مراقب بدی کسی باش که به او خوبی کردهای
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
آیا روایتی با سند صحیح از امام علی(ع) به این مضمون وجود دارد: «از ضرر و آسیب کسی بترس که به او خوبی کردهای»؟
برخی از محققین میگویند بهاء الدین عاملی مثلهایی زیادی را که بر گرفته از قرآن کریم و روایات میباشد، جمع کرده است و یکی از این مثلها همین جملهای است.
ضرب المثل
اصل جمله «از ضرر کسی بترس که به او خوبی کردهای» عبارت «اِتَّقِ شَرَّ مَنْ احْسَنْتَ الَيْهِ» است. میدانی نیشابوری عالم قرن چهارم قمری، این عبارت را به عنوان ضربالمثل در کتاب مجمع الامثال خود آورده است.[۱]
این جمله به عنوان مثلی مشهور توسط احمد بن ابراهیم ثعلبی، مفسر اهل سنت قرن پنجم قمری در تفسیر الكشف والبيان عن تفسير القرآن ذکر شده است.[۲] ابوالفتوح رازی مفسر شیعه قرن ششم قمری نیز، این عبارت را به عنوان مثلی مشهور نقل کرده است.[۳]
از این عبارت در منابع روایی شیعه و اهل سنت، به عنوان روایت یاد نشده است.[۴] با این همه، در برخی نوشتههای متأخر به اشتباه، به امام علی(ع) نسبت داده شده است.[۵]
.گوینده جمله
ضمن تحقیقی که صورت گرفت در هیچ منبع معتبر روایی اشاره نشده است که این جمله به عنوان روایت و کلام صادر از معصوم باشد؛ برخی از محققین میگویند: بهاء الدین عاملی به مثلهایی زیادی که در میان عرب زبانها رایج بود و بر گرفته از قرآن کریم میباشد، پرداخته و آیاتی را که این مثلها از آنها اتخاذ شده، ذکر کرده است که یکی از این مثلها همین جملهای است که در سؤال آمده است و بسیاری از مفسرین ذیل آیه: «وَ ما نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْناهُمُ؛ و زبان به عیب جویی و انکار نگشودند مگر پس از آنکه خدا و پیامبرش آنان را از فضل و احسان خود توانگر ساخت». از این جمله به عنوان ضربالمثل معروف میان عرب زبانها یاد و مورد کار برد آن رامشخص نمودهاند و برای توضیح مضمون آیه از آن استفاده کردهاند؛ این آیه درباره منافقان قریش و مدینه که خوبی پیامبر را به بدی پاسخ دادند نازل شده است، همانهایی که قبل از اظهار اسلام و پیش از آمدن حضرت رسول اکرم به مدینه، محتاج و فقیر بودند و چون اظهار اسلام کردند و قدم مبارک حضرت به مدینه رسید، ببرکت آن حضرت غنایم بسیار بدست ایشان آمد و توانگر شدند، اما به جای شکر نعمت کفران نعمت کردند. گویا این بینیازی سبب کینه و دشمنی آنان با رسول خدا شد و این ضربالمثل معروف میان عربها مصداق پیدا کرد که میگویند: «اتق شر من احسنت الیه» یعنی بپرهیز از بدی آن کس که با او احسان کرده باشی.
کاربردها
از عبارت اتق شر من احسنت الیه (از آسیب کسی که به او خوبی کردهای بترس)، در کتابهای گوناگون دینی و ادبی استفاده شده که برخی از آنها عبارتند از:
در تفسیر آیه ۷۴ سوره توبه
بسیاری از مفسران اهل سنت[۶] و شیعه به این عبارت در تفسیر آیه ۷۴ سوره توبه اشاره کردهاند. منافقان پیش از حکومت پیامبر(ص) از نظر اقتصادی زندگی سختی را داشتند و پس از آغاز حکومت وی، با بهره بردن از غنائم ثروتمند شدند.[۷] بر اساس این آیه، منافقان به عیبجویی و انکار نپرداختند مگر پس از آنکه مورد احسان خدا و پیامبر(ص) قرار گرفتند.
