] از امام باقر(ع) روایت شده که سفارش کردند در نمازت سستى مکن، براى این که رسول خدا در وقت مردن فرمود: از من نیست کسى که نماز را سبک بشمارد[۱۲]

در روایتی از پیامبر نقل شده که اگر کسی سه روز نماز را ترک کرده و بمیرد، غسل و کفن برای او نیست و در قبرستان مسلمانان دفن نمی‌گردد.[۱۳]

آلوسی نویسنده و مفسر اهل‌سنت گناه ترک نماز به صورت عمدی را بزرگ‌تر از گناه قتل و زنا و سرقت دانسته است.[۱۴]

صورت‌های ترک نماز

مسلمانان اجماع دارند بر اینکه اگر کسی اصل نماز را انکار کرده و واجب بودن آن‌را زیر سوال ببرد، کافر شده واز دایره اسلام خارج شده [۱۵] و مرتد است به قتل او فتوا داده‌اند.[۱۶] مگر اینکه ادعا کند نماز نخواندن از روی شبهه‌ای مانند تازه مسلمان شدن بوده باشد.[۱۷]

اما اگر کسی به وجوب نماز اعتقاد داشت،‌ اما بدون عذر نماز را ترک کرد، تعزیر می‌گردد و دستور داده می‌شود که نماز بخواند. اگر فرد بر نماز نخواندن باقی ماند و نماز دیگری از او قضا شد دوباره تعزیر می‌شود.[۱۸]

اگر فردی از روی تنبلی نماز خود را ترک کند بدون اینکه وجوب نماز را انکار کند، حکم به فاسق بودن این فرد داده شده است. [۱۹]

کافر بودن و قتل تارک الصلاه

برخی روایات به کافر بودن تارک الصلاه، اشاره کرده‌اند:

  • پیامبر اسلام: کسی که از روی عمد، نماز را ترک کند، کافر است.[۲۰]
  • پیامبر اسلام: میان بندگی خدواند و کفر، ترک نماز است.[۲۱]
  • امام صادق(ع): ترک کننده نماز، کافر است.[۲۲]

علامه مجلسی معتقد است، ایمان تنها ایمان قلبی نیست بلکه باید با انجام واجبات شرعی و ترک محرمات همراه باشد. به همین جهت در روایات به تارک نماز کافر گفته شده است.[۲۳] مسلمانان اتفاق نظر دارند که انکار اصل نماز، موجب خروج از اسلام می‌شود.[۱۵] علامه حلی فقیه بزرگ شیعه ادعای اجماع بر ارتداد و قتل این نوع افراد کرده است.[۲۴]

مسلمانان درباره کسی که با وجود اعتقاد به وجوب نماز، آن را ترک کند، اختلاف نظر دارند.[۱۵] برخی افراد برای کسی که اعتقاد به وجوب نماز داشته ولی از روی عمد نماز نخواند، دستور به تعزیر داده‌اند و در صورت تکرار در مرتبه سوم یا مرتبه چهارم[۲۵] به قتل این فرد، فتوا داده‌اند.[۱۸]

البته برخی مراجع تقلید معاصر معتقدند تنها ترک نماز موجب کفر نمی‌شود؛ آیت‌الله سیستانی از مراجع تقلید دوران حاضر معتقد است مجرد ترک نماز موجب کفر نمی شود اگر چه ترک آن از گناهان بزرگ است.[۲۶] آیت‌الله تبریزی از مراجع معتقد است شخص ترک کننده نماز، نجس نیست.[۲۷]

پانویس

الگو:پانویس۲

منابع

  • ابن أبی‌جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق و مصحح: عراقی، مجتبی، دار سید الشهداء للنشر، قم، چاپ اول، 1405ق.
  • ألباني، محمد ناصرالدین، حكم تارك الصلاة، ریاض، دارالجلالین، ۱۴۱۲ق.
  • «پرسش و پاسخ، تارک نماز»، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سیستانی، تاریخ بازدید: ۲مهر ۱۴۰۱ش.
  • تبریزی، جواد بن علی، استفتاءات جدید، قم، دفتر معظم له، چاپ اول، بی‌تا.
  • «حکم تارک الصلاه» سایت مفلحون، تاریخ بازدید: ۲مهر ۱۴۰۱ش.
  • حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1414ق.
  • شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، مطبعة حیدریة، نجف، چاپ اول، بی تا.
  • شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
  • شیخ طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن، الخلاف، محقق و مصحح: خراسانی، علی، شهرستانی، سید جواد، طه نجف، مهدی، عراقی، مجتبی، ‌دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ اول، 1407ق.
  • طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، شرکت سهامی انتشار، تهران، چاپ چهارم، 1362ش.
  • طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، 1378ش.
  • عاملی (شهید اول)، محمد بن مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1417ق.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، تهران، چاپ یازدهم، 1383ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
  • مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

الگو:نمازها

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ طیب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۱۴، ص۱۶۸.
  2. طالقانی، پرتوى از قرآن، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۲۷۳.
  3. سوره ماعون، آیات۴-۵.
  4. مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۳۶۱.
  5. سوره قیامت، آیه۳۱.
  6. سوره مدثر، آیات ۴۰-۴۸.
  7. سوره توبه، آیه۱۱.
  8. قرائتی، تفسير نور، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۲۵.
  9. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۹، ص۲۰۲.
  10. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۹، ص۲۰۲.
  11. شیخ صدوق، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۳۱.
  12. کلینی، الكافي، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۶۹.
  13. شعیری، جامع الأخبار، نجف، ص۷۴.
  14. ألباني، حكم تارك الصلاة، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۵.
  15. ۱۵٫۰ ۱۵٫۱ ۱۵٫۲ «حکم تارک الصلاه» سایت مفلحون.
  16. شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج‌۵، ص۳۵۹.
  17. عاملی (شهید اول)، الدروس الشرعية في فقه الإمامية، ۱۴۱۷ق، ج‌۱، ص۱۴۴.
  18. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج‌۱، ص۶۸۹.
  19. شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج‌۵، ص۳۵۹.
  20. ابن أبی‌جمهور، عوالي اللئالي العزيزية في الأحاديث الدينية، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۲۴.
  21. شعیری، جامع الأخبار، نجف، ص۷۴.
  22. کلینی، الكافي، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۷۹.
  23. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۶، ص۱۲۷.
  24. حلی، تذكرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۳۹۱.
  25. عاملی (شهید اول)، الدروس الشرعية في فقه الإمامية، ۱۴۱۷ق، ج‌۱، ص۱۴۴.
  26. «پرسش و پاسخ، تارک نماز»، پایگاه اطلاع رسانی آیت الله سیستانی.
  27. تبریزی، استفتاءات جديد، قم، ج‌۲، ص۱۱۵.