مراحل رسیدن به یقین

از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۲۴ توسط A.ahmadi (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح نویسه‌های عربی، ابرابزار)


سؤال

برای رسیدن به مرتبه یقین چه مراحلی را باید گذراند؟


مراحل یقین

یقین مراتب و مراحل مختلفی دارد:

یقین حصولی

نخستین مرحلة آن، یقین حصولی است که با مطالعه و تحقیق و تفکر به دست می‌آید، اندیشیدن دربارة براهین فلسفی و مطالعه کتب خداشناسی و فهمیدن صفات و ذات و توحید و تحلیل آنها بر اساس براهین دقیق عقلی، می‌تواند آدمی را به نخستین مرتبه یقین برساند.

چنین یقینی، نیازمند سیر و سلوک و طی مقامات روحانی نیست و هر کسی، می‌تواند با مطالعه و تحقیق و پالایش ذهن خود از شبهات مختلف، این معرفت را حاصل کند.

یقین در این مرحله، علم بدون شک و غیرقابل زوال است، به گونه‌ای که فرد مطمئن می‌شود که مثلاً گزاره «خدا موجود است»، صحیح است و غیرممکن است که صحیح نباشد.[۱]

این یقین پایه ایمان است،[۲] وبدون چنین یقینی اصلاً ایمان و بلکه اسلام آوردن هم ممکن نیست. زیرا کسی که شک دارد «خدا هست یا نیست»، نمی‌تواند مسلمان شود، چه رسد به مؤمن شدن؛ لذا در روایت فرموده‌اند که ایمان خود را با یقین تقویت کنید.[۳]

یقین حضوری

مرحله دیگری از یقین وجود دارد که نه تنها پایة ایمان نیست بلکه در مرحله‌ای بالاتر از ایمان قرار دارد.[۴] چنین یقینی کمیاب است.[۵] و در نتیجة چنین یقینی، فرد می‌تواند حقایق مخفی عالم را شهود نماید.[۶]

عوامل ازدیاد یقین

برای رسیدن به یقین حضوری، باید ایمان آورد و ایمان را تقویت کرد.

در احادیث

در روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ عواملی برای تکمیل و ازدیاد ایمان برشمرده شده است، از جمله؛ نترسیدن از ملامت دیگران، ریا نکردن، ترجیح آخرت بر دنیا، حیا از قبائح، حسن خلق، صبر بر مصائب، صدق لسان…[۷] در آیات قرآن نیز، تلاوت آیات الهی، جزو عوامل ازدیاد ایمان ذکر شده است.[۸]

در روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ نیز عناوین دیگری برای رسیدن به یقین وجود دارند که در واقع همگی بیان مصادیق عبودیت می‌باشند، فرامینی چون اصلاح نفس،[۹] رضایت به قدر الهی،[۱۰] زهد،[۱۱] و… که همه جلوه‌هایی از بندگی خدا هستند، عوامل کاهش یا از بین رفتن یقین نیز همان موارد خروج از دایره بندگی می‌باشند.

هواپرستی، حرص، طمع، جدل، حب مال، راضی کردن مردم با غضب خداوند، ستایش مردم در ازاء نعمتی که خداوند به ما داده است (یعنی نعمت را ناشی از دیگران دانستن) و….[۱۲]

در قرآن

راه دیگری که برای رسیدن به یقین می‌توان پیمود، عمل کردن بر اساس این آیه شریفه است که می‌فرماید: و اعبُدْ ربک حتی یأتیک الیقین؛[۱۳] در واقع نتیجه (عبادت) را یقین می‌داند. یعنی راه رسیدن به یقین عبادت است.

