عذاب قبر جنازه‌های از بین‌رفته

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۰ توسط Rezapour (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

جنازهٔ برخی در یک لحظه متلاشی می‌شود یا کاملاً می‌سوزد یا بر چوبهٔ دار می‌ماند یا در دریا غرق می‌شود؛ فشار و عذاب قبر این افراد چگونه است؟

اجمال پاسخ از پرسش ماهیت عذاب و ثواب قبر و برزخ این شد که ادراک کنندهٔ اصلی، روح است. دردها، اندوه‌ها، شادی‌ها و لذت‌های معنوی، بهترین گواه به درستی این مطلب اند. بدن دنیایی فقط، وسیلهٔ ادراک حوادث دنیاست و خودش دریافت کننده نیست که با نابودی آن، دیگر، اندوه و شادی قابل ادراک نباشد.[۱]

در توضیح بدن مثالی گفته شد که برزخ، لذت‌ها و دردهایی دارد که با قوانین خود مناسب است؛ بنابراین اگرچه جسم مادی بسوزد یا خوراک جانوران شود، روح باقی است و با بدن مثالی، اندوه و شادی را دریافت می‌کند؛[۲] درست مانند شخصی که در بستر نرم و آرام خوابیده است؛ ولی اندوه‌های جانکاه، او را به شدت، آزار می‌دهد.

از امام (علیه السلام) سؤال شد: «شخصی که به دار آویخته شده است، آیا عذاب قبر دارد؟» فرمود: «بلی، خداوند به هوا فرمان می‌دهد که او را مورد فشار قرار دهد». در روایت دیگر آمده است: «خداوند هوا و زمین یکی است».[۳]

ابوجعفر طحاوی که دستش از دانش اهل بیت(ع) کوتاه بوده است؛ در توجیه عذاب قبر کسانی که جسدشان خوراک حیوانات یا طعمهٔ آتش شده است یا اصلاً دفن نشده‌اند را به علم الهی و مشیت او واگذار کرده است.[۴]

البته روح، به این دلیل که در حیات دنیایی با جسم ارتباط داشته است؛ به آن توجه دارد. این توجه در ساعت‌های اولیهٔ مرگ، بسیار زیاد است و تا قیامت، روح به محل دفن و قبر خود توجه دارد. همچنین، وجود و اثبات بدن مثالی سبب نمی‌شود که بدن مادی به‌طور کامل بی‌ارزش شود؛ بلکه در مواردی، به بدن مادی نیز عذاب‌ها و پاداش‌هایی می‌رسد. بنابر گزارش برخی از منابع، هنگامی که قبر معاویه ـ علیه الهاویه ـ را شکافتند، تنها خطی از خاکستر را دیدند و در مقابل، وقتی قبر ریاحی را شکافتند، جنازه اش سالم و کامل بود.[۵]

منابع

  1. ر. ک. فیض کاشانی، علم الیقین، ج۲، ص۱۰۹۶.
  2. تعبیر روایات از بدن و قالب مثالی این بود: «فی صوره کصوره»، بحارالانوار، ج۶، ص۲۴۴; «فی قالب کقالبه فی الدنیا کهیئه الاجساد»، فروع کافی، ج۳، ص۲۴۵; و به گفتهٔ مرحوم مجلسی: «مسئلهٔ بدن سبک و قالب مثالی در برزخ در روایات بسیار معتبر آمده است»، بحار، ج۶، ص۲۷۱.
  3. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۱.
  4. شرح العقیده الطحاویه، ص۱۱۶.
  5. ر. ک. میر احمد فقیه نی ریزی، گفتگویی پیرامون قبر، ص۱۷۹; مشروح این بخش خواهد آمد.