به باور برخی، آیه ۷۴ سوره توبه محتوای این جمله را تأیید کرده است.[۸]
در ادبیات
مولوی از این عبارت در کتاب مثنوی معنوی خود بهره برده است.[یادداشت ۱][۵] ملک الشعرای بهار نیز، شعری با عنوان «اتق شر من احسنت الیه» سروده است، که مطلع آن چنین است: یکی مرد خودخواه مغرور دون/ درافتاد روزی به تنگی درون[۹]
محتوا
حال قطع نظر از روایت یا ضربالمثل بودن، جمله فوق دارای محتوا و پیام سازندهای میباشد و آن این که انسان به معصومین اقتدا کند و فقط بخاطر رضای خداوند کمک و احسان کند و توقع کوچکترین تشکری را از کسی نداشته باشد هرچند اکثر مردم ناسپاسی خواهند کرد. بنا بر این نباید اینگونه سخنان مستمسکی بشود برای خسّت و احتیاطهای نابجای بندگان دنیا در خدمت به دیگران که میگویند به چه کسی اعتماد میتوان کرد و چرا باید برای آدمهای قدر نشناس خدمت کرد؟! به عبارت دیگر این گونه ضربالمثل در صدد منع انسان از خدمت به خلق خدا نیست هرچند اکثر آنان کسانی باشند که به جای سپاسگزاری کفران میکنند، بلکه درصدد توبیخ بیشتر انسانهایی قدر ناشناس و بر حذر بودن از خطر آنان است؛ آیت الله جوادی آملی ذیل آیه فوق از علامه طباطبایی که ایشان نیز از این جمله در خود المیزان به روایت تعبیر نکرده، نقل نموده که علامه طباطبایی میگوید در آیه «و ما نقموا الا أن أغناهم الله و رسوله من فضله» که در مقام سرزنش منافقان است، خداوند «أغناهم» را که سبب احسان و شکر گزاری است در جای چیزی به کار برده که سبب اسائه و خشم است تا منافقان را بیشتر نکوهش کند و بگوید اسلام امنیت، اقتصاد، ألفت و. . . را در میان شما جای گزین نا امنی، غارتگری، فقر و. .. کرد اگر دین ندارید دست کم آزادمرد باشید اگر اسلام نیاوردید، نظام اسلامی از شما توقع دارد که با اسلام و مسلمانان لا اقل دشمنی نکید.
شاید معنای دیگری این ضربالمثل این باشد: بهترین راه برای دفع شر انسانی که خبث باطن دارد و دارای روح آلوده میباشد، نیکی کردن به او است یعنی با احسان و نیکی کردن شرش را از خود دفع باید کرد و پستی او مانع نشود که از خوبی کردن به او دریغ شود.
نقض محتوا
امام علی(ع): إنّك إن أحسنت فنفسك تكرم و إليها تحسن؛ به راستى كه تو اگر احسان كنى نفس خود را گرامى داشتهاى و در حقيقت به نفس خود احسان كردهاى.[۱۰]
تأیید محتوا
منابع
- ↑ میدانی نیشابوری، احمد بن محمد بن ابراهیم، مجمع الأمثال، به تحقیق محمد محيى الدين عبد الحميد، بیروت، دار المعرفة، ج۱، ص۱۴۵.
- ↑ ثعلبی، احمد بن ابراهیم، الكشف والبيان عن تفسير القرآن، به اشراف صلاح باعثمان و دیگران، جده، دار التفسیر، ١٤٣٦ق، ج۱۳، ص۴۸۸.
- ↑ ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، به تصحیح محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، آستان قدس رضوی، بنياد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۶۶ش، ج۹، ص۲۹۹.
- ↑ موسوی، سید سلیمان و محمد میرزایی، «بررس جمله اتق شر من احسنت الیه از حیث صدوری و سنجش مفهومی آن با آموزههای دینی»، در آموزههای حدیثی، شماره ۴، پاییز و زمستان ۱۳۹۷ش، ص۲۷.
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ امامی خوئی، محمدامین، مرآة الشرق، به تحقیق و تصحیح علی صدرایی خویی، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۴۹؛ جاحظ، عمرو بن بحر، رسائل الجاحظ: الرسائل السیاسیة، به تحقیق علی بوملحم، دار و مکتبه الهلال، ۲۰۰۲م، حاشیه، ص۵۲۱؛ فاضلی، قادر، فرهنگ موضوعی ادب فارسی (ویژه مثتوی معنوی)، کرج، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۲۷۹.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ثعلبی، احمد بن ابراهیم، الكشف والبيان عن تفسير القرآن، به اشراف صلاح باعثمان و دیگران، جده، دار التفسیر، ١٤٣٦ق، ج۱۳، ص۴۸۸؛ زحیلی، وهبه، التفسیر المنیر في العقیدة و الشریعة و المنهج، بیروت، دار الفکر المعاصر، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ص۳۱۶.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید به ثعلبی، احمد بن ابراهیم، الكشف والبيان عن تفسير القرآن، به اشراف صلاح باعثمان و دیگران، جده، دار التفسیر، ١٤٣٦ق، ج۱۳، ص۴۸۹.
- ↑ عاشور، قاسم، ۱۰۰۰ سوال و جواب فی القرآن الکریم، بیروت، دار ابن حزم، ۱۴۲۲ق، ص۴۷۱.
- ↑ بهار، محمدتقی، دیوان اشعار ملک الشعرای بهار، تهران، آزادمهر، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۹۴۵.
- ↑ آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم (به صورت موضوعی)، به ترجمه و شرح هاشم رسولی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۸ش، ص۲۶۰.
- ↑ گفت حقست این ولی ای سیبویه/ اِتَّقِ مِنْ شَرِّ مَنْ احْسَنْت الَيْهِ