امّا عبادت چیست؟ آیا همین نماز و روزه کافی است، اگر چنین است، چرا این همه انسان که همه روزه به عبادت مشغولند، به یقین نمی‌رسند؟ عبادت هدف خلقت ذکر شده است،[۱۴] و مراد از عبادت در این‌جا، اعمال عبادی خاص نیست، بلکه منظور زندگی بر مدار عبودیت است؛ یعنی بندگی و بنده وار زیستن، چنان‌که بردگان و بندگان روزگار قدیم همیشه برده بودند؛ نه آن که فقط ساعتی از روز را برده باشند، بلکه تمام حرکات و سکنات و اعمال آنها برای مولی و در خدمت مولایشان بوده است. عبودیت در برابر خداوند نیز به همین گونه است که انسان را به یقین می‌رساند. یعنی آدمی در تمامی لحظات و حالات خود، برای خدا باشد و رضایت او را طلب کند، در هر کاری که انجام می‌دهد، هر جا که می‌نگرد، هر سخنی که می‌گوید یا می‌شنود… فقط رضای خدا و دستورات الهی را در نظر داشته باشد.

این نحوه سلوک ـ که البته بدین سادگی حاصل نمی‌شود ـ عبودیت و بندگی خالصانه است. البته منافاتی هم با زندگی عادی ندارد؛ چرا که این گونه عبادت، اصولاً نیازمند وقتی خاص نیست، بلکه خود زندگی و تلاش و معاش آن باید عبادت باشد. چنان‌که فرمود رجال لا تلهیهم تجارة و لابیع عن ذکر الله[۱۵] بزرگ مردانی هستند که تجارت و خرید و فروش ایشان را از یاد حق بازنمی‌دارد و غافل نمی‌کند.

در این میان، عبادات خاصه مثل نماز و روزه و… اوج لحظات ارتباط انسان با خداست و در ضمن ایمان او را برای این که در تمام ساعت بنده باقی بماند، تقویت می‌کند.

لذا در قرآن در آیات ۴۵ و ۱۵۳ سوره بقره توصیه می‌فرماید که «و استعینوا بالصبر و الصلاة» از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید.

خلاصه آن که راه رسیدن به یقین، عبارت است از ایمان و عبادت و عبودیت، که در پی هم حاصل می‌شوند.


برای مطالعهٔ بیشتر

  • امام خمینی، چهل حدیث، نشر مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، حدیث ۳۲.
  • ملا احمد نراقی، معراج السعادة، انتشارات دهقان، تهران، ۱۳۷۱، ص ۷۴–۷۹.

منابع

  1. ر. ک. ابن سینا، شیخ الرئیس ابوعلی، برهان شفا، ترجمه دکتر مهدی قوام صفری، تهران، انتشارات فکر روز، 1373، ص 15، و نیز طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، 1371، چاپ پنجم، ج 2، ص 248.
  2. احادیثی از علی ـ علیه السلام ـ.ر.ک. ری شهری، محمد، میزان الحکمه، بیروت، دار الحدیث، 1419، چاپ دوم، ج 8، ص 3713.
  3. ر. ک. همان، حدیثی از امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ.
  4. ر. ک. همان حدیثی از امام صادق ـ علیه السلام ـ؛ و نیز احادیثی از امام رضا ـ علیه السلام ـ و امیر المؤمنین ـ علیه السلام ـ، ص 3714.
  5. همان، ص 3714.
  6. بر اساس آیه 75 سوره انعام و نیز ر.ک. طباطبایی، همان، ج 6، ص 186؛ و نیز بنگرید به آیات پایانی سوره تکاثر: «لو تعلمون علم الیقین، لترون الجحیم، ثم لترونها عین الیقین.»
  7. ر. ک. ری شهری، همان، ج 1، ص 196.
  8. انفال/ 2.
  9. ر. ک. ری شهری، همان، ج 8، صص 3721، 3720، 3719.
  10. ر. ک. همان.
  11. ر. ک. همان.
  12. ر. ک. همان، ص 3718.
  13. حجر/ 99؛ خدای را عبادت کن تا یقین را دریابی.
  14. ذاریات/ 56؛ و ما خلقت الجن و الانس الّا لیعبدون.
  15. نور/ 37.