نزدیک بودن قیامت در آیه ۵۷ سوره نجم

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۱۴ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها)
سؤال
سوال: در آیه ۵۷ سوره مبارکه نجم آمده است؛ روز قیامت بسیار نزدیک شده است. مراد از نزدیک شدن قیامت آن هم در عصر نزول قرآن چیست؟

مراد از نزدیک شدن یعنی هر چیزی که قرار است بیاید با سپری شدن هر روز، آمدن آن چیز نزدیکتر می‌شود و قیامت هم به یقین چون روزی خواهد آمد پس با هر روزی که می‌گذرد نزدیکتر می‌شود و رسول خدا چون آخرین پیامبر می‌باشد، این بدان معناست که زمان او از زمان‌های گذشته به قیامت نزدیکتر شده است.


آیه ۵۷ سوره نجم، از قیامت به «آزِفَة؛ نزدیک‌شونده» تعبیر کرده و در آن گفته شده، آزفه (قیامت) نزدیک شد.[۱]


به دنبال آیات گذشته که سخن از هلاکت اقوام پیشین به خاطر ستمگری و طغیان آنها می‌گفت، آیات مورد بحث روی سخن را به مشرکان و کفار و منکران دعوت پیامبر (صلی الله علیه و اله) کرده، می‌گوید: (آنچه باید نزدیک شود نزدیک شده است) «أَزِفَتِ الْآزِفَه»؛ آری قیامت نزدیک است، خود را برای سؤال، حساب و جزا آماده کنید.


بنابراین نزدیک شدن قیامت، بخاطر این است که:

حتمی الوقوع است و چیز حتمی الوقوع نزدیک است.

یکی از شرایط قیامت بعثت رسول اعظم اسلام است، چنان که فرمود: «بعثت انا و الساعه کهاتین‏»؛ «من مبعوث شدم و فاصله میان من و قیامت، مثل فاصله میان این دو انگشت است» و این یعنی با مبعوث شدن رسول الله یکی دیگر از شرط‌های برپایی قیامت تحقق یافت.

زمان با زیادی گذشته و کمی آینده، همواره در حال نزدیک شدن است و با ملاحظه آنچه گذشته، اندکی بیشتر باقی نمانده است.[۲][۳]

نامگذاری قیامت به این نام علاوه بر آیه مورد بحث در آیه ۱۸ غافر نیز آمده است و تعبیری است گویا و بیدار کننده، همین مفهوم را به صورت دیگری در آیه ۱ سوره قمر می‌خوانیم: «اقْتَرَبَتِ السَّاعَه» (قیامت نزدیک شده است) و به هر حال نزدیکی قیامت با توجه به کوتاهی عمر دنیا قابل درک است به خصوص اینکه هر کس می‌میرد قیامت صغرایش بر پا می‌شود.[۴]

آیه ۵۷ سوره نجم

منابع

  1. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۲۳؛ قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۸۱.
  2. رک: طبرسی، فضل، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه: گروهی از مترجمان، تهران، فراهانی، چاپ اول،ج‏۱۶، ص۹۷؛. فخر رازی، محمد، التفسیر الکبیر (مفاتیح الغیب)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج‏۲۲، ص۱۱۸.
  3. کلینی، محمد، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۵.
  4. رک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج‏۲۲، ص۵۷۳؛. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۸۲.